عملیات فروغ جاویدان از زبان دشمن

عملیات فروغ جاویدان  از زبان دشمن
تلویزیون رژیم-۴ مرداد ۱۴۰۳

اولین خبرها در نیمه شب سوم مرداد ماه 
حکایت از سقوط قصرشیرین سرپل ذهاب و اسلام‌آباد داشت
نه‌تنها بسیجی‌ها که فرماندهان گردان‌ها هم باور نمی‌کردند 
که با این سرعت خود را به اسلام‌آباد رسانده باشند  
لحظه به لحظه گزارش می‌رسید که خط شکسته 
ازقرارگاهی که آقای هاشمی مستقربود همواره بامن تماس میگرفتند 
که چکار دارید می‌کنید خط شکسته!

جلوتر که آمدند دیدم که شعار می‌دهند، شعار مریم و مسعود 
فهمیدم که مجاهدین هستند


تلویزیون رژیم -۴مرداد ۱۴۰۳

گوینده: اولین خبرها در نیمه شب سوم مرداد ماه حکایت از سقوط قصرشیرین سرپل ذهاب و اسلام‌آباد داشت، به این ترتیب دشمن که طی دو روز خود را به دشت حسن‌آباد رسانده بود باید تا ساعاتی دیگر به باختران می‌رسه، تعدادی از فرماندهان تیپ که با یک آمبولانس سفید رنگ خود را به دشت حسن‌آباد رسانده بودند در تاریکی شب متوجه حضور ستون مکانیزه دشمن در گردنه چهارزبر می‌شوند دشمنی که به شدت آتش می‌ریخت و جلو می‌آمد به گونه‌ای که اگر ستون مکانیزه به دشت حسن‌آباد می‌رسید دیگر مهار کردن آنها مشکل به نظر می‌آمد پس باید تا قبل از رسیدن به تنگه چهارزبر ستون متوقف می‌شد. 

علی چتری مسؤل عملیات تیپ ۱۲ قائم در عملیات مرصاد: «بحث مرصاد دفعی بود یعنی یک لحظه پیش اومد یعنی یه لحظه فرض کن من توی مقر خودم دارم خوابیده بودم آقا پاشو تازه چی گفتن عراقیا آمدن اسلام آبادو گرفتن، نگفتن منافقین، حالا ما نمیدونستیم کی هست اصلا باهاش طرف هستیم». 
گوینده: در حدود ساعت بیست و سه و سی دقیقه شب گردان‌ها را آماده باش زدند و مسلح نمودند نه‌تنها بسیجی‌ها که فرماندهان گردان‌ها هم باور نمی‌کردند دشمن توانسته باشد با این سرعت خود را از عراق به اسلام‌آباد رسانده باشند.  

رجب بنائیان: «من آمدم توی این قسمت ایستادم دیدم که یه ستون عظیمی از همون گردنه حسن‌آباد سرازیر می‌شود سر ستون هم تقریباً رسید اول تلمبه خونه، اونجا رسید من نگاه می‌کردم و دیدم که با چراغ و چراغ روشن داره میان بعد اول فکر کردم که خوب خودین یه خورده صبر کردم دیدم جلوتر که آمدن دیدم که شعار می‌دهند شعار مریم و مسعود و اینا فهمیدم که منافقینن ».
علی عالمی: «او باورش این نیست که ما بتونیم جلوش به‌راحتی به ایستیم لذا تلاش مضاعفی می‌کرد برای اینکه بتونه خط رو رد کنه خب تو همین فضا بود که یه ماشین استیشن شون از خاکریز مثل موتوری که از روی موانع میپره با تویوتا استیشن از روی خاکریز پریدن خوب ماشین رو تخت گاز شد تو جاده سر گرفتن از روی خاکریزپریدن اومدن داخل» . 
محمدتقی شاهچراغی: «یه فشار آوردن روز دوم قبل از ظهر بود سه تا تویوتای اینا‍آمد زد به خاکریز ما از خاکریز ما رد شد یه لحظه احساس شد که خط شکسته شده ». 
علی جواهریان: «پشت تویوتا از این تیربارهای فکر می‌کنم دوشکا بود اگر اشتباه نکنم که این همین‌طوری شلیک می‌کرد». 
عبدالله مؤمنی: «ما دوتا تویوتا نیرو وارد جاده شدیم و دوتا ماشین تویوتا هم از خط ما عبورکردند که یکیشو همان‌جا برادران زدن ولی ما با افرادی که از ماشین اولی یا دومی پیاده شده بودند برخورد کردیم اونها بستن ما را به رگبار و این حقیر مجروح شدم و شهید میری در داخل ماشین به شهادت رسید و چند تا از دوستان هم زخمی شدن و عزیزانی که پشت تویو تای ما بودن اون دو منافقی که زن بودن رو به رگبار بستند». 
نور علی شوشتری فرمانده قرار گاه نجف در عملیات مرصاد: «زمانی رسیدم که تقریبا آتشها شروع شده بود و نزدیک بود خط بشکنه، لحظه به لحظه گزارش میرسید که خط شکسته ازقرارگاهی که آقای هاشمی مستقربود همواره بامن تماس میگرفتن که چکار دارید میکنید خط شکسته».

لطفا به اشتراک بگذارید: