کابوس سرنگونی پس از عملیات فروغ جاویدان
کابوس زنجیرهیی سرنگونی ۳۶سال پس از فروغ جاویدان
پاسدار نائینی سخنگوی سپاه پاسداران
عملیات فروغ جاویدان از جهات مختلف کاملاً متفاوت بود
این عملیات براندازی نظام جمهوری اسلامی را هدف قرار داده بود
اگر کرمانشاه که هدف اول بود سقوط میکرد
سه چهار استان کشور در منطقه غربی به خطر میافتاد
در عملیات فروغ جاویدان به سمت کرند غرب حرکت انجام شد
یک زمانبندی داشتند
بر اساس جدول زمانبندی تقریباً یک ساعت بعد کرند سقوط کرد
آقای هاشمی بهعنوان فرمانده جنگ در منطقه حضور داشت
شمخانی معاون اطلاعات عملیات قرارگاه خاتم
تماس میگیرد با صیاد شیرازی از او میخواهد که برای کمک بیاید
غلامعلی رشید از تهران خودش را رساند
مقام رهبری که آن زمان رئیسجمهور بود به شوشتری میگوید
اینها مجاهدین هستند
این نکته خیلی جالبی بود که این برآورد را آقا آنجا مطرح میکند
قرار میشود شوشتری سریع حرکت کند و خودش را به کرمانشاه برساند
یگانهای مختلف سپاه در اینجا نقش دارند
یگانهای مختلفی که از استانهای کشور وارد عمل میشوند
از همدان، سمنان، لشگر۲۷ از تهران، لشکر ویژه پاسداران
تقریباً ۱۵-۱۶ یگان سپاه با استعداد مختلفی وارد عمل میشوند
ما همزمان با این مرحله محور دفاع از شهر کرمانشاه رو داریم
استاندار آقای نکویی بود همزمان با تک مجاهدین آمدند در فرماندهی سپاه مستقر شدند
امکانات ادارات استان و همه را پای کار آوردند
روزهای بعد هم فرمانده کل سپاه
فرماندار نظامی سردار احمد وحیدی که الآن وزیر کشور است
بهعنوان فرماندار نظامی کرمانشاه منصوب شدند
برای تکتک مناطق هم مثل اسلامآباد، کرند غرب
و جاهای مختلف فرماندار نظامی گذاشته شد
بعد مرحلهای داشتیم به نام مرحله گشت و پاکسازی
که خود همین عملیات گشت و پاکسازی کل منطقه ارتفاعات شیارها روستاها
و تعقیب مجاهدین تقریباً یک ماه، ۴۰ روز با بالگرد و با گشت رزمی طول کشید
پاسدار نایینی سخنگو سپاه پاسداران – تلویزیون رژیم ۷ مرداد ۱۴۰۳
امشب دعوت کردیم از سردار علی محمد نائینی سخنگو و معاون روابط عمومی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که پیش از این رئیس سابق مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس هم بودن و علاوه بر همه اینها رئیس ستاد سپاه چهارم ما در عملیات مرصاد هم بودن خودشون هم درون عملیات حاضر بودند
آقای نائینی سلام شب شما بخیر.
با توجه به اینکه کمتر از یک هفته از انتصاب شما به مسئولیت مهم سخنگویی و معاونت روابط عمومی سپاه پاسداران انقلاب است میگذره
مجری: اگر اجازه بدید در مورد مرصاد حرف زیاده ولی میخوام از این نقطه شروع بکنم که مهمترین عملیاتها و اقدامات منافقین در جریان جنگ بپرسم از شما که توی کدوم عملیاتها بودند و عملیات مرصاد چه بهلحاظ هدف چه گستره عملیاتی چه تفاوتی با سایر عملیات اونها داشت؟
پاسدار نایینی : در مورد منافقین خوب بعد از شرارتهایی که در داخل کشور داشتند و بهعمل اقدام مسلحانه علیه جمهوری اسلامی پرداختند و با منافقین در داخل برخورد شد در مقطعی با تولید برنامههای رادیویی و تلویزیونی در عراق نقش منافقین نقش تعیینکننده بود دو عملیات مستقل قبل از این عملیات پایان جنگ داشتند در منطقه فکه و منطقه مهران و آخرین عملیاتی که منافقین انجام دادن تحت عنوان عملیات فروغ جاویدان که در سوم مرداد شصت و هفت این عملیات انجام شد خب کاملاً متفاوت این عملیات به جهات مختلف بهلحاظ هدف این عملیات در واقع فروپاشی نظام جمهوری اسلامی براندازی نظام جمهوری اسلامی را هدف قرار داده یعنی قرار است که با بهاصطلاح یگانهایی که سازماندهی کردن و سازماندهی کردن تجهیز کردن و بعد متکی با یک کار رسانهیی و عملیات روانی از مرز عبور کنن از استانهای مختلف این عبور انجام بشود نهایتاً به تهران برسند و هدف اصلی براندازی است خب عملیاتهای قبلی بعد هدف تصرف یک نقطه یک منطقهیی در نوار مرز بود این هدف کاملاً متفاوت هست و بهطور طبیعی اگر کرمانشاه که توی این عملیات هدف اول بود سقوط میکرد سه چهار تا استان کشور تو منطقه غربی به خطر میافتاد.
تو اون شرایطی که موازنه جنگ به نفع عراق تغییر کرد این اقدام به تعبیر مقام معظم رهبری پذیرش قطعنامه یک تصمیم عقلایی بود توسط حضرت امام تعبیری است که حضرت آقا داشتند تمام محاسبات دشمن را در هم ریخت و دشمن احساس کرد که ما بهلحاظ توانایی دچار یک فروپاشی شدیم.
روز سوم مرداد یعنی تقریباً پنج روز بعد از پذیرش قطعنامه منافقین از منطقه سرپلذهاب حرکت میکنند.
حرکت انجام شد به سمت کرند غرب یک زمانبندی داشت بر اساس جدول زمانبندی تقریباً یک ساعت بعد کرند سقوط کرد و بعد به سمت اسلامآباد غرب در حرکت بودند ما تا کرند غرب برآوردی از تک منافقین نداشتیم خبرهایی که از خط داشتیم عمدتاً تک ارتش عراق بود از کرند که عبور کردن و نزدیک پادگان الله اکبر اسلامآباد که رسیدند نوع آرایش اینها و عرض کنم مکالماتی که اینها با بیسیمها داشتند و وقتی پادگان الله اکبر رسیدند و آرایش اینها و مکالماتی که اینها با بیسیمها داشتند وقتی پادگان الله اکبر رسیدند اینها با همدیگر صحبتهایی که داشتند و نوع آرایشی که گرفته بودند با پرچمها و سیستمهای صوتی برای ما بعد از کرند غرب مسلم شد.
مجری: فکر نمیکردید که منافقین باشند؟
نایینی: حالا من اینجا خدمتتان عرض میکنم که من حتی شهید بزرگوار شهید شوشتری که فرمانده قرارگاه نجف بود.
مجری: رحمه الله علیه
نایینی: فرماندهی این عملیات را توی سطح تاکتیکی برعهده داشت در منطقه جنوب برای رفع تک ارتش عراق در جنوب حضور داشت خود ایشان در خاطراتشون میگن که بنده رئیس ستاد قرارگاه نجف بودم بعد رئیس ستاد سپاه چهارم بودم فرمانده سپاه چهارم هم سپاه چهارم هم سپاهی است که مسئولیت سرزمینی استان کرمانشاه رو داره شهید والامقام شهید شعبانی است جانشین این سپاه سردار عزیزمون سردار اسدالله ناصح هست وقتی من تماس میگیرم خود شهید شوشتری میگه اولین کسی که با من تماس گرفت آقای نائینی بود بعد از من آقا جان محمد مسئول مرکز لجستیک غرب تماس میگیره من اولین تماس با شهید شوشتری این است که ارتش عراق به سمت کرند در حال حرکت است شهید شوشتری تعجب میکنه و با من هم با تندی برخورد کرد و گفت ارتش کرند چه هدفی است چه ارزش نظامی دارد برای ارتش عراقی یک مقداری بیشتر فکر کنید ببینید ماجرا چیست یعنی با برآوردی نداشتیم بچههای سپاه کردند یه تیپی داشت گرفت بهنام تیپ مقداد فرمانده اونجا دوستانی که اونجا بودن قبول از کرند تماسهایی که با ما داشتن روایتها روایت حرکت ارتش عراق بود تا قبل از کرند بعد بتدریج دوستان روایتشان تغییر کرد با مشاهداتی که دیدن در نزدیک پادگان الله اکبر منافقین بر اساس یک محاسباتی محاسبات کاملاً زمانبندی شده قرار بود ساعت نه شب وارد شهر کرمانشاه بشوند تقریباً ساعت دوازده اینها با مقاومت جدی تو تنگه چهار زبر دوازده شب مواجه میشن در منطقه اسلامآباد قبل از ارتفاعات چهارزبر در منطقه حسن آباد اولین نبرد سختی که شکل میگیره بین منافقین و بچههای سپاه بدر است بین بچههای عراقی سازماندهی شده در قالب لشکر بدر که یکی از لشکرهای سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس بود و حدود نود نفر اینها تو اون عملیات شهید دادند یعنی اولین شهدای ما در عملیات بدر شهدای سپاه بدر و عراقی است.
منافقین ساعت تقریباً پنج بعدازظهر وقتی از مرز عبور میکنند از تنگه کل داوود بعد از سرپلذهاب عبور میکنند به سمت کرند با همون زمانبندی میرسن به کرند از کرند تا پادگان الله اکبر هم بر اساس همون محاسبات این عبور انجام میشه یک تعبیری رو فرمانده محترم سپاه در دوران دفاع مقدس آقای رضایی دارن میگن فرماندهی در حال حرکت بود عملیات مرصاد یعنی هر کسی هر کاری ازش بر اومد سوم مرداد تک منافقین است تقریباً نیمههای شب منافقین در تنگه چهار زبر که بهعنوان تنگه مرصاد نام گرفت متوقف شدن آقای هاشمی بهعنوان فرمانده جنگ تو منطقه حضور داره سردار غلامعلی رشید از تهران خودشو میرسونه سردار شمخانی آقای علی شمخانی معاون اطلاعات عملیات قرارگاه خاتم آقای هاشمی است تو منطقه حضور دارد آقای شمخانی تماس میگیرن با شهید والامقام شهید صیاد شیرازی از ایشون میخوان که بیاین برای کمک شهید صیاد شیرازی هم میان به کمک و هوانیروز رو پای کار میارن و نقش بسیار تعیینکنندهای دارند من علاوه بر روایت خود شهید صیاد شیرازی با امیر انصاری به فرمانده هوانیروز در اون زمان هست با امیر انصاری مفصل صحبت کردم.
و الآن تاریخ شفاهی شون در مرکز اسناد تحقیقات جنگ دارد کامل گرفته میشه که ایشون با جزئیات مطرح کردند و گفتند ما میدان را کاملاً در اختیار شهید صیاد شیرازی قرار دادیم و هر ظرفیتی که ایشون نیاز داشتند علاوه بر پایگاه هوانیروز کرمانشاه در اختیارشون قرار دادیم ابتدا خودشون کاملاً توضیح میدهند که من به خلبانهای کبری میگفتم که هدف رو بزنید اینها و بعد اصرار داشتن که اینها ایرانی هستند بعد فارسی صحبت میکنن و بعد نهایتاً میگه ما در یک منطقهیی عرض کنم خدمتتون نشستیم با بالگرد بعد دیدیم از طریق همین منافقین به ما شلیک شد بعد خلبانها مطمئن شدند که اینها دشمن هستند بعد بلند شدیم همین مسیر رو روی جاده زدیم این هم یک مرحله عملیات است که بخش قابل توجهی از توان رزم اینها در منطقه با طرحریزی هوانیروز با هدایت شهید صیاد شیرازی منهدم شد و روز پنجم، روز پنجم روز سه عملیات مرصاد طرحریزی میشه و از چند نقطه یعنی از محور اسلامآباد غرب یعنی از محور پلدختر به سمت اسلامآباد غرب که تعدادی از یگانهای سپاه وارد عمل میشن از محور چهارزبر و با هلیبردی که انجام میشه در عقبه تو محور ... محور کرند غرب از سه چهار فلش عملیاتی تعریف میشه که حالا طرح عملیات هست تمام یگانهای مختلف سپاه در اینجا نقش دارند یگانهای مختلفی که از استانهای کشور حتی استانهای مختلف کشور بچههای همدان نقش جدی دارن بچهها سمنان نقش دارن بچههای لشکر عاشورا هستند لشگر بیست و هفت حضرت رسول هستن و لشکر ویژه پاسداران هستند تقریباً پانزده شو نزده تا یگان سپاه با استعداد مختلفی داشتند وارد عمل میشن ما همزمان با این مرحله دفاع از شهر کرمانشاه رو داریم که محور دفاع از شهر کرمانشاه هم این را عرض کنم استاندار اون زمان با آقای نکویی بود ره ایشون به رحمت خدا رفتند و همزمان با تک منافقین ایشون تماس گرفتن اومدن تو فرماندهی سپاه مستقر شدن امکانات ادارات استان و همه رو آوردن پای خروجیهای شهر کاملاً بسته شده بود با فرماندهی آقای ناصح و کمک بچههای لجستیک سپاه مرحوم مالکیان که مسئول لجستیک سپاه بود آقا جان محمد که مسئول لجستیک غرب بود یک چیزی نزدیک به دوازدههزار نفر رزمنده بسیجی با سلاحهای مختلف اینها تسلیح شدن مسلح شدند سازماندهی شدن اطراف شهر یک سد دفاعی شکل گرفت کمتر به این پرداخت میشه تمام قبضههای پدافندی که در سطح کرمانشاه وجود داره شهر کرمونشاه مرتب در طول جنگ علیه هدف بمباران هوایی بود قبضههای پدافند هوایی ارتش سپاه همه اینها دو طرف جادههای ورودی کرمانشاه قرار گرفت ساختمونهای بلند مرتفع همه اینها مسلح شد.
روزهای بعد هم فرمانده محترم کل سپاه فرماندار نظامی برادر عزیزمون سردار احمد وحیدی که الآن وزیر کشور هست بهعنوان فرماندار نظامی کرمانشاه منصوب شدند و برای تکتک مناطق هم مثل اسلامآباد مثل کرند غرب جاهای مختلف هم فرماندار نظامی گذاشته شد و بعد مرحلهای داشتیم به نام مرحله گشت و پاکسازی که خود همین عملیات گشت و پاکسازی کل منطقه ارتفاعات شیارها روستاها تعقیب منافقین تا خود مرز خود این تقریباً یک ماه چهل روز با بالگرد با گشت رزمی طول کشید.
شهید شوشتری از فرماندهان اصلی قرارگاههای دوران جنگ بود و بسیار ورزیده بسیار نکتهسنج و تو مباحث تاکتیکی جنگ یک آدم کاملاً صاحبنظر بود ایشون میفرمایند که من در قرارگاه جنوب بودم خب نگران شدم فرمانده قرارگاه غرب است در محیط قرارگاه قدم میزدم.
مقام معظم رهبری که اون زمان رئیسجمهور هست وارد قرارگاه میشه بعد ایشون به آقای محسن رضایی میگه که اجازه بدید شوشتری سریع برگرده غرب که نماز مغرب برگزار میشه به امامت حضرت آقا شهید شوشتری میگه قبل از اینکه شما تماسهای بعدی رو بگیرید و به من خبر تک منافقین رو بدید حضرت آقا وقتی از من سؤال میکنه من نگرانی خودم رو منتقل میکنم میگم بچهها از غرب تماس گرفتن اینطور گفتند و بعد از نماز و مغرب قبل از تماس ما و انتقال روایت دقیق تک منافقین آقا خطاب به آقای شوشتری میگه اینا منافقینند این نکته خیلی جالبی بود که این برآورد رو حضرت آقا اونجا مطرح میکند بعد آقای هاشمی زنگ میزنن با آقای شوشتری یک هواپیمای شکاری تو پایگاه امیدیه پیشبینی میکنن اون شب قرار میشه آقای شوشتری سریع حرکت کنه و خودشو برسونه به کرمانشاه که حرکت میکنه با یک رانندهای که اینها چون سه چهار شبانهروز تو منطقه خواب نداشتند.
آقای هاشمی هم بدون اینکه اسم فردی رو مطرح کنه بهخاطر مباحث حفاظتی میگه یک نفر میاد با این مشخصات شما با هواپیما سریع سوار کنید بیاد وقتی میرسن پایگاه امیدیه پایگاه شکاری وقتی میرسن برای سوار شدن متوجه میشن که اون هواپیما بعد یک نفر دیگه رو آقای فخرالدین حجازی رو به جای حضرت شهید شوشتری سوار کردن بعد نهایتاً تماس میگیرن کرمانشاه هواپیما برمیگرده آقای شوشتری سوار میشن و وقتی نزدیک طلوع آفتاب صبح روز چهارم آقای شوشتری میرسند کرمانشاه تمام خروجیهای کرمانشاه کاملاً بسته شده و اونجا نهایتاً با تمهیداتی خلبان میپذیره که هواپیما در فرودگاه کرمانشاه بعد آقای شوشتری رو که میرسانه با بالگردی آقای شوشتری حرکت میکنه به سمت قرارگاه نقشه و کالک و اینها رو برمیدارن و نهایتاً میرن قرارگاه پیش آقای هاشمی اونجا توجیه میشن و خودشون رو میرسونن به تنگه چهارزبر وقتی میره سمت تنگه چهارزبر تقریباً ظهر روز چهارم هست تمام فرماندهان هر توان و ظرفیتی داشتن فرماندهان عزیزمون از ارتش عرض کردم خود صیاد شیرازی که واقعاً فداکاری میکنه با تمام ظرفیت به میدان میاد و خود آقای شمخانی آقای هاشمی آقای غلامعلی رشید و ارتباطاتی که آقای محسن رضایی از جنوب داره از همون لحظات تک منافقین مرتب از جنوب با فرماندهان یگانها ارتباط داره هدایت میکنه پیگیری میکنه همه این موارد رو ما داریم که خدای متعال واقعاً کمک کرد یک خطر بزرگی رو بعد باهاش مقابله کرد و چیزی هم جز برانگیختن حضرت امام در پی اون خطری که بعد از پذیرش قطعنامه نبود حضرت امام وقتمون فراخوان را انجام داد و یک بسیج گسترده شکل گرفت.