برادر مجاهد مسعود رجوی - نوروز ۱۳۷۹
برادر مسعود: بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ، فَانظُرْ إِلَی آثَارِ رَحْمَتِ اللَّهِ کیفَ یحْیی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ ذَلِک لَمُحْیی الْمَوْتَی وَهُوَ عَلَی کلِّ شَیءٍ قَدِیر، پس بنگر به آثار رحمت خدا که چگونه زمین را بعد از مرگش زنده میکند. چنین است که مردگان را هم زنده خواهد ساخت، و او بر هر چیزی تواناست.
خمینی و آخوندهای همجنس و هممسلک او خواهان خلافت ابد مدت او نهم تحت نام اسلام، بوده و هستند. اما بنگریم، آثار رحمت خدا را که چطور زمین مرده و ایرانزمین دل مرده و ماتمزده را، با مجاهدت و مقاومت، با خون و با قیام فرزندان رشیدش زنده میدارد، با خون مجاهدین و با قیام شهرها و مردم ایران. تحقق بهار همون سنت خدشهناپذیر تغییر و تکامل، در طبیعت است و در اجتماع، پایان شب سیه، سپید است و بعد از پاییز و زمستان، نوبت بهار میشود. وه که استاد ازل، خونیاگر خلقت، نگارنده، نوازنده و نقاش چیره دست کارگاه تکامل، با چه مهارتی شبآهنگ و شاخه و شکوفه و شبنم و شمشاد و شقایق را در کنار لالهزاران و چشمه سارها، ترسیم و شعلهور کرده.
اما در تکامل و بهار اجتماعی که حول انسان، انسان جمعگرا و اجتماعی، شکل میگیرد، برخلاف بهار طبیعت، پیشرفتها آگاهانه است و ارادی. تغییرات، تحولات، با آگاهی و اراده انجام میشود. یعنی که بهار فرزند انسان، مخلوق خود اوست و انسان خودش، بهار میسازد. و این تابعهایست از عنصر آگاه و عنصر آزاد و ارادی. با همین شاخص، خیلی خوب میشه وضعیت کنونی جامعه ایرانی را هم در نبرد سرنوشت با اهریمنان حاکم بر آن ارزیابی کرد. همانطور که دمای بدن را با میزان الحراره اندازهگیری میکنند، وضعیت و دمای جامعه ایران هم با چند و چون عنصر آگاه و آزاد در عملکرد قشر پیشتاز این جامعه ارزیابی میشود. پیشتاز که همون پیشآهنگ انقلابیست، نقش شبآهنگ را دارد،
بهمعنی ستاره صبح و مرغ سحر.
اگر تحولات و پیشرفتهای مقاومت و ارتش آزادی را ملاک سنجش قرار بدهیم، ملاک سنجش و ارزیابی اوضاع و دمای اجتماعی و در نوک پیکان تکاملیش یعنی، پیشآهنگ انقلابی بررسی کنیم،
از روی درجه آگاهی و عزم و ارادهٔ رزمآوران آزادی، به درستی میشود که نیکوترین احوال را، احسن الحال، نیکوترین احوال را که در حلول بهار آزادی ایرانزمین خلاصه و برجسته میشود، گمانه زد و نظاره کرد.