سدسازیهای بیرویه سپاه پاسداران عامل اصلی بحران آب در ایران
یکی از بحرانهایی کشورمان با آن دست به گریبان است، بحران آب است. اگر چه برای این بحران میتوان دلایل مختلفی بیان کرد اما یکی از اصلیترین که برای بحران آب در ایران عنوان میکنند ساخت بیرویه سدهاست. ساختن سد در هر کشوری مستلزم یک کار تحقیقاتی گسترده میباشد و کشورها در امر ساختن سد بسیار محتاط و سختگیر میباشند بهعنوان مثال پس از پایان جنگ ضدمیهنی فقط تا سال۱۳۹۸، بالغ بر ۱۷۲ سد بهبهرهبرداری رسیده و ۶۷۲ سد در دست بهرهبرداری، ۱۲۰ سد در دست ساخت و ۱۷۶ سد در دست مطالعه در ایران وجود داشت در حالیکه در همین بازه زمانی در فرانسه فقط ۵سد بزرگ ساخته شد.
اما چرا حاکمیت آخوندی این میزان به ساختن سد علاقه دارد؟! آیا واقعاً میخواهد بحران آب را با این سدها برطرف کند؟ برای پاسخ به این سؤالها باید به فرآیند سدسازی در ایران و اینکه اصلیترین ارگان این ساخت وساز کیست؟ بپردازیم.
قرارگاه موسوم به خاتمالانبیاء که فعالیتهای اقتصادی سپاه توسط آن اداره میشود یکی از متولیان اصلی ساخت وساز سد در ایران است؟
بیشتر بخوانید:
امپراطوری مالی سپاه پاسداران در ایران
تاثیرات ورود سپاه پاسداران به اقتصاد ایران
ابتدا خوب است به وضعیت سدهای ساخته شده توسط این قرارگاه و طرحهای سدسازی آن بپردازیم.
نیمی از سدهای ایران که اکثریت قریب به اتفاق آنها توسط این قرارگاه ساخته شده، بهخاطر فقدان لایروبی قابل استفاده نیستند.
ایجاد ۱۴ سد توسط سپاه بر روی رود کرخه باعث خشکشدن آب این رودخانه شده، اما سپاه برای ایجاد ۳۶ سد دیگر بر روی این رود طرح دارد.
ساخت ۴۰ سد بر روی کارون توسط قرارگاه خاتمالانبیاء، باعث خشکسالی در خوزستان و قطع شریان اصلی آب این استان شده، اما این قرارگاه طرح احداث ۵۰ سد دیگر بر روی این رودخانه را دارد.
یکی از دلایلی که سپاه پاسداران برای توجیه ساخت وساز بیرویه سدها عنوان میکند، تأمین برق مصرفی کشور است و این در حالیست که کشور ما در بخش خشک و نیمهخشک جهان واقع شده و از طرفی دارای منابع سرشاری از نفت و گاز است که آن را از تأمین انرژی بهصورت برق آبی بینیاز میکند و در حال حاضر هم فقط ۱۰در صد برق کشور توسط سدها تأمین میشود.
در حالی پاسداران تأمین آب آشامیدنی و کشاورزی را بهانه سدسازیهای خود میدانند که سدهای ساخته شده توسط قرارگاه سپاه تنها حدود ده درصد آب مصرفی اراضی کشاروزی را تأمین میکند. و در این در حالیست که سالانه ۴۰درصد از آب آشامیدنی کشور هدر میرود و د ربخش کشاورزی هم سالانه ۳۰درصد هدر رفت آب داریم و مجموع این ۲ هدر رفت سالیانه رقمی بیش از ۴۰میلیارد مترمکعب آب؛ حدود یکسوم آب مصرفی کشور است.
کارشناسان یکی از اصلیترین علل خشکشدن ۸۸درصد دریاچه ارومیه را ساختن ۵۷سد در شمال غربی ایران توسط سپاه میدانند. ساختن ۸۲سد در حوضه آبریز تالاب انزلی نیز باعث شده که ارتفاع آب در این تالاب یک تا دومتر کاهش پیدا کند.
علت خشک شدن تالاب گاوخونی نیز احداث ۶سد در حوزه آبریز این تالاب است.
احداث ۳سد روی حوضه آبریز تالاب بختگان هم باعث شد که بیش از یک میلیارد مترمکعب حقابه این تالاب پشت این سدها ذخیره شده و به تالاب نریزد.
گسترش سدسازیهای بیرویه توسط پاسداران آنچنان است که حتی در استان سیستان و بلوچستان که رودخانهیی در آن وجود ندارد، حدود ۳۰تا ۴۰دست در احداث دارد و در مناطق کویر مرکزی ایران، جایی که تنها ۱۰تا ۱۲درصد آب کشور در آن جاری است، بیش از ۲۰۰سد ساخته شده یا در دست احداث است.
عمده این سدها بدون کارشناسی کافی و تحقیقات درست علمی و زیستمحیطی احداث میشود مثلا در مناطق جنوب کشور که ارتفاع منطقه از سطح دریا کم میباشد و آب نسبتاً زیادی از سطح دریاچه سدها تبخیر میشود و از طرفی هم ورود مواد آلی، فاضلابهای روستایی، کودهای شیمیایی باعث لایه بندی آب دریاچه شده و در نهایت آب را دچار گندیدگی میکند که سد میناب یک نمونه بارز آن است.
قرارگاه خاتم علاوه بر اینکه خودش در سدسازی فعال است بیش از ۳۰۰شرکت تابعه دارد که پروژههای بزرگ را بین آنها تقسیم میکند
اما دلیل این میزان اشتیاق پاسداران به سدسازی چیست؟
پروژههای سدسازی بهدلیل نیازمند بودن به ماشینآلات تخصصی بوده و تأمین این ماشینها و تکنولوژی همراه آن نیازمند سرمایهگذاری سنگین است بنابراین فعالیت در پروژههای سدسازی نیاز به حمایتهای دولتی و سرمایههای زیاد و بهطور خاص پشتیبانی سیاسی است. سپاه پاسداران دارای این عوامل لازم در بالاترین سطح برای ورود به این صنعت میباشد و از طرفی سدسازی از پروژههای کلان اقتصادی بهشمار میرود که سودهای کلانی را نصیب پیمانکار آن، یعنی قرارگاه خاتم سپاه میکند.
یکی دیگر از عواملی که سپاه را در پروژههای سدسازیهای بیرویه فعال کرده است و معمولاً نیز پنهان نگاه داشته میشود انتقال آب از رودخانهها به مناطق خشک و حوزه مرکزی کشور برای مصارف پروژههای هستهیی و اقتصادی پرسود دیگر مانند فولاد است که در تیول سپاه پاسداران میباشد.
پروژه انتقال آب از سرشاخههای دز به قم تنها یکی از طرحهای اجرا شدهٔ قرارگاه خاتمالانبیاء برای این اهداف بوده است.
مهدی قمشی یکی از استادان دانشگاه موسوم به چمران در مورد سدسازیهای بیرویه سپاه میگوید:
کمیسیون جهانی سد (WCD) مجموعهیی از اشتباههای بحرانآفرین در زمینه سدسازی را مشخص کرده است که با مرور آنها میتوان دید تمام این هفت اشتباه در مورد بسیاری از سدهای ایران از جمله سد گتوند و سدهای کارون و دیگر سدها تکرار شده است.
انتخاب رودخانه اشتباه برای ساخت سد، بیتوجهی به تغییرات جریان آب پاییندست، غفلت از تنوع زیستی و از بینبردن زنجیره اتصال غذایی موجودات آبزی و حیوانات اطراف آن، سیاستها و محاسبات اقتصادی اشتباه، ناتوانی در جلب رضایت عمومی مردم منطقه، سوءمدیریت در خطرات و تاثیرات و در نهایت ساخت و ساز بیرویه سد هفته اشتباهاتی اند که این کمیسیون آنها را معرفی کرده است.
با نگاهی گذرا به سدهای ایران میتوان دریافت که اغلب سدهایی که در دو دهه اخیر ساخته شدهاند دارای چنین مشکلاتیاند. ایران در کمربند خشک زمین قرار دارد و ساخت سد با توجه به «کاهش ۱۰درصدی میزان بارشها در ایران»، «افزایش حدود ۱.۵ درجهای دمای هوا»، «تبخیر حدود ۲۵میلیارد مترمکعب از منابع آب کشور»، «کاهش حدود ۲۰درصدی روانآبها و آبهای سطحی»، «کاهش ۱۵درصدی تغذیه آبهای زیرزمینی»، «کاهش بارش برف و ناپایداری منابع آب» و «افزایش بارشهای ناگهانی و ملحقنشدن این منابع آبی به آبهای زیرزمینی و جریان آبهای سطحی» ساخت سد در ایران را نیازمند تحقیق و بررسیهای بسیار بیشتر کرده است.
با همه این احوال با وجود اینکه نیمی از ظرفیت مخازن همین سدهای موجود هم خالی است سپاه برنامه دارد حداقل ۱۱۳ سد جدید بسازد.
سپاه پاسداران در حالی به سدسازی ادامه میدهد که حمید چیتچیان وزیر نیرو در کابینه دوره اول آخوند روحانی گفته بود «سدسازی در ایران به حد اشباع رسیده است».
باید توجه داشت که طبق تحقیقات بینالمللی جدید، ۳۷۰۰ سد جدید در حال ساخت یا برنامهریزی شده برای ساخت در سراسر جهان نه تنها نیازهای برق کشورهای در حال توسعه که محل راهاندازی این سدها تعیین شدهاند برآورده نمیکنند که در عوض این سدها راه را برای مشکلات زیستمحیطی جدید هموار میکند و در ادامه تعداد رودخانههای آزاد در سراسر جهان را تا ۲۱درصد کاهش داده و حتی باعث درگیری بین کشورها بر سر آب باشند.
سدها بیش از آن که حل کننده مشکلات برای جامعه بشری و هموار کننده مسیر توسعه باشند موجبات آوارگی مردم نیز شدهاند. یعنی جایگاههای تعیین شده برای سدسازیها، مردم را مجبور به جابهجایی میکنند، تنوع زیستی را تهدید میکنند، ماهیگیری را مختل میکنند و رودخانهها را خشک کرده که بهطور قابل توجهی بر اکو سیستم تأثیر میگذارند.
سدها بدون شک به رودخانه ها آسیب میرسانند. با وجود اینکه بهعنوان منبع انرژی تجدیدپذیر قرار میگیرند اما تخمین زده شده است که انتشار متان از مخازن برق آبی بهطور قابل توجهی بیشتر از سود انرژی است و با این حساب، انتشار گازهای گلخانهیی به جای حل بحران آب و هوا به افزایش آنها کمک خواهد کرد.
بخشی از صدمات سدسازی به ایران
سدسازیها مشکلات اقتصادی، اجتماعی، غذایی و سلامت را نیز برای مردم ایجاد میکنند. بهطور مثال منطقه اهواز باتلاقها و رودخانههای وسیعی دارد که از طیف متنوعی از ماهیها، پستانداران و پرندگان مهاجر، از جمله بسیاری از گونههای در خطر انقراض حمایت میکنند. اکو سیستمهای تالاب برای انسان حیاتی هستند. آنها غذا، آب شیرین، عصارههای دارویی و مواد ژنتیکی را فراهم میکنند. کشاورزان بومی، ماهیگیران و مردم عشایر نیز برای امرار معاش به آبها و دشتهای حاصلخیزی وابستهاند که تالابها این شرایط آب و هوایی را تنظیم میکنند. آنها منبع آب را دوباره شارژ میکنند. آنها به تصفیه آب کمک میکنند. آنها به خاک کمک میکنند تا در برابر فرسایش مقاومت کند حال در حوضه آبخیز کارون و کرخه در مجموع ۹ سد ساخته شده یا در حال ساخت است و چند سد دیگر در دست مطالعه است که میتواند معیشت و زیست منطقه را مورد تخریب جدی قرار دهد.
افزایش گرانی و به خطر افتادن امنیت غذایی
در سالهای اخیر سدسازی و تغییر مسیر رودخانهها اثرات خشکسالی بر کشاورزی را تشدید کرده است. پروژههای سدسازی و انحراف آب ممکن است در کاهش شدید تولید گندم، منبع غذایی برای انسان و دام، نقش داشته باشد.
منطقه اهواز دومین استان گندم خیز ایران است. حدود ۶۲درصد از تولید گندم استان به آبیاری و استفاده از آب رودخانههای آن وابسته است. کمبود آب منجر به افزایش قیمت گوشت و نان در سراسر ایران میشود.
همانطور که گفته شد سدسازی بدون مطالعه و ارزیابی زیستمحیطی پیامدهای بسیارمنفی خواهد داشت.
سدها اگر لایروبی نشوند ظرفیتشان کاهش پیدا میکند برای مثال سد سفید رود در موقعیت کنونی رسوب گرفته و عمر این سد نصف شده است
سدسازی خوب است یا بد؟
سد میتواند خوب باشد اما نه سدهای بزرگ که سبب خشکیدگی دریاچهها و تالابها شود، در سال اخیر کشورهایی مانند آلمان و چین اعلام کردند که دیگر سد بزرگ نمیسازند و در حقیقت دنیا به سمت ساختن سدهای کوچک رفته است
سد دز هفتمین سد بزرگ جهان بود که از سوی بانک جهانی سرمایهگذاری و در ایران ساخته شد، در آن سالها بانک جهانی به کشورهای در حال توسعه برای سدسازی وام کم بهره میداد اما همین بانک در پنجاهمین سالگرد تأسیس اش اعلام کرد که ۸۰درصد از سدهایی که ساختهایم نباید ساخته میشد! یعنی ضرر این سدسازیها بیشتر از مزایای آن بوده است.
پس بهنظر میرسد که ساختن بیرویه سد توسط قرارگاه سپاه پاسداران هدفش حل مشکل بحران آب و یا تأمین آب لازم آشامیدنی و کشاورزی برای کشور نیست بلکه خوان گستردهیی است برای غارت و چپاول هر چه بیشتر سرمایههای کشور، غارتی که بنا به گفته کارشناسان ایران را آنچنان به ویرانی میکشد که تا ۴۰سال آینده بسیاری از مناطق ایران قابل سکونت نخواهد بود.