به بهانه فیلم مستندی با عنوان « کودکان اشرف» - از صدرالدین تام فیلسماز در تبعید

به بهانه‌ی فیلم مستندی با عنوان «کودکان اشرف»

صدرالدین تام فیلمساز در تبعید

برنده ۳ جایزه در جشنواره‌های بین‌المللی

۲۰ بهمن ۱۴۰۲

  • ظاهراً بودجه تبلیغاتی رژیم علیه منسجم‌ترین سازمان برانداز حد و مرزی نمی‌شناسد
  • همیشه چهارتا مزدور و خود فروخته ناخلف پیدا می‌شوند که به همه ارزشها پشت پا بزنند و برای منافع حقیر مادی با دشمن همکاری کنند و به مردم و مقاومت و حتی پدر و مادر و اقوام خود که در سنگر مبارزه و مقاومت ایستاده‌اند خنجر بزنند
  • اینکه مزدور شناخته شده و لو رفته ای مثل مصداقی به‌گفته خودش مشاور تهیه این فیلم بوده هیچ ابهامی در مورد کارگزار اصلی این فیلم و اهدافش باقی نمی‌گذارد
  • lنگران این کودکان نباشید این کودکان دیگر سوژه ترحم نبوده و نیستند بل سوژه سرنگونی اند.به پایان نزدیکیم

تقدیم به هموطنان شریف و آزاده

به بهانه ی فیلم مستندی با عنوان «کودکان اشرف»

من نمی‌خواهم این فیلم را با صحبت در مورد آن تبلیغ کنم، بلکه می‌خواهم یادآور جایگاه یک فیلمساز آزاده در دنیای هنر باشم. نمونه این فیلمها هر ساله در حاکمیت رژیم آخوندی با کمک فیلمسازان حکومتی باعناوین مختلف تولید می‌شود.

بزرگترین مشکل این نوع فیلمها ارتباط با مخاطب است، زیرا این فیلمها پر از تحریفها و دروغ هایی است که هیچ آزاده ای آنها را نمی‌خرد.

ظاهراً بودجه تبلیغاتی رژیم علیه منسجم‌ترین سازمان برانداز حد و مرزی نمی‌شناسد.

ابتدا خودباختگان و مزدوران خود را برای آماده سازی فضا به صحنه می‌فرستد و سپس عنصر ضعیفی را مثلا در قالب هنرمندی که شهرتش را مدیون شخص دیگری است را به میدان می فرستد، ولی رژیم کاملاً آگاه است که در نهایت شکست خواهد خورد، اما با این ترفند می خواهد با مخدوش کردن اذهان عموم چند صباحی دیگر به عمر ننگین خود بیافزاید.

ترفند رایجی که برای رژیم جنایتکار آخوندی استاندارد شده است، جمله معروف جوزف گوبلز وزیر رایش است:

دروغ هر چه قدر بزرگتر باشد مردم بیشتری آن را باور خواهند کرد

و برای ساختن این دروغ بزرگ هم مثل همه مقاومتها، همیشه چهارتا مزدور و خود فروخته ناخلف پیدا می‌شوند که به همه ارزشها پشت پا بزنند و برای منافع حقیر مادی با دشمن همکاری کنند و به مردم و مقاومت و حتی پدر و مادر و اقوام خود که در سنگر مبارزه و مقاومت ایستاده‌اند خنجر بزنند. این‌که مزدور شناخته شده و لو رفته ای مثل مصداقی به‌گفته خودش مشاور تهیه این فیلم بوده هیچ ابهامی در مورد کارگزار اصلی این فیلم و اهدافش باقی نمی‌گذارد.

چون از جوزف گوبلز یاد شد، بگذارید خاطره ای را برایتان تعریف کنم و امیدوارم که بیان این قضیه حمل بر خودستایی نشود.

چند سال پیش فیلمی درباره هولوکاست ساختم که مورد تحسین بسیاری قرار گرفت و در تمام مدارس سوئد نمایش داده شد.

در رابطه با این فیلم، با بهترین بازیگر سوئد در آن زمان، اسون ولتر آشنا شدم.

ولتر مرا در آغوش گرفت و گفت که من چندین فیلم ایرانی ساخته شده در ایران پس از انقلاب را دیده‌ام و می توانم بگویم اگر در کشور خودت زندگی می کردی یکی از بهترین فیلمسازان ایران می شدی.

به او گفتم متشکرم والتر عزیز این نظر لطف شماست، اگر در تبعید زندگی می کنم به این دلیل است که نمی‌خواهم یکی از لنی ریفنشتالهای ایران باشم و هنرم را به فاشیستها بفروشم.

توضیح: (لنی ریفنشتال سازنده فیلم تبلیغاتی پیروزی اراده برای آدولف هیتلر بود)

ولتر با لبخندی دوستانه گفت: دوست عزیز لنی ریفنشتال هنری برای فروش داشت که آن را به فروش گذاشت ولی چند فیلم ایرانی را که من دیدم فاقد هر گونه ارزش هنری است که البته ناگفته نماند که حساب تعداد انگشت شماری از این فیلمسازان که چهره ای بین اللملی دارند و به‌لحاظ محدودیت کاری نمی‌توانند به‌طور شایسته ای کار هنری خود را عرضه کنند از آن فیلمسازان حکومتی جداست.

راز ماندن در تاریخ در کنار مردم بودن است نه با قدرت های فاسد بودن.

در مورد فیلم کودکان اشرف اساتید محترمی هم‌چون آقای حسین مهینی بهرام رحمانی و هنرمندان آزاده ای مانند محمد شمس، خانم ناهید همت آبادی، امیر آرام، دکتر طاهر زاده، گیسوشاکری، خسرو شهریاری، فریدون ژورک و کمیته‌های پارلمانی در کشورهای مختلف اروپایی و شخصیتهای اروپایی مانند دکتر آلخو ویدال کواداراس، نایب‌رئیس سابق پارلمان اروپا که اخیراً به‌خاطر حمایتش از مقاومت ایران، از سوی رژیم مورد سوءقصد تروریستی قرار گرفت به بهترین شیوه نظراتشان را ابراز فرموده‌اند.

اما وقتی صحبت از کودکان اشرف می‌شود، باید به این نکته توجه کنید که رژیم ایران از ابتدا بیش از هرکسی دیگر نگران وضعیت این کودکان بود آن هم نه به‌لحاظ ترحم و دلسوزی که در قاموس این رژیم ددمنش نمی‌گنجد بلکه نگران آینده این کودکان بود که مبادا روزی به این‌جایی برسند که رسیده‌اند.

سؤال این‌جاست که آن کودکان الآن کجا هستند؟

آقا یا خانم فیلمساز، امروز آن کودکان، به جز معدود خائنان و خودفروختگان، بسیار بزرگتر از من و تو هستند و هم‌چون ستاره در سیمای آزادی می‌درخشند و فاتحانه در صف اول مقاومت در اشرف۳ و در تظاهراتها و اعتراضات و عرصه های هنری حضور دارند که غرش صدای این شیران خواب را بر چشم خامنه‌ای جنایتکار و رژیم ولایت وقیح حرام کرده‌اند. نگران این کودکان نباشید این کودکان دیگر سوژه ترحم نبوده و نیستند بل سوژه سرنگونی اند.

به پایان نزدیکیم

 

(برگرفته از فیسبوک نویسنده در ۹فوریه ۲۰۲۴)

لطفا به اشتراک بگذارید: