۱۷ شهریور سالروز قتلعام مردم تهران در دیکتاتوری سلطنتی در تظاهرات میدان ژاله
۱۷شهریور سالروز قتلعام مردم تهران
در دیکتاتوری سلطنتی در تظاهرات میدان ژاله
در سال ۱۳۵۷ به دستور شاه خائن
یادآور قتلعام آبان ۱۳۹۸ به حکم ولیفقیه ارتجاع
۱۷شهریور، یادآور جمعه سیاه تهران و قتلعام مردم بیدفاع در تظاهرات مسالمتآمیز در میدان ژاله در سال ۱۳۵۷ به دستور شاه خائن است، که از آن پس شعار مرگ بر شاه، در سراسر ایران همهگیر شد.
۱۷ شهریور روزی پرخون در تاریخ معاصر ایران که در آن دیکتاتوری منفور سلطنتی برای حفظ حکومت خود، دست به کشتار تودههای بیسلاح و بیدفاع مردم زد. روزی که در آن رژیم شاه که تا آن روز دست به هر مانوری زده بود، تا مانع گسترش قیام تودهیی گردد، با چهره واقعی خود در مقابل تظاهرات مسالمتآمیز مردم تهران ظاهر شد.
اما کشتار ۱۷ شهریور خشم ملت را بیش از پیش شعلهور ساخت و سکوت مدعیان و غاصبان رهبری قیام و بهطور مشخص خمینی در برابر این جنایت، خلق ما را مأیوس و منفعل نکرد. مردم تهران و سراسر ایران با عبور از این نقطه عطف، با پایداری و فداکاری بیشتر، شور و حرکت جدیدی به قیام خود دادند. دیکتاتوری سلطنتی پس از در هم شکسته شدن طلسم اختناق، حتی کنترل خود را بر مجلس رژیم از دست داد، بهطوری که نمایندگانش رنگ عوض کرده و مدعی دولت شریف امامی شدند، که شاه بعد از جمشید آموزگار آن را مأمور اصلاحات و انعطاف کرده بود.
اما مردم تهران و سراسر ایران از ۱۷شهریور تا ۲۲بهمن ۱۳۵۷ که روز سقوط نهایی رژیم شاه و استبداد سلطنتی است با قیامهای پیوسته خود بهسرعت طومار دیکتاتوری سلطنتی را درهم پیچیده و آن را روانه زبالهدان تاریخ کردند.
یاد شهیدان قتلعام ۱۷شهریور در میدان ژاله که بعد از انقلاب ضدسلطنتی، میدان شهدا نام گرفت، گرامی باد.
همچنین گرامی میداریم یاد شهیدان قتلعام آبان ۱۳۹۸ و شهیدان قیام۱۴۰۱ در سراسر ایران را که در دیکتاتوری دینی به حکم خامنهای ولیفقیه ارتجاع صورت گرفت. بیتردید دیکتاتوری دینی نیز با قیام خلق و فرزندان رشیدش، مانند دیکتاتوری سلطنتی رهسپار زبالهدان تاریخ خواهد شد.
پیام رادیویی مسعود رجوی ۱۷ شهریور۱۳۶۱
هموطنان عزیز مردم آگاه و آزاده ایران، سالروز کشتار خونین ۱۷ شهریور بار دیگر یادآور نهایت آمادگی خلق قهرمانیست که برای پایان دادن به اختناق و اسارت سوگند خورده است. چنان که میدانید در این روزهزاران هزار زنان و مردان غیور ما در برابر ارتش شاه سینه سپر کرده و خون بهای آزادی را به اعلاء درجه پرداختند. اگر چه مرتجعین زبون و بزدلی که بعداً به قدرت خزیده و هنوز نیز تلاش میکنند، تا این روز تاریخی را به نام خود به ثبت دهند، پیشا پیش هر گونه تظاهرات ۱۷شهریور ۱۳۵۷ را ممنوع اعلام کرده بودند. اما بههرحال مقاومت انقلابی و فداکاری درخشان تودههای مردم ما در این روز تاریخی بار دیگر ثابت کرد، که وقتی خلقی اراده کند، بر زنجیرها ست که پاره شوند و برشب است که پایان پذیرد.
چه در تظاهرات مردم قم (۱۹دیماه۵۶)
چه در قیام مردم تبریز (۲۹بهمن۵۶)
و چه در کشتار میدان ژاله در جمعه سیاه تهران (۱۷شهریور۵۷)
هر کجا که رژیم شاه خونریزی و کشتار میکرد و شدت عمل نشان میداد
خمینی جا میزد و سکوت میکرد
از پیام مسئول شورای ملی مقاومت بهمناسبت بیست و دومین سالگرد انقلاب ضدسلطنتی
«خوب حالا میرسیم به روزگار سر برداشتن و فرصتطلبی در آبان سال ۱۳۵۵ جیمی کارتر با شعار حقوقبشر به ریاستجمهوری آمریکا انتخاب شد. سیاست جدید آمریکا این بود که تحولات انفجاری را تا آنجایی که میتواند در کشورهای مختلف جهان هدایت بکنه به همین مناسبت هم شاه زیر فشار کارتر مجبور شد که حربه شلاق و اعدام را کنار بگذاره و در آن زمان یکهو دیدیم که زندانها را باز کرد، شاه بروی بازدید صلیبسرخ. اما همینکه شلاق و اعدام کنار رفت، یک فضای باز سیاسی بهصورت تدریجی جانشین شد، بعد خود شاه مجبور شد در نیمه مرداد۱۳۵۶ هویدا را بعد از ۱۳سال نخستوزیری بهعنوان اولین قربانی کنار بگذاره، ۱۳سال نخستوزیری هویدا شاخص ثبات رژیم بود تا این موقع خمینی ساکت بود و مترصد اینکه ببینه اوضاع به چه سمتی خواهد رفت، ۵ ماه دیگه هم گذشت از زمان کنار رفتن هویدا و وقتی که خمینی کاملاً مطمئن شد که سیاست جدید آمریکا ادامه پیدا میکنه و وقتی که دید طبقات و اقشار مختلف مردم بیرون ریختند و وقتی که دید طلسم اختناق تا حدود زیادی در هم شکسته در دیماه سال۵۶ در سخنرانی بهمناسبت مرگ پسرش آخوندها را فراخواند به اینکه بیاند و از اوضاع بهرهبرداری کنند، بیاند و از فرجه ای که ایجاد شده بهرهبرداری کنند. (عینا از روی کتابی که خود رژیم چاپ کرده، بهنام صحیفه نور از آن میخوانم:
«در دیماه۵۶ بعد از ۶سال که گفتم فقط چه موضعگیریهایی داشت. امروز یک فرجهای پیدا شده، من عرض میکنم به شما یک فرجهای پیدا شده، اگر این فرجه پیدا نشده بود این اوضاع نمیشد در ایران. اگر این را غنیمت بشمرند این فرصت است، این فرصت را غنیمت بشمرند آقایان، بنویسند، اعتراض کنند، الآن نویسندههای احزاب دارند مینویسند، امضاء میکنند، اشکال میکنند، شما هم بنویسید، امروز روزی است که باید گفت و پیش میبرید و من خوف آن دارم که خدای نخواسته این فرجه از دست برود»، بعد هم با صراحت فوق فرصتطلبانه به آخوندها اطمینان میده که میگه، خوب ما دیدیم که چندین نفر اشکال کردند، امضاء کردند و کسی هم کارشان نداشت. میبینید سقف رهبری و فراخوان مبارزاتی خمینی را آن هم یکسال بعد از شروع فضای باز سیاسی و در شرایطی که همه مردم اقشار مختلف ریختند توی خیابانها، میگه که اشکال کردند و امضاء کردند و با خطری هم مواجه نشدند، آن هم با این ضمانت که کسی هم کارشان نداشته این مفهوم موجسواری است، موجسواری فرصتطلبانه و میوه چینی از پی توده مردم نه در جلو آنها در پشت آنها و عقب سر آنها.
بعد از آن هم چه در تظاهرات قم ۱۹دیماه ۵۶، چه در قیام ۲۹بهمن ۵۶ چه در کشتار میدان ژاله میدان سیاه در تهران ۱۷شهریور ۵۷ هر کجا که رژیم شاه سفت میگرفت، خونریزی و کشتار میکرد. شدت عمل نشان میداد، خمینی جا میزد، سکوت میکرد و فقط وقتی اطلاعیه میداد که جنبش تودههای مردم دوباره گر گرفته بود و تعادل را دوباره مردم چرخانده بودند محض نمونه یک بار هم نشد که خمینی پیشاپیش و جلو مردم حرکت کنه و راهی را باز کنه، همیشه صبر میکرد ببینه باد از کدام طرف میآید، بعد خودش را با سمت باد منطبق میکرد و اینچنین بود که به آستانه قدرت رسید.
خوب در آن زمان در خلع احزاب سیاسی بهخاطر دیکتاتوری نیم قرنی شاه و پدرش و همینطور بهخاطر متلاشی شدن تنها سازمان متشکل انقلابی و مسلمان که پایه اجتماعی هم کسب کرده بود، یعنی بهخاطر ضربه اپورتونیستهای چپنما به سازمان مجاهدین که تنها هم سنگ خمینی بود بهلحاظ تاریخی و اجتماعی و فرهنگی، بهخاطر این خلع ها خمینی و شبکه سراسری آخوندی کار را با زد و بند و سازش و قداره کشی پیش بردند و سوار شدند بر امواج قیام مردم و به قدرت رسیدند، شبکه آخوندی همچنانکه خود خمینی گفت تنها شبکهیی بود که شاه کاری بهش نداشت چون سقفش همان نصیحت و ارشاد و خیر خواهی بود که خمینی گفت، . در هر حال روزنامه لوموند اولین روزنامه غربی بود که در ۴ اردیبهشت ۵۷ با خمینی مصاحبه کرد. خمینی اطمینان داد در این مصاحبه که هیچگاه با افراطیون ضد شاه همکاری نخواهد کرد. یعنی دستگاهش را کاملاً آبببندی کرد و تضمین داد که خبری و اثری از نیرو و عنصر انقلابی در کار و حرکت من نخواهد بود، علاوه بر این اعلام آمادگی برای کنار آمدن با قانون اساسی رژیم شاه کرد».