سخنرانی شخصیتهای سیاسی در سومین روز اجلاس جهانی ایران آزاد -قسمت سوم
سخنرانیهای:
دکتر دینوس پوراس - گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد حق سلامت ۲۰۱۴ تا ۲۰۲۰
پائولو کازاکا نماینده پیشین پارلمان اروپا
دکتر خوان گارسه حقوقدان برجسته بینالمللی، مشاور سالوادور آلنده رئیسجمهور فقید شیلی
سخنرانی های
دکتر دینوس پوراس - گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد حق سلامت ۲۰۱۴ تا ۲۰۲۰
پائولو کازاکا نماینده پیشین پارلمان اروپا
دکتر خوان گارسس حقوقدان برجسته بینالمللی
مشاور سالوادور آلنده رئیسجمهور فقید شیلی
دکتر دینوس پوراس گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد حق سلامت ۲۰۱۴ تا ۲۰۲۰
زمان آن رسیده است که کشورهای عضو سازمان ملل متحد
بهسرعت تحقیقاتی را در مورد قتلعام ۶۷
و ناپدید شدنهای اجباری در ایران ایجاد کنند
کشورهای عضو سازمان ملل باید حق مشروع مردم ایران را برای مطالبه تغییر و دفاع از خود
در برابر اقدامات بیرحمانه نیروهای امنیتی رژیم ایران بهرسمیت بشناسد
دکتر دینوس پوراس- گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد حق سلامت ۲۰۱۴ تا ۲۰۲۰
دوستان عزیز ایرانی و دوستان ایران آزاد و دموکراتیک، من به این اجلاس پیوستهام و با تخصص و تجربهام در زمینه سلامت و حقوقبشر بهعنوان پزشک، مدافع حقوقبشر، و گزارشگر ویژه سابق سازمان ملل در زمینه حق سلامت جسمی و روانی، به تنوع دیدگاههای تخصصی کمک میکنم.
حقوقبشر، همانطور که میدانیم و باید به دیگران، بهویژه به افراد صاحب قدرت یادآوری کنیم، تقسیمناپذیر و وابسته به یکدیگر هستند. بهترین اقدام جامعه بینالمللی بعد از جنگ جهانی دوم توافق حول اصول حقوقبشر جهانی بوده است. همه حقوقبشر به یک اندازه مهم هستند. نباید درون حقوقبشر بدعتگذارانی وجود داشته باشند.
حق سلامت، حق اقتصادی و اجتماعی است و به اندازه حقوق مدنی و سیاسی و سایر آزادیها مهم است و باید در مقابل رژیمهای استبدادی و تمامیتخواه نیز محافظت شود، زیرا این رژیمها تمایل دارند این حقوق را نادیده بگیرند. و سلامت جسمی و روانی همه افراد ممکن است بهطور جدی آسیب ببیند وقتی که حقوق مدنی و سیاسی مردم نقض میشود.
متأسفانه، این مسأله برای سالهای زیادی در ایران رخ میدهد. جامعه جهانی باید اقدامات بیشتری برای مقابله با این تراژدی ایرانیان انجام دهد. و اول از همه، این مسأله مربوط به پاسخگویی مقامات ایرانی برای جنایات، از جمله قتلعام ۱۹۸۸ است.
حقوق زنان، حقوق کودکان، حقوق بسیاری از گروهها در وضعیتهای آسیبپذیر بهشدت نقض میشود. اما بهویژه رژیم نسبت به افرادی که شجاعت میکنند و عدالت را میطلبند، بسیار بیرحم است. هنگامی که من گزارشگر ویژه سازمان ملل بودم، پرونده زندانی سیاسی، خانم مریم اکبری منفرد را در نامه مشترک رویههای ویژه با گزارشگر ویژه آن زمان در مورد ایران به مقامات ایرانی در نوامبر ۲۰۱۶ مطرح کردم.
مریم اکبری منفرد یک مادر جوان با سه دختر است که در حال حاضر آخرین سال از ۱۵ سال حبس خود را میگذراند. او تنها به این دلیل در زندان نگه داشته شده است که قبلاً شکایت رسمیای به دستگاه قضایی رژیم ایران ارائه داده بود تا توضیح دهند چرا برادر و خواهر بزرگترش در جریان قتلعام ۱۹۸۸ اعدام شدند. مقامات زندان به او گفتهاند که تا زمانی که رسماً درخواستش برای عدالت را لغو نکند، آزاد نخواهد شد. تابستان گذشته، او در مقابل محاکمات ساختگی جدید قرار گرفت و به سه سال زندان اضافی محکوم شد. بنابراین در اکتبر، زمانی که حکم اصلی او منقضی میشود، آزاد نخواهد شد. در این مدت، او دچار عوارض پزشکی جدی شده است، اما بهعنوان وسیلهای برای مجبور کردن او به همکاری، از دسترسی به بیمارستان خارج از زندان محروم شده است.
و بسیاری دیگر از چنین داستانهایی را میدانیم و امروز و دیروز شواهد فزایندهیی درباره اثرات وحشتناک سرکوب سیستماتیک داریم، مانند افزایش چشمگیر اعدامها، که بالاترین تعداد در هشت سال گذشته در سال ۲۰۲۳ با بیش از ۸۵۰ اعدام، از جمله زنان، نوجوانان و حتی یک کودک را ثبت کرده است. ۱۸۷۷ نفر تنها در دوران کوتاه ریاست ابراهیم رئیسی اعدام شدند. ما درباره سرکوب مداوم قیام ۱۴۰۱ میدانیم. ۷۵۰ معترض، از جمله دهها زن و کودک، توسط نیروهای امنیتی به ضرب گلوله کشته شدند.
خانمها و آقایان، زمانی که نقض حقوقبشر با مصونیت و بدون پاسخگویی انجام میشود، گسترش میباید و ممکن است چهرههای بسیار متفاوتی داشته باشند.
بنابراین، من کاملاً از نتایج و توصیههای گزارش اخیر برجسته گزارشگر ویژه در مورد ایران، پروفسور جاوید رحمان، حمایت میکنم. من به همکارم بسیار افتخار میکنم. زمان آن رسیده است که کشورهای عضو سازمان ملل متحد بهسرعت تحقیقاتی را در مورد اعدامهای دستهجمعی ۱۹۸۸ و ناپدید شدنهای اجباری در ایران ایجاد کنند. شورای حقوقبشر باید همچنین از پیگیری مسئولیتپذیری برای مقامات ایرانی که مرتکب جنایات عمدهیی شدهاند که قوانین بینالمللی را نقض میکنند، مانند کشتار ۱۹۸۸ و سرکوبهای بیرحمانه اعتراضات قبلی و جاری، حمایت کند. علاوه بر این، باید حق مشروع مردم ایران را برای مطالبه تغییر و دفاع از خود در برابر اقدامات بیرحمانه نیروهای امنیتی بهرسمیت بشناسد.
در پایان، میخواهم همبستگی خود را با خانوادههایی در ایران که بهدنبال پاسخگویی و عدالت هستند، ابراز کنم و شما باید بدانید که برای میلیونها نفر، مبارزه و شجاعت شما منبع الهام است. بسیار متشکرم.
پائولو کازاکا نماینده پیشین پارلمان اروپا
امروز مسأله حقوقبشر تبدیل به موضوع اصلی ما شده است
من فکر میکنم که این یک مسأله بنیادی. است
اکنون یک ستون بنیادی ساخته شده توسط گزارشگران ویژه سازمان ملل وجود دارد
این مکانیزم و این گزارشگران ویژه را باید حمایت کنیم
پائولو کازاکا نماینده پیشین پارلمان اروپا
خانم رجوی عزیز، سخنرانان و شخصیتهای محترم، ایرانیان عزیز، کسانی که در پشت صحنه هستند، کسانی که در اشرف۳ هستند، بسیار متشکرم که بار دیگر به من اجازه دادید در میان شما باشم. اگر درست به یاد داشته باشم، این بیست و یکمین بار است، از سال ۲۰۰۳، فکر میکنم وقتی برای اولین بار اینجا جمع شدیم تا آزادی خانم رجوی را جشن بگیریم، که قربانی یک معامله کاملاً غیرقابل قبول بین مقامات فاشیست حاکم بر ایران و دولت فرانسه شده بود. و این شاید کمپین حقوقبشری بود که من بیش از هر زمان دیگری در زندگیام با تمام وجود درگیر آن شدم. من کاملاً خشمگین وعصبانی بودم، در پارلمان اروپا بودم، و تا زمانی که خبر آزادی را نشنیدم، آرام نگرفتم.
و این یکی از شادترین لحظات زندگی من بود و بسیار خوشحالم که شما اینجا هستید، که مردم ایران میتوانند به شما تکیه کنند، و آزادی مردم ایران را محقق خواهید کرد.
و مردم ایران لایق آن هستند. و مردم ایران لایق تمام تشویقها بهخاطر شجاعتشان برای مقاومت در برابر فاشیسم ایرانی هستند.
ما باید اساساً زندانیان را تحسین کنیم. و من میدانم که زندانیان بندهای ۴، ۶ و ۸ زندان اوین، از شرکت در این نمایش امتناع کردند و اکنون هدف اقدامات تلافیجویانه از سوی مقامات قرار گرفتهاند.
امروز، مسأله حقوقبشر تبدیل به موضوع اصلی ما شده است. من از همان ابتدا یک انجمن حقوقبشری تأسیس کردم، حتی قبل از ورود به سیاست، در آن زمان بسیار به حقوقبشر علاقهمند بودم. در عفو بینالملل، من فکر میکنم که این یک مسأله بنیادی است.
فکر میکنم باید چیزی را درک کنیم. یک ستون بنیادی ساخته شده توسط گزارشگران ویژه سازمان ملل وجود دارد، مکانیزمی که در سال ۲۰۱۱ دوباره معرفی شد که واقعاً جوهره مسأله است. فکر میکنم این مکانیزم و این افراد را باید حمایت کنیم.
فکر میکنم که ایران بسیار خوششانس بود که سه گزارشگر برجسته داشت؛ احمد شهید، که از مالدیو بود، فردی فوقالعاده؛ عاصمه جهانگیر، که فرصت آشنایی با او را داشتم. او در شرایط بسیار، غمانگیزی درگذشت و مأموریتش را ناتمام گذاشت.
فکر میکنم باید او را بهعنوان یکی از شجاعترین مدافعان حقوقبشر ایران به یاد آوریم. و ما جاوید رحمان را داریم که گزارششده است که او شجاعت داشته تا نسلکشی سال ۱۹۸۸ را محکوم کند.
و این فوقالعاده است. بنابراین، این ستون اساسی است، باید از آن دفاع شود، باید ادامه یابد، زیرا به نظر من این ستون مهمترین ستون برای مقابله از خارج با رژیم ایران خواهد بود.
اما فقط میخواهم بهطور خلاصه بگویم که من در حرفهام اقتصاددان هستم، اگر چه بیشتر زندگیام به سیاست و حقوقبشر مرتبط بودهام. و در مورد اقتصاد، فکر میکنم باید به چیزی توجه کنیم که بسیار مهم است، که در زمینه تروریسم منطق برونسپاری توسل به منابع بیرونی رژیم ایران است، که اکنون باندهای جنایتکار مواد مخدر را برای کشتن مخالفان خود استخدام میکنند. آنها این کار را بهتازگی با همکار عزیز مان الخو ویدال کوادراس انجام دادند و برای کمپینهای اطلاعات دروغ نیز همین کار را میکنند. آنها سازمانهای بهاصطلاح مستقل با تأمین مالی مبهم مستقر در جزایر کیمن و جاهای دیگر را برای لکهدار کردن تصویر مخالفان ایرانی استخدام میکنند.
و ما باید به این دقت کنیم؛ ما باید آماده باشیم تا این مبارزه را نیز داشته باشیم. باید آماده باشیم و باید بگوییم که هر چه باشد، هر چه سعی کنند، ما پیروز خواهیم شد، ما یک ایران آزاد خواهیم داشت. بسیار متشکرم.
دکتر خوان گارسس
حقوقدان برجستهٔ بینالمللی و مشاور سیاسی سالوادور آلنده رئیسجمهور فقید شیلی
جنایاتی که در ایران انجام شدهاند، بهعنوان جنایات علیه بشریت شناخته شدهاند
اینها جنایاتی هستند که شامل مرور زمان نمیشوند
و امیدوارم و آرزو میکنم که روزی برسد که ایرانیان نیز شاهد عدالت باشند.
دکتر خوان گارسس - حقوقدان برجستهٔ بینالمللی، مشاور سیاسی سالوادور آلنده رئیسجمهور فقید شیلی
خانم رجوی. همکاران گرامی. دوستان عزیزم از اشرف ۱ تا اشرف ۲ و الآن اشرف۳، من از این مراسم که در آن سخنرانان بسیار برجستهیی پیش از من صحبت کردهاند، تحت تأثیر قرار گرفتهام.
من این افتخار و سعادت را داشتم که یک دادگاه عادلانه را پیدا کنم، زیرا همواره اصول بر سرجای خود هستند. اصولی باقی مانده از دادگاههای نورنبرگ یا کنوانسیون بینالمللی حقوقبشر، کنوانسیون علیه نسلکشی، توافقات علیه جنایات جنگی کماکان وجود دارند. اما کجاست دادگاهی که این حقوق بتواند در آنجا مطرح و علیه ناقضان این معیارهای بینالمللی اجرا شود؟ خب، من فرصتی داشتم و خوشحال شدم که یک دادگاه عدالت را پیدا کردم که به تحقیق در مورد جنایاتی که علیه ایرانیان پناهنده در عراق در حال وقوع بود، پرداخت و این جنایات توسط یک قدرت غیرایرانی، یعنی مقامات عراق در سالهای ۲۰۰۹، ۲۰۱۰، ۲۰۱۱، صورت گرفته بود.
دادگاه اسپانیا در چهارچوب اصل صلاحیت جهانی که در آن زمان در اسپانیا معتبر بود، این شکایت را پذیرفت. تحقیقات توسعه یافت، شاهدان برای ارائه شواهد جنایات انجام شده، جنایات جنگی، آمدند، زیرا پناهندگان اشرف تحت حفاظت کنوانسیون چهارم ژنو بودند. بنابراین این جنایات جنگی در حال وقوع بودند. و این شواهد جمعآوری شدند و دادگاه تشخیص داد که اینها جنایت هستند، میخواهم که استدلال حقوقی تصمیمنامه ۱۵ ژوئن ۲۰۱۵ را بخوانم: «ما دریافتیم که این اعمال بر اساس شواهد که جمعآوری شدهاند، جنایت علیه جامعه بینالمللی شناخته میشوند. یکی از جنایات شامل ۱۱ قتل، ۴۸۰ جرم جراحت شدید، ۳۶ جرم حبس غیرقانونی و شکنجه، همچنین جنایات وارد کردن خسارت و نقض کنوانسیون چهارم ژنو بود که مربوط به حفاظت از غیرنظامیان در زمان جنگ و توسط اسپانیا و عراق تصویب شده بود، و همچنین پروتکل شماره ۱ آن. وقایع مورد نظر که اساس این شکایت بودند در ۲۸ ژوئیه ۲۰۰۹ رخ دادند. از ساعت ۱۵ روز ۲۸ ژوئیه ۲۰۰۹ و روزهای بعدی، ۲۰۰۰ سرباز از تیپ نهم بدر، نیروهای ویژه تیپ اسکورپیون بغداد و گردانهای دوم و سوم پلیس و ژاندارمری، پلیس ضدشورش، در عملیاتی دقیق و برنامهریزی شده تحت فرماندهی مشترک سپاه عراق، عبدالجمیل الشمری مجهز به خودروهای زرهی، سلاحهای گرم، تبرها، چوبهای فلزی و چوبی، گاز فلفل و گاز اشکآور، نارنجکهای صوتی، مخازن آب و خودروهای دیگر، حملهیی علیه ساکنان غیرنظامی و غیرمسلح کمپ اشرف انجام دادند و بدون تمایز به افراد محافظت شده توسط کنوانسیون چهارم ژنو شلیک کردند، ۱۱ نفر را کشتند و ۳۶ نفر را دستگیر کردند».
بنابراین دادگاه جنایی اسپانیا از دادگاه عالی اسپانیا درخواست مجوز کرد تا تحقیقات را ادامه دهد، چرا که در عراق، محل وقوع این جنایات، علیرغم درخواستهای مکرر دادگاه اسپانیا، تحقیق مؤثری انجام نشده بود. اما هنگامی که در این مرحله از تحقیق بودیم، برای اولین بار در دادگاهی مسأله اینکه آیا این وقایع و زمینهای که نسبت به وقایع دهه ۸۰ در ایران اتفاق افتاده بود، عناصر جنایت نسلکشی را تشکیل میداد یا خیر مطرح شد و اینکه آیا با توجه به عقاید مذهبی و گروهی قربانیان آیا کنوانسیون علیه نسلکشی در رابطه با این حوادث صادق است یا خیر؟ در این زمان یک پارامتر بینالمللی وارد شد. سه قدرت خارجی که نام آنها را ذکر نمیکنم، وارد عمل شدند و به دولت و پارلمان اسپانیا فشار آوردند تا قانون داخلی راجع به صلاحیت جهانی را تغییر دهند. و این تغییر بهمعنای آن بود که اسپانیا نمیتواند این جنایت را تعقیب کند مگر اینکه متهم مورد نظر در قلمرو اسپانیا حضور داشته باشد.
بدیهی است که متهم در عراق بود. بنابراین در این مرحله، تحقیقات موقتاً متوقف شد تا زمانی که متهم در اسپانیا حضور پیدا کند. این بهمعنای آن است که اگر فردا او وارد اسپانیا شود و ما اطلاع پیدا کنیم و این موضوع را به دادگاه اعلام کنیم، پرونده دوباره باز میشود و پیگیری قضایی ادامه مییابد. اکنون، یک یک دیدگاه خوشبینانه را ارائه میدهم، زیرا همیشه باید فکر کنیم که اوضاع میتواند تغییر کند. ما در یک وضعیت بینالمللی بسیار دشوار قرار داریم، همه این را میدانند، اما عناصری مثبت وجود دارند که فکر میکنند جنایاتی که در ایران رخ دادهاند و همچنان ادامه دارند، روزی ممکن است دادگاهی عادلانه برای رسیدگی به آنها و مسئولان آنها وجود داشته باشد.
بهویژه به تصمیمات اخیر دادگاه کیفری بینالمللی اشاره میکنم که برای اولین بار برای جنایات جنگی در قلمرو اروپا تحقیقاتی را آغاز کرده است و دادگاه کیفری بینالمللی نیز برای جنایات جنگی در خاک فلسطین تحقیقاتی را آغاز کرده است. اینها تحولات جدید و بسیار مهم و در عینحال شجاعانه برای یک دادگاه بینالمللی هستند. همچنین یک نکته مثبت دیگر که در ماههای اخیر مطرح شده این است که دادگاه بینالمللی کیفری پذیرفته است که تحقیقی را درباره نشانههای نسلکشی که در قلمرو فلسطین در حال وقوع است، آغاز کند. کنوانسیون علیه نسلکشی و قوانین ضد جنایات جنگی موجود، بگوییم، در بالاترین سطح قضاییه بینالمللی قرار دارند.
جنایاتی که در ایران انجام شدهاند، بهعنوان جنایات علیه بشریت شناخته شدهاند. گزارشگران سازمان ملل متحد امروز نیز درباره امکان حضور عنصر تشکیلدهنده کنوانسیون نسلکشی در این وقایع صحبت میکنند و به نظرم سؤال موجهی است. اینها جنایاتی هستند، همانطور که گفته شد، که شامل مرور زمان نمیشوند و بنابراین مسأله این است که آیا شرایط ملی یا بینالمللی اجازه بازگشایی پروندهها برای پیگیری این جنایات را میدهد یا خیر. در این میان، همانطور که گفته شد، آنچه باید انجام دهیم این است که شواهد را جمعآوری کنیم و روزی آنها را در دادگاهی صالح برای محاکمه ارائه دهیم.
این بنابراین از دیدگاه امکانات مثبتی که باز میشوند، علیرغم شرایط جنایات، زیرا در نهایت حقوق بینالملل کیفری همزمان با جنایات بزرگ تکامل مییابد، اما در نهایت این جنایات آنقدر آشکار هستند و پیامدهای آنها آنقدر جدی است که حقوق برای رسیدگی به آنها تکامل پیدا میکند، دادگاهها در نهایت باز یا ایجاد میشوند، همانطور که یکی از مقامات پیش از من اشاره کرد، و امیدوارم و آرزو میکنم که روزی برسد که ایرانیان نیز شاهد این نوع عدالت باشند.متشکرم.