طرح غارتگرانه هوشمندسازی فروش نان

روز سه‌شنبه ۱۳ اردیبهشت رسانه‌ حکومتی خبر آنلاین از قیمت نان سنگک ۱۵۰۰هزار تومانی و بربری ۶۰۰۰تومانی خبر داد. در این مقاله نگاهی مختصر خواهیم داشت به مشکل نان و ریشه‌های آن و این‌که چرا قیمت نان به این ارقام سرسام‌آور رسید و مشکل در کجاست؟ و راه‌حل چیست؟ و چرا باید مردم ما برای قوت لایموت چنین هزینه‌ای بپردازند؟

طرح هوشمند سازی فروش نان

از مرداد ماه سال۱۴۰۰ مرحله نخست طرحی که رژیم آن را هوشمند‌ سازی فروش نان می‌نامید، آغاز شد. در این

طر ح قرار شد که نانوایان آرد را با قیمت آزاد خریداری کنند، اما نان را با همان قیمت قبل بفروشند، سپس دولت مابه‌التفاوت قیمت را به حساب نانوایان واریز کند. بر اساس این طرح خرید نان به‌وسیله کارت بانکی انجام می‌شد و نانوایی ها موظف بودند که در مغازه‌های خود دستگاه کارتخوان هوشمند نصب کنند.

کارگزاران رژیم از همان ابتدای اجرای طرح بارها تأکید کردند که در قیمت نان هیچ تغییری داده نخواهد شد واز این بابت به مردم اطمینان می‌دانند.

آیا طرح هوشمندسازی نان طرح موفقی بود؟

سایت حکومتی اکو ایران در ارزیابی این طرح در اول دیماه ۱۴۰۱ نوشت: بر اساس ارزیابیها این طرح تاکنون و در مرحله اول، با مشکلات زیادی مواجه بوده است. سپس لیستی از مشکلات اجرای این طرح را ردیف کرده است شامل:

  • عدم برنامه شفاف و مشخص دولت در شیوه پرداخت یارانه

  • پرداخت یارانه برای نانهای سنتی کماکان به شیوه گذشته

  • عدم شیوه صحیح تأمین آرد برای نانوایی‌ها

یکی دیگر از مشکلات اصلی این طرح افزایش هزینه‌های تولید مانند مانند هزینه‌های کارگری، بیمه، انرژی و سوخت، خمیرمایه، اجاره‌بها و سایر هزینه‌های خانوار و نیز اختلاف بسیار زیاد قیمت آرد یارانه‌ای نسبت به نرخ آرد آزاد برای نانواها بود که برای آنها مشکلات جدی ایجاد کرده بود و بر اساس گزارش رسانه‌های حکومتی عده قابل توجهی از نانوایان نسبت به درآمد حاصل از پخت ناراضی بودند.

ازطرف دیگر دو نرخی بودن قیمت آرد تماماً به‌نفع باندهای مافیای قاچاق آرد بود. باندهایی که سرنخ‌شان به مراکز مهم قدرت مانند بیت خامنه‌ای و سپاه و... برمی‌گردد. در همین رابطه خوب است به اظهارات محمد جلالی مشاور وزیر امور اقتصادی و دارایی رژیم در گفتگو با صدا و سیمای حکومتی اشاره کنیم. او اعلام کرد رصد داده‌های کارت‌خوانهای هوشمند در نانوایی‌ها نشان می‌دهدکه روزانه ۵۰۰۰تن آرد، یعنی حدود ۵۰میلیون قرص نان لواش در نانوایی‌ها گم می‌شود و این مقدار نان صرف خوراک دام و طیور، مصرف واحدهای صنفی و صنعتی در حوزه گندم و بخشی هم قاچاق می‌شود.

این گم شدن روزانه ۵هزار تن آرد در حالی بود که که بسیاری از شهروندان در استانهای مختلف برای خرید نان باید مدتها در صفهای طولانی می‌ایستادند و برای خرید نان هم برای آنها محدودیت گذاشته بودند.

محمدرضا خواجه، عضو کمیته نان آستان قدس، نایب‌رئیس انجمن علوم و فنون غلات رژیم و مسئول دپارتمان نان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان گفت: این طرح خطرات جدی دارد و می‌تواند کشور را با قحطی خودساخته نان مواجه کند و مطلبی در معایب چهل‌گانه این طرح نوشت که برخی از محورهای مهم عبارت بود از:

۱- ادامه حیات بسیاری از نانوایی‌های کشور به پخت نان عمده (تجمیعی) و سفارش شده، وابسته است. اگر جلوی این‌ها گرفته شود و پخت آرد به زیر پنج کیسه در روز برسد ورشکست شده و تعطیل می‌شوند و تأمین نان محلات با مشکل مواجه می‌شود.

۲- فرمانداریها می‌گویند قادر به تأمین آرد برای صنف و صنعت و سفارشات عمده نیستیم؟!

۳- قطعی کارتخوان و توقف عملکرد دستگاه که مبنای تخصیص سهمیه آرد برای ماه بعد شده را چه کسی می‌خواهد تشخیص دهد تا به پخت نانوا در روزهای بعد آسیب نرسد و سهمیه‌اش کسر نگردد.

۴- وعده داده بودند که سهمیه نانوا شناور می‌شود و بر اساس رشد مشتری افزایش می‌یابد چرا تا این لحظه به سهمیه کسی اضافه نشده است؟

۵- هیچیک از مسئولان غله - فرمانداری - استاندار استانها قادر به پاسخگویی به پرسش‌های مربوط به مشکلات به‌وجود آمده ناشی از این طرح نیستند.

۶- طرح فاقد تفکر منطقی راجع به انطباق میزان سهمیه و ساعت کار است. به نانوا ۱۰۰ یا ۱۵۰ کیسه سهمیه اعطا می‌شود و از او انتظار دارند در سه شیفت (۶ تا ۸صبح - ۱۰ تا ۱۳ ظهر - ۱۶ تا ۱۹شب) کار کند و توقف هم نداشته باشد. درست مثل این است که به یک کارمند ۶۰لیتر سهمیه ماهانه بنزین بدهند و بگویند نباید تا پایان ماه کم بیاورد در غیراین صورت جریمه می‌شود؟

۷- تعداد پرسنل شاغل در نانوایی‌های کشور یکسان در نظر گرفته شده در صورتی که بین دو نفر تا ۱۰نفر در نوسان است.

۸- میزان پخت همه نانوایی‌ها یکسان در نظر گرفته شده در صورتی‌که سهمیه نانوایی‌ها بین ۵۰ کیسه - ۱۵۰ کیسه ۳۰۰ کیسه- ۱۳۰۰ کیسه متغیر است.

۹- پخت نان دستی (توسط پرسنل) با پخت دستگاهی (شاطر ماشین و ربات) یکسان در نظر گرفته شده است.

۱۰- فقدان یک معیار مشخص برای افزایش یا کاهش سهمیه آرد نانوایان.

۱۱- کارت کشیدن در ساعات خارج از پخت تخلف محسوب می‌شود در صورتی که خیلی از نانوایان باید نان خود را پخته و منتظر مشتریان محلی در خارج از ساعات پخت باشند تا پخت جنبه اقتصادی داشته باشد در غیراین صورت منجر به ورشکستگی و تعطیلی و بروز بحران نان در کشور می‌شود.

۱۲- کارت کشیدن در روزهای تعطیل تخلف محسوب می‌شود در صورتی که خیلی از نانوایی‌ها که برای مراکز اداری - نظامی - تجاری کار می‌کنند مجبورند روز عاشورا و تاسوعا، سیزده بدر و جمعه هم کار کنند، در غیراین صورت نان بیمارستانها با اختلال مواجه خواهد شد.

۱۳- فروش نان تافتون و لواش پیش از ۴۰عدد تخلف محسوب شده است

۱۴- اگر یک نانوا به‌خاطر بازسازی مغازه - سفر یا فوت بستگان درجه یک ۱۰روز کار نکرد و کارتخوان تراکنش نداشت (مبنای تخصیص آرد هر دهه میزان پخت دهه قبل است) تکلیف چیست؟

۱۵- در مناطق گرمسیری و شرجی که روزانه دو ساعت و بیشتر برق می‌رود، فکری نشده است.

بازندگان اصلی طرح هوشمند‌سازی فروش نان مردم و نانواها

با توجه به موارد یاد شده بالا مشخص است که در این طرح هم طبق معمول ضرر کنندگان اصلی مردم یعنی خریدار و نانوا هستند و تنها نکاتی که در این طرح لحاظ نشده است منافع آنان است زیرا برای مردم صفهای طولانی و محدودیت در خرید نان و برای نانواها ناترازی هزینه‌های تولید با درآمد حاصله از فروش نان را به همراه آورده است.

هدف واقعی طرح هوشمند سازی نان چه بود؟

با توجه به نتایج فاجعه‌بار این طرح، امروزه مردم مجبورند سنگک ۱۵۰۰۰تومانی و بربری ۶۰۰۰تومانی بخرند مشخص است که در اجرای آن فقط منافع دولت رئیسی در نظر گرفته شده است که می‌خواهد به هر بهانه‌یی خزانه خالی خود را با غارت از سفره‌های مردم پر کند و برای این تحقق آن به کم کردن سهمیه آرد و صدور آن به خارج از کشور دست‌زده است. خبرگزاری ایسنا در گزارشی به تاریخ ۲۱اردیبهشت با اعتراف به آن نوشت:

«در حالی که تاکنون بارها اعلام شده صادرات نان به‌دلیل پرداخت یارانه به این صنف ممنوع بوده، آمار صادرات محصولات تولیدی با آرد در سال گذشته حاکی از صادرات بیش از ۸۶ میلیون دلار نان از ایران است، مشخص نیست این صادرات چگونه انجام شده و به نظر می‌رسد گمرک و وزارت صمت باید در این زمینه شفاف‌سازی کنند».

در همین حال با ایجاد بازار سیاه آرد در داخل کشور منافع کلان اقتصادی به جیب می‌زند.

چنگ اندازی غارتگرانه بر روی قوت لایموت مردم و بریدن نان از گلوی مردم در تمام دولتهای آخوندی از ابتدا امر رایجی بوده و همه آنها از گرسنگی دادن به مردم منافع کلان اقتصادی برده‌اند و دولت رئیسی جلاد نیز از این قاعده مستثنی نیست. اما سردمداران و کارگزاران حاکمیت آخوندی باید بدانند بازی با نان مردم مانند بازی با آتش است و در این مقوله باید بسیار مراقب مانورهای غارتگرانه خود بوده و از عواقب آن برای نظام خود بسیار هراسان باشند.

 

 

 

لطفا به اشتراک بگذارید: