نگاهی به فیلترینگ در رژیم آخوندی
سانسور و شکستن قلمها و سوزاندن کتابها ویژگی دیکتاتورهاست، این موضوع در دیکتاتوری ولایت فقیه ضریب چند صد برابری میخورد، موضوع سانسور، با فیلترینگ خودش را به شکل عریانی نشان میدهد.
فیلترینگ اینترنت یکی از سیاستهای سرکوبگرانهای است که رژیم آخوندی از طریق آن تلاش میکند کنترل خود را بر فضای مجازی و افکار عمومی حفظ کند. این سیاست، که بهشدت با سانسور و محدودیتهای اینترنتی همراه است، بهطور عمده از زمان اعتراضات مردمی در دیماه ۱۳۹۶ به شکلی جدیتر دنبال شد و به موازات آن تعداد لشکرهای سایبری رژیم افزایش چشمگیری پیدا کرد؛ اگر چه خامنهای از ابتدای دهه ۹۰ نهادی به اسم «شورای عالی فضای مجازی» را راهاندازی کرده بود و یک بار هم گفته بود که «اگر من امروز رهبر انقلاب نبودم حتماً رئیس فضای مجازی کشور میشدم»
پس از موضوع سقط شدن رئیسی و در دوران تبلیغات انتخابات، یکی از شعارهای پزشکیان رفع فیلترینگ بود. او در شبکه ایکس خود برای بازارگرمی و مشتری جمع کردن اعلام کرد: «اینترنت را باید آزاد کنیم. من اگر انتخاب شدم جلوی فیلترینگ خواهم ایستاد و کسب و کارهای تعطیل شده را بازیابی خواهم کرد» البته همان زمان هم افرادی از داخل رژیم این ادعای پزشکیان را سنگ بزرگ میدانستند و معتقد بودند که این موضوع اصلاً در حیطه اختیارات او نیست.
این موضوع الان گریبان خود رژیم را هم گرفت و نه میتواند فیلترینگ را ادامه بدهد، نه میتواند از آن کوتاه بیاید. پوچی شعارهای پزشکیان در زمینه رفع فیلترینگ نهتنها نشاندهنده بیبتگی نهادی به اسم ریاستجمهوری در این نظام است، بلکه به عمق ساختار فساد و مافیای فیلترینگ در رژیم آخوندی نیز اشاره دارد.
با وجود وعدههای بزرگ و جذاب، هیچ اقدام مؤثری در این زمینه صورت نگرفته و نخواهد گرفت. فضای مجازی همواره یکی از نقاط وحشت سران رژیم بوده و به همین دلیل از سوی نهادهای حکومتی متصل به رأس حاکمیت کنترل میشود.