نظرسنجی غیرعلمی با اهداف سیاسی به قلم دکتر حسین سعیدیان و دکتر کاظم کازرونیان ـ قسمت دوم
مقاله یی به قالم دکتر حسین سعیدیان و دکتر کاظم کازرونیان ـ قسمت دوم ـ تحت عنوان: نظر سنجی غیرعلمی با اهداف سیاسی ـ ۱خرداد۱۴۰۱
نظرسنجی غیرعلمی با اهداف سیاسی به قلم دکتر حسین سعیدیان و دکتر کاظم کازرونیان ـ قسمت دوم
مقالهیی به قلم پروفسور حسین سعیدیان، مدیر برنامه انفورماتیک دانشگاه کانزاس آمریکا و پروفسور کاظم کازرونیان، رئیس دانشکده مهندسی دانشگاه کانتیکت آمریکا
۳.۱ دموکراسی آنلاین یا عوام فریبی؟ نظرسنجی افکار عمومی در اینترنت
مقالهای با همین عنوان در ژورنال بینالمللی رسانه و سیاست (چاپ هاروارد) در سال۱۳۹۷ منتشر شد [۱۴]. نویسندگان این مقاله با ذکر اینکه تعداد نظرسنجیهای آنلاین، ان هم در دموکراسیها، به طرز چشمگیری افزایش یافته میپردازند و نحوه انجام این نظرسنجی و نقاط ضعف انرا بررسی میکنند. دو سال بعد، در مقاله دیگری در همان ژورنال، نویسنده به بررسی موانعی میپردازد که انتخاب زیرمجموعه (نمونه) آنلاین را محدود میکند [۱۵]. نویسنده مقاله همچنین به پیامدها و محدودیتهای شدیدی که این موانع برای نمونهگیری آنلاین ایجاد میکنند و تأثیر منفی آنها روی امکان دموکراسی الکترونیکی دارند را توضیح میدهد. این ترند، یعنی نگرانی از نظرسنجیهای انلاین، حتی در قویترین دموکراسیها و پیشرفتهترین کشورها از لحاظ الکترونیکی، با وجود پیشرفتهای بسیار گسترده تکنولوژی سایبری، هنوز ادامه دارد. مثلا یک مطالعه نسبتاً جدید توسط مرکز تحقیقاتی پیو [۱۶] خطرات نظرسنجیهای آنلاین از سوی پاسخ دهندگان جعلی، و دادههای جعلی تولید شده توسط رباتهای نظرسنجی برشمرده و آنها را یک تهدید اضطراری میداند.
این نگرانیها بارها توسط رسانهها نیز منعکس شدهاند. برای مثال، روزنامه نیویورک تایمز، اشاره میکند که نمونهگیری تصادفی که در قلب نظرسنجیهای علمی قرار دارد، در نظرسنجیهای سایبری ضعیف میباشند و نظرسنجیهای اینترنتی نمونههای خود را از راههای دیگر و بدون مزایای نظری نمونهگیری تصادفی به دست میآورند و برای جبران، آنها گاهی اوقات به مدل سازی آماری گسترده تکیه میکنند [۱۷].
این نگرانی و محدودیتها را برای کشورهای دیکتاتوری و جهان سومی که با محدودیتهای بسیار بالای اجتماعی و الکترونیکی مواجه هستند را باید ضریب صد زد تا متوجه غیرعلمی و بیمعنی بودن آنها و نیتهای سیاسی پشتپرده آنها شویم.
به وضوح پیداست که گروه گمان در نظرسنجی خود از تکنیکهای بالا سود گرفته است تا نتایج مورد نظر خود را در بیاورد. این نتایج سیاسی و غیرعلمی است و آنها را مطلقاً نمیتوان به جامعه پیچیده ایران که اکثریت آن از رژیم ضدایرانی ولایت فقیه متنفر و بیزارند را عمومیت داد. محققان نظرسنجی همیشه از تهدید نظرسنجیهای غیرعلمی که برای دستکاری و وارانه نشان دادن اراده مردم از ان سوءاستفاده میشود هشدار دادهاند.
۴. خروجی اصلی نظرسنجی جانبدارانه: استمرار حکومت دیکتاتوری فعلی
۴.۱ شواهد نیت سیاسی، جایی برای انکار باقی نمیگذارد
بنظر میاید که نظرسنجان گمان، که خود اشراف بر غیرعملی بودن یک نظرسنجی علمی در حاکمیت دیکتاتوری دارند، اهداف مشخص سیاسی داشتهاند، مخصوصاً وقتی به مصاحبههای گرداننده گمان و شور و اشتیاق بیوصف وی برای تبلیغ پسر شاه نگاه میکنیم. او همصدا با باز ماندههای حکومت موروثی، ریویزیونیستها و توابهای انقلاب ضدسلطنتی و همگام با انواع و اقسام تلویزیونهایی که منبع مالی آنها مشکوک است مشغول توهمپراکنی دروغین درباره پیشرفت و رفاه در دوران دیکتاتوری پهلوی بوده و هستند. انگار که ایران در زمان دیکتاتوری شاه با ان ساواک مخوفش بهشت روی زمین بوده. میخواهند بگویند که انتخاب بین سلطنت پهلوی و حکومت ولایت فقیه است و چون شاه مرده است و پسرش هم "کبریت بیخطر" است پس باید با حکومت ولایت فقیه کنار آمد.
اینها میخواهند با چنین فرضیههایی جوانان ایرانی را، بهجای شورش و انقلاب و همراه شدن با جریان رادیکال برانداز، به افسوس و حسرت خوردن برای دوران ماقبل از انقلاب ضدسلطنتی تشویق کنند. کار عمده این افراد و تلویزیونها نشان دادن تصاویر دست چین شده از مناطق تفریحی و اعیاننشین و آزادی نسبی برای طبقه خاصی در جامعه دهه پنجاه و پرداختن به یک سری خاطرات کهنه و علایق نوستالژیک سطحی و روبنایی است. اینها هیچوقت تصویری از واقعیت جامعه ایران و فاصله طبقاتی در کل جامعه نمیدهند. واقعیت این است که در هیچ جای تاریخ یک انقلاب بخودی خود اتفاق نیافتاده و فقط وقتی که شرایط عینی اقتصادی، سیاسی، و اجتمایی ایجاب و تحمیل میکرده، انقلاب شکل گرفته است. اگر خودکامگی و سیاستهای سرکوبگرانه و شکنجه و زندان شاه نبود، اگر آزادی احزاب وجود داشت، اگر ساواک مخوف نمیبود، اگر فاصله طبقاتی فاحش وجود نداشت، اگر شاه شعار "حزب فقط حزب رستاخیز"نمیداد، اگر نهادهای پایهایی دمکراتیک وجود داشت، اگر فضای سیاسی باز بود، اگر زندانیهای سیاسی وجود نداشت، ... انقلاب بهوجود نمیآمد و مردم ایران میلیون میلیون برای سرنگونی شاه قیام نمیکردند. و اگر شاه پایه مردمی داشت و یا حتی در ارتشی که خود بنا کرده بود اعتبار داشت آنچنان خوار و سرافکنده همانند پدرش از کشور بیرون انداخته نمیشد. حکومت آخوندها نتیجه طبیعی حکومت شاه بود. همینطور که دولتهای کنونی ولایت فقیه نتیجه دولتهای قبلی هستند (چون هیچکدام خواهان اصلاح و تنوع و فراهم کردن آزادیهای اجتماعی و نهادهای مستقل... نبودهاند). اگر آزادیخواهان واقعی در شرایط غلیان جامعه در زندان نمیبودند یا اعدام نشده بودند، اگر نهادهای دمکراتیک (احزاب، سازمانهای سیاسی، ...) در جامعه بهصورت آزاد و یا حداقل نیمه آزاد بودند که سطح آزادیخواهی و آزاداندیشی مردم و جامعه را بالا ببرند، اخوندهای مرتجع هرگز نمیتوانستند کنترل انقلاب را در دست بگیرند. خمینی هم برای کنترل جامعه و نیروهای ترقیخواه که تازه از زندان آزاد شده و در محیطهای دانشگاهی شعارهای آزادی و دموکراسی میدادند را با همان ساواک بازمانده از شاه با سرکوب و"انقلاب فرهنگی" بر ضد دانشجو و دانشگاه (که مرکز اصلی ضدیت با خمینی بود) استفاده نمود.
۴.۲ یک همسویی و همزمانی ظاهراً عجیب
صرفنظر از انگیزههای پشت نظرسنجی گمان، منطقاً نمیتوان بهطور علمی و منطقی همسویی و همزمانی به ظاهر عجیب آن را با دو پدیده تصادفی دانست:
(الف) مواضع بخشهایی از بازماندگان سلطنت به نفع رژیم آخوندی یا اجزایی از درون این رژیم
(ب) شعارهای سازماندهی شده رژیم ایران در طرفداری از سلطنت در تظاهرات مردمی در خیابانهای شهرهای ایران.
این همدستی و همآهنگی حکومت دینی با بقایای حکومت سلطنتی یک ادعای سیاسی نیست. این مبتنی بر واقعیتهای ثبت شده است. بهعنوان نمونه روزنامه جمهوری در شماره ۵تیر ۱۳۹۷ خود به تلاش برای منحرف کردن تظاهرات و قیامهای مردم با شعارهای انحرافی اعتراف و فاش کرد شماری از افراد که در جریان تظاهراتهای اخیر تهران شعار "رضا شاه روحت شاد" میدادند، از باند خامنهای بودند که با اسکورت پلیس و آزادانه این کار را میکردند.
از طرف دیگر در سالهای اخیر شاهد اتخاذ مواضعی از طرف بقایای سلطنت به نفع دیکتاتوری ولایت فقیه یا اجزایی در درون این رژیم هستیم. مثلا پسر شاه میگوید که سپاه و بسیج باید در آینده ایران سهم داشته باشند. یا اردشیر زاهدی، وزیر خارجه محمدرضا شاه از جنگافروزیهای رژیم در سوریه حمایت میکند، از خروج آمریکا از برجام غمگین میشود، تحریمها علیه رژیم ولایت فقیه را محکوم میکند، و پاسدار تروریست قاسم سلیمانی را سرباز وطنپرست مینامد. نمونههای بسیاری از این قبیل از پسر شاه یا دیگر مقامات شاه (مثلا پرویز ثابتی از مقامات ارشد ساواک شاه) موجود است.
سؤال اینجاست که آنها با تبلیغ برای یکدیگر چه هدفی را دنبال میکنند؟ هدف مشترک آنها بقای خودشان است. رژیم ایران بهدنبال منحرف کردن مطالبات مشروع سیاسی و اقتصادی مردم و خواسته نهایی آنها برای تغییر رژیم است. انحراف خشم مردم به کوچه بنبست سلطنت، فشار بر خامنهای را کاهش میدهد. تداوم وضع موجود هم به نفع بنیادگرایان حاکم بر ایران و هم به نفع بازماندگان سلطنت در خارج از ایران است. البته هر یک از این دو جناح شبکه مخصوص خود را دارند که از آنها تغذیه میکند. اینها شامل لابیگران و همچنین کسانی است که با رسانههای مختلف خارج از ایران در ارتباط هستند.
در این مبارزه مشترک برای تداوم وضع موجود، پس دشمن مشترک نیز "تغییر" است و هر کسی یا هر نیرویی که هدفش تغییر رژیم باشد. در مبارزه با چنین دشمن مشترکی، تئوکراتهای حاکم و سلطنت طلبان باقی مانده باید همه را متقاعد کنند که ادامه وضعیت موجود خواسته مردم ایران است. اما انجام این کار در کنار اعتراضات گسترده مردم در شهرهای مختلف ایران که خواستار تغییر رژیم هستند، کاری غیرممکن است. بنابراین تنها کار منطقی برای آنها این است که استدلال کنند که مردم یا رژیم فعلی را میخواهند، یا جایگزینی که هیچ شانس علمی، منطقی یا تاریخی برای بازگشت وجود ندارد. بنابراین تغییر رژیم عملاً خواست مردم نیست. تنها در این منطق است که نظرسنجی عمومی توسط گمان معنا پیدا میکند. و روند معیوب این نظرسنجی عمومی طوری طراحی شده است که نتیجه آن این باشد: تداوم وضعیت موجود.
مشخصترین هدف این نظرسنجی مشکوک، محدود کردن گزینههای جایگزین رژیم است که هدفشان تغییر کامل رژیم است. این در راستای شعار "رضا شاه روحت شاد"تحت حمایت رژیم و خواستههای موازی برخی از بازماندگان دیکتاتوری سلطنتی در خارج از ایران است که خواست اولشان محدود کردن مخالفان رژیم و در صدرشان شورای ملی مقاومت ایران با نیروی محوری مجاهدین میباشد. همه به یاد داریم که تا چه اندازه این جماعت با خروج نام مجاهدین از لیست تروریستی خشمگین بودند و آنرا به ضرر روند"دمکراتیک" در ایران معرفی میکردند.
۴.۳ دو فاکت قابل توجه
در سال۱۳۹۷مصطفی تاجزاده (معاون سیاسی وزارت کشور در دولت خاتمی) در مورد خط وزارت اطلاعات برای مقابله با آلترناتیو دمکراتیک از طریق صدور اپوزیسیون قلابی در لباس کارشناس در فلان شبکه یا دانشگاه یا اندیشکده اذعان کرد. تاجزاده در پاسخ به این سؤال که "چرا هیچ وقت از ایران خارج نشدید؟ پیشنهادی داشتید از خارج از کشور... که آقای تاجزاده مثلا بیا فلان شبکه برای ما کارشناس شو. بیا اینجا تو فلان اندیشکده دانشگاه تدریس کن"، گفت:"اولین پیشنهاد را بازجوهام دادند. بازجوهام بازجوهای (سازگارا) بودند توضیح میداد که چگونه راه را باز کردیم تا آقای سازگارا بره. وقتی دو سه بار گفت، بهش گفتم ببین اگر اینها را میگی که من هم بگم که من هم آمادهام برم، این تابستان ۱۳۸۸بود، من از ایران تکون نمیخورم. من همینجام. بنابراین او فکر میکرد مثلا برای من راه را باز کنه که خودم و خانوادهام و، چون توضیح داد چه جوری خودش فرستاده این خانواده را، همسرش چه جوری و پسرش چه جوری و فلان و فلان و گذرنامه و گفتم که من همینجا ایران میمونم و اصلاً علاقهیی ندارم" (آپارات ۱۰فروردین ۱۳۹۷).
نمونه قابل توجه دیگر را هاشم خواستار نماینده معلمان سه هفته قبل از دستگیریش برملا کرد و نوشت: "در روز ۱۹آبان ۱۳۹۷ که نیروهای امنیتی با فشار ملت قهرمان ایران مجبور شدند مرا از بیمارستان روانی سینا آزاد کنند، دو نفر از نیروهای امنیتی به سراغم آمدند و از من خواستند که چون سازمان مجاهدین خلق از تو حمایت کردهاند، باید بر علیه آنها بیانیه بدهی و خط قرمز ما رهبری هم نیست بلکه سازمان مجاهدین خلق است. به آنها گفتم یعنی حکم اعدام خود را امضا کنم؟ آنها را به مقالهیی که در حمایت از معلم زندانی آقای عبدالرضا قنبری نوشته بودم و روز دستگیری یعنی اول آبان منتشر کرده بودم، حواله دادم. باز پارسال در اردیبهشت ۱۳۹۷ که مأموران اطلاعات به باغم آمدند، از من پرسیدند که چرا با شاهزاده رضا پهلوی همکاری نمیکنی؟ میخواهی الآن شمارهٔ موبایل شاهزاده را بگیریم که با او صحبت کنی؟ که گفتم: نه" (۳۰ تیر ۱۳۹۸).
۴.۴ نگاهی به آمار و ارقام خیالی در نظرسنجی گمان
حال به نتایج نظرسنجی گمان نگاهی میاندازیم:
- محبوبیت صاحبان قدرت درصد سال اخیر در تاریخ ایران، رضا شاه و محمدرضا شاه و خمینی و خامنهای به ترتیب ۶۶، ۶۴، ۲۸، و ۲۶درصد برآورد شده که قبل از هر چیز میخواهد انقلاب ضدسلطنتی را زیر علامت سؤال ببرد.
- جمع در صدها در تعیین تمایلات در این نظرسنجی ۲۰۳.۸ درصد است. این حاکی از یک رویکرد مشخص سیاسی است که عامدانه میخواهد ذهن مخاطب را مغشوش نموده و در صدهای مطلوب را برای طرفهای مورد نظر خود از نطرسنجی بیرون بکشد.
- جمع در صدهای تمایل اجتماعی به رئیسی و احمدینژاد و موسوی و خاتمی و ظریف و تاجزاده و پاسدار قاسمی و زیدآبادی ۵۲.۸ درصد است. رئیسی در صدر آنها با ۱۷.۴ درصد و احمدینژاد با ۱۲.۲ درصد محبوبیت قرار دارد! در انتخابات ریاستجمهوری رژیم ایران که ۵۹.۳ میلیون ایرانی واجد شرایط رأی دادن اعلام شدند، بهگفته وزارت کشور همین رژیم، رئیسی دارای ۱۸میلیون یعنی ۳۰درصد آرا بوده است. اختلاف "گمان" با وزارت کشور رژیم در مورد رئیسی ۱۲.۵ درصد است!
- گمان از برخی اسامی دیگر هم از موضع "زینت المجالس ”برای موجه جلوه دادن نظرسنجی استفاده کرده است.
- حرف اصلی اما پسر شاه سابق ایران با ۳۹.۵ درصد است که مسجل میکند دو انتخاب بیشتر وجود ندارد: یا دیکتاتوری دینی و یا بازگشت به دیکتاتوری سلطنتی. نمونههای انتخابات و صندوق رأی در تاریخ معاصر (در اروپا و یا برای مثال در افغانستان و عراق) نشان داده که بازگشت سلطنت اقبال اجتماعی ندارد. چون بازگشت به دیکتاتوری پهلوی عملی نیست، گمان بهطور غیرمستقیم این ایده را میخواهد القا کنند که باید با رژیم کنونی ساخت. نتیجه بالفعل این نظرسنجی که با "رضا شاه روحت شاد"۶۶ درصدی شروع میشود و برای برای افراد کلیدی در حاکمیت ولایت فقیه اکثریت قائل است، بیگمان رئیسی است که خامنهای در پیام ۲۹اسفند خود انتخاب او را"شیرینی بزرگ" ۱۴۰۰ توصیف کرده بود.
۵. نتیجهگیری
از ابتذال و خیال و گمانها که بگذریم، تا وقتی یک حکومت دیکتاتوری سرنگون نشده و امکان رأیگیری آزادانه وجود ندارد نمیتوان درباره محبوبیت و پایگاه اجتماعی یک شخص و یا گروهی نظر بیطرفانه و دقیق داد. از این رو تنها معیار در دوران اختناق و دیکتاتوری عملکرد اشخاص و احزاب برای برانداختن اختناق و دیکتاتوری است تا بتوان به انتخابات آزاد و به طریق اولی نظرسنجیهای معتبر پرداخت. تا وقتی عفونت اختناق برطرف نشده و غدهٔ سرطانی دیکتاتوری جراحی نشده باشد، وضعیت جامعه نرمال نیست و ادعای نظرسنجیهای مورد بحث سراپا باطل و صرفاً گمانهزنیهای مغرضانه سیاسی است. به همین خاطر مقاومت در دوران اختناق و دیکتاتوری و در زمان اشغالگری تنها شاخص است.
از همین شاخص در جبهه مقاومت فرانسه به رهبری ژنرال دو گل بر علیه اشغالگران فرانسه استفاده میشد. در حال حاضر یعنی ۷۷سال بعد از جنگ جهانی دوم، احزاب بزرگ و سنتی آلمان پایگاه، احترام، مشروعیت، و حقانیت خود را مدیون مقاومتشان بر علیه فاشیسم هیتلری میدانند.
تأکید میکنیم که هدف اصلی تمامی این بهاصطلاح نظرسنجیها القاء یک مقوله بسیار کاذب است که مردم ایران فقط دو گزینه دارند: دیکتاتوری سابق و یا دیکتاتوری آخوندی و یا بهعبارتی "شاه و یا شیخ." مطمئناً تا وقتی که حکومت منحوس آخوندی ادامه داشته باشد باز هم شاهد این بهاصطلاح نظرسنجیهای کاذب خواهیم بود.
یادآوری. یک سال پیش (در ۱۲فروردین ۱۴۰۰) دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران در گزارش اجلاس میاندورهیی خاطرنشان کرد: "فرزندان رشید ایران در شکنجهگاهها و جوخههای اعدام و مردم ایران در انقلاب بزرگ ضدّ سلطنتی"نه ”تاریخی و رأی بازگشتناپذیر خود را به رژیم دستنشاندهٔ ستمشاهی اعلام کردهاند. چرخ تاریخ به عقب باز نمیگردد. مانورها و دوبلهخوری و باز کردن دکان دونبش بین سلطنت و جمهوریخواهی هیچ فرد و جریان میهنپرست و آگاه و مستقل را نمیفریبد. مبارزات ۴۰ سالهٔ شورا برای آزادی و استقلال و عدالت با شعار"نه شاه، نه شیخ“ با دریای خون شهیدان و مخصوصاً قیام آبان ۱۳۹۸ به پروژههای ارتجاعی و استعماری و اصلاحطلبان قلّابی ضربات اساسی وارد کرده و آنها را وادار به عقبنشینی یا رنگ عوض کردن اضطراری کرده است. در اجلاسیهٔ شورا این سؤال مطرح شد که چرا داعیهٔ جمهوریخواه شدن پسر شاه و جمع شدن بساط سلطنت و شاه پرستی و کنار گذاشتن سوگند شاهی در ۹آبان ۱۳۵۹ بهطور رسمی و بدون هر گونه شائبه و شکاف در سایت او اعلام نمیشود. این در حالی است که وی در گفتگو با کیهان شاه و در قسمتهای سانسور شدهٔ نوار صوتی که حزب مشروطهخواه منتشر کرده حرفهای قبلی خود را میزند. کدام را باید باور کرد؟ بچهٔ شاه جمهوریخواه شده یا حاکمیّت جمهور مردم که در تقدیر است، مانند استفاده از دستبند سبز در قیام ۱۳۸۸، باعث تغییر رنگ شده است؟ بهخصوص که پیوندهای ۲۰ساله با سپاه و مجیزگویی او از نیروی منفور انتظامی رژیم محکوم نشده و کماکان پابرجاست".
[1] https://www.radiofarda.com/a/iran-new-poll-data-by-gamaan-institute-khamenei-secular/31781136.html
[2] The Guardian, Syrian poll backing Assad has no credibility, 19 January 2012, https://www.theguardian.com/world/2012/jan/19/syrian-poll-assad-no-credibility
[3] Michel Duclos, "The Syrian parliamentary elections were a mockery", Atlantic Council, July 31, 2020, https://www.atlanticcouncil.org/blogs/menasource/the-syrian-parliamentary-elections-were-a-mockery.
[4] “US says 'dubious' elections in Syria excluded a quarter of the population”, https://english.alarabiya.net/News/world/2020/07/21/US-says-dubious-elections-in-Syria-excluded-a-quarter-of-the-population
[5] "Presidential election in Syria is a disgrace: US", https://economictimes.indiatimes.com/news/international/world-news/presidential-election-in-syria-is-a-disgrace-us/articleshow/36030738.cms?from=mdr
[6] Sergei Erofeev, "Russia’s polling industry is gravely wrong. Here’s how to change it", Open Democracy, 14 September 2021, https://www.opendemocracy.net/en/odr/russias-polling-industry-is-gravely-wrong-heres-how-to-change-it.
[7] Oleksiy Goncharenko, “Why we must not recognize Russia’s fraudulent election”, Atlantic Council, 20 September 2021, https://www.atlanticcouncil.org/blogs/ukrainealert/why-we-must-not-recognize-russias-fraudulent-election.
[8] Joshua Keating, “The dictator’s dilemma: To win with 95 percent or 99?”, Atlantic Council, 13 February 2012, https://foreignpolicy.com/2012/02/13/the-dictators-dilemma-to-win-with-95-percent-or-99.
[9] Nic Cheeseman and Brian Klaas, "How autocrats rig elections to stay in power", The Conversation, 23 April 2018, https://theconversation.com/how-autocrats-rig-elections-to-stay-in-power-and-get-away-with-it-95337
[10] Pierre Lemieux, "Populist political choices are meaningless", CATO Institute, Spring 2021, https://www.cato.org/regulation/spring-2021/populist-political-choices-are-meaningless.
[11] Martin Höpner and Bojan Jurczyk, "How the Eurobarometer Blurs the Line between Research and Propaganda", Max Planck Institute for the Study of Societies, 2015.
[12] Marjorie Connelly, "Push polls, defined", New York Times, 18 June 2014.
[13] Goodman, L.A. (1961). "Snowball sampling". Annals of Mathematical Statistics, 32(1): 148–170.
[14] Wei Wu and David Weaver, "On-line democracy or on-line demagoguery?: Public opinion 'polls' on the internet", Harvard International Journal of Press/Politics, 2(4):71-86, September 1, 1997.
[15] Alan Rosenblatt, "Online-polling: methodological limitations and implications for electronic democracy", Harvard International Journal of Press/Politics, 4(2):30-40, March 1, 1999.
[16] PEW Research Center, "Assessing the risks to online polls from bogus respondents", 18 February 2020, https://www.pewresearch.org/methods/2020/02/18/assessing-the-risks-to-online-polls-from-bogus-respondents.
[17] Nate Cohn, "Online polls are rising. So are concerns about their results". New York Times, 27 November 2015.
[18] Maxim Alyukov, "In Russia, opinion polls are a political weapon", Open Democracy, 9 March 2022, https://www.opendemocracy.net/en/odr/russia-opinion-polls-war-ukraine/
مطالب مرتبط
نظرسنجی غیرعلمی با اهداف سیاسی به قلم دکتر حسین سعیدیان و دکتر کاظم کازرونیان ـ قسمت اول
نظرسنجی غیرعلمی با اهداف سیاسی - دکتر حسین سعیدیان و دکتر کاظم کازرونیان