بسیجی درکوپه قطار

بسیجی در کوپه قطار


بسیجیه در کوپه قطار نشسته بود. یه مردی روبروش بود که هی آدامس می‏جوید. بسیجیه رو کرد به مرده گفت: شما خیلی لطف دارید که می‏خواید با من حرف بزنید تا حوصله‏مون سر نره، ولی متأسفانه من کاملاً کر هستم.

لطفا به اشتراک بگذارید: