درون برون عظما
در دنیای سیاست، شکست استراتژیک یا شکست خطی بهمعنای افتادن در تلاطم امواج نابودی است. حاکمیت آخوندی در گذر زمان و در مواجهه با تحولات داخلی، منطقهیی و جهانی، با بحرانهای بنبست آفرین مواجه شد که در نهایت به شکستهای راهبردی در استراتژی انجامید. یکی از نمونههای بارز این شکست، از دست دادن حفظ سلطهٔ توسعهطلبانهاش در سوریه است. این شکست، علاوه بر تنشهای سیاسی در ساختار نظام، موجب تحولات پرتنش در درون حاکمیت با بروز اختلافات شدید میان جناحهای حافظ ثروت و غاصب قدرت شده است.
سوریه برای نظام ملایان یک نقطهٔ استراتژیک برای تضمین تداوم عمر نظام بود، اما اکنون سقوط بشار اسد، موجب بروز ناگزیر مجازات اتودینامیک علیه موجودیت نظام شده است. در یک هفتهٔ گذشته، باندهای حکومتی تا مرز حذف یکدیگر پیش رفتهاند. هر کدام از باندها میکوشد تا موقعیت خود را تقویت کنند و از فرصت بهدست آمده برای ضربهزدن به رقیب، با مقصر دانستن آن در سقوط بشار اسد، بهرهبرداری نماید. کار بهجایی رسیده که زمزمهٔ محاکمهٔ حسن روحانی و محمود احمدینژاد در رسانههای حکومتی سر باز کرده است.