جلوی آینه
جلوی آینه
بسیجیه داشته گشت میزده. میره جلوی مغازه آینه فروشی، چشمش به آینه می افته می گه ای پدرسوخته من تو رو یه جا دیدم.
جلوی آینه
بسیجیه داشته گشت میزده. میره جلوی مغازه آینه فروشی، چشمش به آینه می افته می گه ای پدرسوخته من تو رو یه جا دیدم.