خانم مشاور
خانم مشاور
خانم مشاور گفت اگه بخوای زندگیت رو تو یه جمله توصیف کنی چی میگی؟ پرسیدم عیب نداره بیادبی باشه؟ گفت نه اینجا خود خودت باش. باشه روم به دیوار ،آخوندهای وطن فروش، غارتگر ،دزد ،جانی ،......خانم مشاور دید که اوضاع داره بیخ پیدا مکنه ،گفت سی ونه سال جنایت واعدام وفقر وبد بدبختی ،خلاصه از یک درد دل ویک جمله در آن مطب ، همه آدمها جمع شدند شعار میدادند سید علی ببخشید وقته شه بلند شی ........