کباب
کباب
بسیجی داشته کباب درست می کرده می بینه یه گربه داره نگاه می کنه داد می زنه آی بلال شیر بلاله.
*******************************************
یه بسیجی میاد تهران یه دونه پرشیا صفر می بینه میزنه شیشه هاشو خورد می کنه صاحبش می گه چرا این کارو کردی؟ مگه مرض داری؟ بسیجی می گه اه مال تو بود؟ فکر کردم مال شرکته.
*******************************************
بسیجی می ره هیئت راش نمی دن خودش می ره هیئت می زنه هیچکس رو راه نمی ده.