چوپان با گوسفند اش

جوپان با گوسفنداش


چوپونه با گوسفنداش لج میکنه،می برتشون چمن مصنوعی


بسیجی زنگ می زنه به مخابرات می گه: آقا ببخشید سیم تلفن ما خیلی بلنده، اگه می شه لطف کنید از اون طرف یه کم بکشیدش!


از حیف نون پرسیدن خواهرت ازدواج کرد گفت دوماهه ! پرسیدن با کی گفت غریبه نیست دامادمونهاا


حیف نون می ره دکتر، می گه آقای دکتر! من فراموشی گرفته‌ام. دکتر می گه: چند وقته این بیماری رو دارین؟ حیف نون می گه: کدوم بیماری؟


لطفا به اشتراک بگذارید: