بسیجی در کله پاچه فروشی
بسیجی در کله پاچه فروشی
بسیجی چند متر دورتر از قبری گریه میکرد
ازش پرسیدند چرا نزدیکتر نمیری؟
گفت: مرحوم از فامیلای دورمون بود
بسیجی میره کله پاچه فروشی، یارو بهش میگه: قربون چشم بگذارم؟ بسیجی میگه: نه آقا! حداقل صبر کن من برم قایم شم!