مامانم زنگ زده
مامانم زنگ زده
مامان بسیجیه زنگ زده میگه خونه رو تمیزکن
شاید با خاله ت اینا بیایم
بسیجی :خبر نداره بعد از دوساعت که داشتم از تشنگی تلف میشدم
آخرش از آخرین ذخایر ساندیس هام خوردم !! توقعایی دارنا !!
.
مامانم زنگ زده
مامان بسیجیه زنگ زده میگه خونه رو تمیزکن
شاید با خاله ت اینا بیایم
بسیجی :خبر نداره بعد از دوساعت که داشتم از تشنگی تلف میشدم
آخرش از آخرین ذخایر ساندیس هام خوردم !! توقعایی دارنا !!
.