از بسیجی می پرسن
از بسیجی می پرسن
از بسیجیه می پرسن چرا امشب اخبار طولانی شد؟ می گه فکر کنم امشب قسمت آخرش بود.
بسیجیه رو میخوستن ببرن اتاق عمل. دکتر میگه : ببخشید شما همراه دارید . بسیجیه میگه: بله ولی فعلا خاموشش کردم .
دوست بسیجیه ازش می پرسه: کجا بودی که تمام لباست و کفشهات خاکیه؟
بسیجیه می گه: با بابام رفته بودیم استخر.
طرف می گه: اگر استخر رفتی، پس چرا خاکی هستی؟
بسیجیه می گه: رفتیم استخر، بابامو هل دادم تو آب، شنا بلد نبود، غرق شد، بردیم خاکش کردیم دیگه!