ترانه طنز ـ داغ حاج قاسم

«حاج قاسم» دوباره غوغا کرد
بلبشویی جدید برپا کرد

از زمانی که مرد و کتلت شد
درب و داغان بساط عظما کرد

حضرت بینوای «رهبر» را

بیشتر از گذشته رسوا کرد

دردسرهای او برای نظام
شکل و ابعاد تازه پیدا کرد

اقتدار نظام را با خود
برد و آن را چنان معما کرد

«بیت آقا» به یاد آن «سردار»
چند تندیس از او مهیا کرد

ناگهان تیم و عرصهٔ فوتبال
عنصری نو ظهور پیدا کرد

دو سه تندیس از او کنار زمین
نصب شد صحنه را تماشا کرد

سورپرایز گشت هیأت فوتبال
اقتداری به چشم «فیفا» کرد

تیم فوتبالی «سپاهان» را
محو رخسار آن هیولا کرد

تیم «الاتحاد» چون آن را دید
اعتراضی سریع و درجا کرد

گفت این وضع و این مجسمه‌ها
نقض قانون و اصل فیفا کرد

از ورود و حضور در میدان
امتناع کرد و طرح دعوا کد

گفت یک مهره و مقام نظام

«حاج قاسم» که ترک دنیا کرد

خط قرمز بُوَد برای نظام

خدمت بیدریغ به عظما کرد

گرچه ملت بگفت: «بَرِش دارید»

لِه همانخط قرمز ما کرد

برنداریم ز جای خود تندیس

گرچه ما را ذلیل و رسوا کرد

لغو شد آن مسابقه اما
یک فضیحت نثار «آقا» کرد