ساندیس

ساندیس


بسیجیه دور خودش میچرخه یهو چشم باز میکنه میبینه دنیا دور سرش میچرخه،دست به سوی آسمان میبره ،میگه خدایا میشه یه روزی من دور دنیا بچرخم وخنگی ام حل بشه ، ،از خواب بیدار میشه کلی ساندیس دور برش میبینه،به خودش میگه روزاز نو روزی از نو!!!!!




لطفا به اشتراک بگذارید: