آغاز دومین سال کارزار «سهشنبههای نه به اعدام»
آغاز دومین سال کارزار «سهشنبههای نه به اعدام»
و کارزار جهانی برای توقف حکم اعدام بهروز احسانی و مهدی حسنی
اشرف۳- ۹ بهمن ۱۴۰۳
مرا بخوان!
بر پرچم آن صف
که یک سویش صد هزار تیرک اعدام است
و پیش رو زمینی دارد که کودکان، گرسنه نمیخوابند.
نام مرا بنویس بر آن رود روان
که رو به دریایی دارد با سواحل ناپیدا
و نهنگانش
در ژرفای تمام اقیانوس ها خانه دارند.
من دورم، نزدیکم و هرجا که نگاه کنی
این منم که نوشتهام
نام بلند آرزو را
بر رود و کوه و درخت
مرا بخوان!
مرا بنویس!
مرا بشنو!
خواهران و برادران! یاران روزهای سخت! پیشتازان و پشتیبانان حقیقی قیامآفرینان!
خامنهای در فاز پایانی حکومتش با استفاده از اعدامهای گسترده و سرکوب خونین، در تلاش است تا بر قیام مردم ایران فائق آمده و سرنگونی محتوم خود را به تعویق بیندازد؛ اما این استراتژی شوم نه تنها دوام رژیم را تضمین نخواهد کرد، بلکه عزم مردم را برای پایان دادن به این دیکتاتوری جزمتر خواهد کرد.
یکسال از کارزار سهشنبههای نه به اعدام گذشت؛ کارزاری که نخستینبار با اعتصاب غذای ۱۰تن از زندانیان سیاسی زندان قزلحصار در ۹ بهمن ۱۴۰۲ آغاز شد و امروز پنجاهوسومین هفته آن در ۳۴ زندان برگزار میشود.
«سهشنبههای نه به اعدام» ثابت میکند که حتی در زیر تیغههای گیوتین و طنابهای دار «میتوان و باید» از مرگ خود سلاحی کارا علیه مرگاندیشان و مرگنوشان ساخت و بساط آنها را در هم پیچید.
«سهشنبههای نه به اعدام» اثبات کرد و میکند که این مقاومت یکشبه و بهطور آنی خلق نشده و محصول اتفاق و تصادف نیست. قطره قطره خون از سر صخرهها، خانههای تیمی، کوچهها و خیابانها، سیاهچالها و شکنجهگاهها گرد آمده است تا پرچم سرخفام در گوشه گوشهٔ میهن به اهتزاز درآید و در اهتزاز بماند.
این کارزار را باید به صدایی بلند علیه اعدام و اعدامکنندگان تبدیل کرد. جامعهٔ انفجاری ایران، وجدانهای شرافتمند در سراسر جهان با این کارزار همسو و همنبض هستند.
ما اینک به بزرگداشت این کارزار تباهی ستیز و همبستگی با آن در اینجا جمع شدهایم.
با درود به زندانیان مقاوم و پیشتازان این کارزار برنامهٔ امروز را شروع میکنیم.
هم اکنون از خواهر مجاهد حوری سیدی دعوت میکنیم که سخنرانی خودشان را شروع کنند
خواهر مجاهد حوری سیدی:
من در اینجا لازم میدانم از طرف اشرف۳ تشکر و سپاس و قدردانی مجاهدین را از همه گروهها و شخصیتها و هموطنانی که در این کارزار ملی و میهنی علیه اعدام به حمایت از زندانیان ما شتافتند، اعلام کنم بر سر همین بزنگاهها مثل زمان حمله به اشرف ۱ و لیبرتی و اشرف۳ و اعدام مجاهدین در مقابل صف بیانتهای شهیدان و زندانیان مقاوم و سرموضع وحدت و همبستگی ملی ما ایرانیان بالا میگیرد و چشم جهانیان را میگیرد بهنحوی که این بار هم دیدیم فقط ضمن ۲۴ساعت چند صد شخصیت سیاسی در عرصه بینالمللی به دفاع آمدند.
خواهر مجاهد حوری سیدی
سلام به خواهران و برادران.
با تبریک عید مبعث، بعثت پیامبر عشق و معرفت، حبیب خدا محمد مصطفی.
و درود به زندانیان مقاوم و سر موضع در زندانها.
امروز در اشرف۳ همراه هستیم با زندانیانی که یک سال پیش در چنین روزی کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» را از زندان قزلحصار، علیه اعدام آغاز کردند.
زندانی سیاسی در ایران، همواره نبض تپنده جنبش، و زندان، محل حضور انقلابیون بزرگی همچون محمد حنیفنژاد و یارانش، موسی خیابانی، احمدزادهها، جزنی، و مسعود رجوی بوده است. انقلابیونی که در برابر سرکوب نظام ستمگر شاه ایستادند، شکنجه شدند و راه و رسم نوینی را در مسیر مبارزه برای آزادی و برای نسلهای بعدی پی ریختند.
چه در حاکمیت ننگین شاه و چه پس از آن در حاکمیت ِ شیخ جنایتکار، اعدام ابزاری در دست ستمگران حاکم بوده تا با آن صدای انقلابیون را خاموش و جامعه را منکوب کنند. اما در سهمگینترین شرایط که ظاهراً روزنهای هم به پیروزی و آزادی باز نبود، مجاهدین و دیگر مبارزین، با فدای جان خود، بر اعدام مهر ابطال زدند.
در ۴۳سال گذشته نیز، شیخ جنایتکار، با استفاده از ابزار اعدام و طناب دار، در دهه شصت و پس از آن در قتلعام ۳۰هزار زندانی سیاسی مجاهد و مبارز و در ادامه آن تا همین امروز با اعدام و ریختن خون از پیکر جامعه، در پی آن بوده تا به این وسیله در برابر قیام مردم برای جارو کردن حاکمیت پلید ولایت فقیه، سد ببندد.
اما!
اما همگان میدانند که اینک جامعه ایران از سد اعدام عبور کرده است. وحشت آفرینی از طریق طناب دار، دیگر نقش بازدارندگی خود را از دست داده و در عمل باعث افزایش خشم و نفرت عمومی و تقویت مقاومت میشود.
اکنون دیگر احکام اعدام و خبر اعدام در جامعه ایران با سکوت روبهرو نشده و بیپاسخ نمیماند. هنگامی که زندانیان در برابر پروژه انتقال ناگهانی برادرانمان بهروز احسانی و مهدی حسنی از اوین به زندان قزلحصار، با دژخیمان در درون زندان چنگ در چنگ میشوند و شعار میکشم میکشم آنکه برادرم کشت را میدهند، معنایی جز شکست پروژه اعدام ندارد.
هویت زندانی سیاسی اینک در ایران با ویژگیهایی همچون سرموضع ایستادن و دفاع از آرمان آزادی مردم ایران، پیشگامی در نشان دادن درد تاریخی مردم ایران یعنی فقدان آزادی، اندیشهای همیشه هوشیار، روشنگر و آگاهی بخش، نبض ِهمیشه تپنده و در تکاپو، چشم ِ بیدار ِجامعه در نگاهبانی از آزادی و وجدان ِبرانگیخته انسانی با شاخص نفی منافع شخصی و از درد خود رها شده و به درد خلق رسیده و پیشتاز فریاد ِ دادخواهی مردم در برابر سلطه دیکتاتوری شاه و شیخ شناخته میشود.
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام»، اکنون پرقدرتتر از گذشته به پیش میرود و از زندانی به زندان دیگر گسترش پیدا میکند. این کارزار اثبات کرده که حتی در زیر اعدام میتوان از مرگ خود سلاحی کارآ ساخت و آن را علیه مرگاندیشان بهکار انداخت.
این کارزار پیام روشنی به جامعه و حاکمیت فرستاد که دشمن مشترک همه ایرانیان، رژیم ولایت فقیه است.
امروز همه ما ایمان داریم که این حرکت ِجوشیده از کانون اعدام، علیه اعدام، میتواند و باید در پیوند با جنبش سراسری مردم ایران و مقاومت سازمانیافته آن، به نتایجی خیرهکننده بالغ شود؛ تا روزی نزدیکتر از آنچه در تصور است - به یاری خلق و ارتش بزرگ آزادی- دیوارهای قطور زندانها از هم بگسلد و برای همیشه به تراژدی سیاهچال و سیاهچال سازان پایان دهد.
از همین جا به تمامی خواهران و برادرانمان که در زندانها مقاومت میکنند و پیام ایستادگی و سرخم قدغن را به اعماق جامعه ایران میبرند و هر هفته در اعتصاب شرکت میکنند درود میفرستیم.
من در اینجا لازم میدانم از طرف اشرف۳ تشکر و سپاس و قدردانی مجاهدین را از همه گروهها و شخصیتها و هموطنانی که در این کارزار ملی و میهنی علیه اعدام به حمایت از زندانیان ما شتافتند، اعلام کنم. بر سر همین بزنگاهها، مثل زمان حمله به اشرف ۱ و لیبرتی و اشرف۳ و اعدام مجاهدین، در مقابل صف بیانتهای شهیدان و زندانیان مقاوم و سرموضع، وحدت و همبستگی ملی ما ایرانیان بالا میگیرد و چشم جهانیان را میگیرد بهنحوی که این بار هم دیدیم فقط ضمن ۲۴ ساعت چند صد شخصیت سیاسی در عرصه بینالمللی به دفاع آمدند.
آری! همانگونه که برادر مسعود گفتند:
ما از مرگ و از اعدام و قتلعام قویتریم. هر گاه که درو میشویم، دوباره با رویش جوانهها، پربارتر، از جا بر میخیزیم، قیام میکنیم و به براندازی بنا و بنیاد دشمن که همان اصل ولایت فقیه باشد، ادامه میدهیم.
طناب دار جلاد بر گردن مجاهد هرگز اثر ندارد
درود بر همه شما
خواهر مجاهد مریم فارسی
در پس ۶۰سال مبارزه سهمگین و خونبار سازمان پرافتخار ما، همواره شور و فدا و ایستادگی زندانیان سیاسی چه در سیاهچالهای شاه، چه در شکنجهگاههای مخوف شیخ الگو و مصداقی از «سرخم قدغن» در مقابل دژخیمان بوده و هست
امروز اگر مقاومت زندانیان سیاسی و کارزار سهشنبههای نه به اعدام، یکسال به پیش آمده، گسترش یافته و هر هفته سازمانیافتهتر و مصممتر میشود به این دلیل است که یکبار در تاریخ خلق و میهن ما در سال ۶۷ شرف «سرموضع بودن» با خون سی هزار گل سرخ سربدار به ثبت رسیده. خوشا مقاومتی که در تابش نور الگوهای آرمانیاش نسل اندر نسل یا شعله در دست در میدان است یا مقاوم در زندان
رژیم میخواهد با به بند کشیدن زنان آزاده و رها از افکار بورژوایی و ارتجاعی و استثماری، و زنانی که توانایی، قدرت و ظرفیت شکستن همه موانع و دریدن همه زنجیرهای ستم و بندگی را کسب کردهاند، با عصیان و شورش خلق به ستوه آمده از سانسور و سرکوب و اعدام سیستماتیک، مقابله کند و در برابر آن سد ببندد.
اما هیهات!
ما کانونهای شورش و قیام در قلب زندانهای مخوف این رژیم، با مرزبندی در مقابل شیخ و شاه دست در دست دیگر زندانیان در سهشنبههای علیه اعدام فریادهامان را در هم گره میزنیم، تا صدایمان را به گوش جهانیان برسانیم.
بگذار تا رسانههای رسوای ارتجاعی و استعماری هر چه میخواهند به سیهکاریهای شان ادامه دهند و صدای ما را سانسور کنند. آنچه بیگمان میآید درخشش خورشید رهایی و آزادی است که در تلألو انوار بیبدیلش هر چه سیاهی و پلیدی است دود میشود.
خواهرم زندانی سیاسی مرضیه فارسی در زمره زنان زندانی مجاهد و مقاوم در زندان اوین است که از همین جا به او و سایر خواهران زندانی دربندم سلام و درود میفرستم.
و ما در اشرف۳، با تکتک یاران، همرزمان، و کانونهای قهرمان و در زنجیرمان عهد میکنیم که به پاس همه سهشنبههای نه به اعدام صدبار بر شعله جنگ مان با رژیم بیفزاییم و روز آزادی خلقمان را نزدیک و نزدیکتر کنیم.
۹ بهمن ۱۴۰۳
دومین سال کارزارسهشنبههای نه به_اعدام
پنجاه و سومین هفته اعتصاب غذای کارزار سهشنبههای نه به اعدام در زندانهای ایران
«آغاز دومین سال کارزار سهشنبههای نه به اعدام، کارزاری فراگیر، ملی و بینالمللی علیه اعدام»
بیانیه زندانیان سیاسی
در کارزار سهشنبههای نه به اعدام
ما، زندانیان سیاسی و غیرسیاسی در ۳۴ زندان از چهار گوشه ایران ِدر زنجیر، روز سهشنبه ۹ بهمن، دومین سال کارزار نه به اعدام را با شور و نشاط بیشتری آغاز میکنیم و در پنجاه و سومین سهشنبه کارزار نه به اعدام، دست به اعتصاب غذا میزنیم. باشد که صدای ما از پشت دیوارهای ستبر زندان با صدای زنان، مردان و جوانان ایران پیوند بخورد و سهمی در دفاع از حقوقبشر و برچیدن طنابهای دار داشته باشیم.
ما در شرایطی سال دوم این کارزار را آغاز میکنیم که در سال گذشته میلادی، بیش از هزار زندانی اعدام شدهاند و در دیماه گذشته نیز شمار اعدامها از ۱۱۰ نفر فراتر رفته است.
امروز، در سالگرد این کارزار، در حالی اعتصاب میکنیم که روز یکشنبه ۷ بهمن، دو تن از زندانیان سیاسی و اعضای کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" به نامهای بهروز احسانی و مهدی حسنی که به اعدام محکوم شدهاند، با خشونت از زندان اوین ربوده و (برای اجرای حکم اعدام) به زندان قزلحصار منتقل شدند. این در حالی است که طبق گفته وکلای آنان، روز دوشنبه ۸ بهمن، درخواست اعاده دادرسی در پرونده آنها ثبت شده است. اما بر اساس اطلاعات رسیده به کارزار، این دو زندانی سیاسی هنوز در سلولهای بند امن واحد ۳ قزلحصار، که محل نگهداری زندانیان در آستانه اجرای حکم اعدام است، به سر میبرند و خطر اعدام، آنان را تهدید میکند.
زندانیان سیاسی قزلحصار، اولین اعتصاب غذای خود را در تاریخ سهشنبه ۹ بهمن ۱۴۰۲ اعلام کردند و از آن روز تاکنون، به مدت یک سال، بر اعتصاب غذای سهشنبهها پایداری کردهاند.
شروع کارزار سهشنبههای نه به اعدام، سال گذشته از آنجایی آغاز شد که موج اعدامها آنچنان گسترده و فراگیر شد که در هیچ جای جهان سابقه نداشت. این امر نمیتوانست تصادفی یا صرفاً حقوقی - جزایی باشد.
در ابتدای موج اعدامها، نامهیی تظلمخواهانه از زندانیان عادی زیر حکم اعدام منتشر شد که از همه زندانیان و مردم ایران برای نجات جان خود و انبوه محکومان در صف اعدام، طلب استمداد و یاری کرده بودند.
شروع کارزار سهشنبههای نه به اعدام، مصادف شد با هفتمین روز پس از اعدام زندهیادان محمد قبادلو و فرهاد سلیمی، زندانیان سیاسی و عقیدتی قزلحصار. اعضای اولیه کارزار، با اعتصاب غذای خود به اعتراض علیه اعدامها برخاستند.
این حرکت اعتراضی، که اکنون اکثر زندانهای کشور را فراگرفته است، به لطف تلاشهای هموطنانمان در داخل و خارج کشور، از دیوارهای زندانها عبور کرده و مرزهای جغرافیایی را نیز درنوردیده است. بهطوری که انبوه نهادهای حقوق بشری، فعالان حقوقبشر، ارگانها و نهادهای بینالمللی و حتی جریانهای سیاسی، به حمایت از آن پرداختهاند. بسیاری از رسانهها و خبرگزاریها نیز، در عملی مسئولانه نسبت به حقوقبشر، هر هفته بیانیه و گزارش کارزار سهشنبههای نه به اعدام را منتشر و به اطلاع عموم میرسانند.
پروفسور جاوید رحمان (گزارشگر ویژه ملل متحد در مورد نقض حقوقبشر در ایران در آن زمان) در پیامی از این کارزار تقدیر کرد. همچنین خانم مایساتو در پیامی تصویری (۱۰ اکتبر) کارزار سهشنبهها را «تعهدی تزلزلناپذیر به عدالت و حقوقبشر دانست که در برابر اقدامات سرکوبگرانه حکومت درخشیده است».
سهشنبه ۹بهمن ۱۴۰۳ در هفته پنجاه و سوم زندانیان در ۳۴ زندان زیر در اعتصاب غذا هستند:
زندان اوین (بند زنان، بند ۴و ۸)
زندان قزلحصار (واحد ۲و ۴)
زندان مرکزی کرج
زندان تهران بزرگ
زندان خورین ورامین
زندان اراک
زندان خرمآباد
زندان اسد آباد اصفهان
زندان دستگرد اصفهان
زندان شیبان اهواز
زندان سپیدار اهواز
زندان نظام شیراز
زندان عادلآباد شیراز (بند زنان و مردان)
زندان برازجان
زندان رامهرمز
زندان بم
زندان کهنوج
زندان طبس
زندان جوین
زندان مشهد
زندان قائمشهر
زندان لاکان رشت (بند مردان و زنان)
زندان رودسر
زندان حویق تالش
زندان اردبیل
زندان تبریز
زندان ارومیه
زندان سلماس
زندان خوی
زندان نقده
زندان سقز
زندان بانه
زندان مریوان
زندان کامیاران
ایران مریم آزادی-شورش عصیان پیروزی
از اشرف تا تهران جانم فدای ایران
مسعود رهبر ماست پیروزی از آن ماست
ایران رجوی رجوی ایران
حکومت اعدامی سرنگون سرنگون
با عزم صد برابر ایستادهایم تا آخر
مجاهدین خلقیم با شیخ در نبردیم
تنها ره رهایی سلاح و سرنگونی
دومین سال کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» ـ کلیپ ۲- ۹بهمن ۱۴۰۳