۱۵ رجب وفات زینب کبری(ع) همتا و همردیف آرمانی سیدالشهدا
۱۵ رجب
وفات زینب کبری (ع)
همتا و همردیف آرمانی سیدالشهدا
فرمانده و راهبر مجاهدین در بغرنجترین شرایط پس از عاشورا
اگر نقش فرشتهآسا و راهبری زینب کبری نبود چیزی باقی نمیماند
مسعود رجوی ـ تاسوعای ۱۳۷۸
الگویی که زینب کبری در مقابله با بزرگترین امپراتوری زمانه خلق کرد
پیوسته فرامیخواند و الهامبخش است که سلطهٔ اختناق را میتوان شکست
هیبت پوشالی دیکتاتورها را میتوان در هم پیچید
و شب تیره را میتوان مغلوب صبح آزادی کرد
مریم رجوی ـ ۱۷مرداد ۱۴۰۱
سلام بر زینب کبری!
و زنان پیشتاز عاشورا که تحت رهبری اون برای دادخواهی خون حسین و یارانش بهپا خاستند و زمینه سرنگونی بزرگترین امپراتوری زمانه را فراهم کردند.
آنها پیشتازان حرکت بیسابقهیی در تاریخ بشر شدهاند که هنوز که هنوز است قدر آن ناشناخته مانده است.حکومت قاتلان میخواست این نمایش شکست و اسارت بازماندگان حسین (ع) باشد.اما زینب کبری و گروه زنان پیشتاز عاشورا، آن را بهیک راهپیمایی روشنگری، دادخواهی و پیروزی تبدیل کردند. در نتیجه بیت و بارگاه یزید چنان بهلرزه افتاد و چنان شکافی برداشت که تا انقراض بنیامیه ادامه یافت. این همان چهل روز شگفتانگیزی است که بهقول مسعود «اگر نقش فرشته آسا و راهبری زینب کبری نبود، چیزی باقی نمیماند و خدا این بار مشیت و خواستش را از این طریق پیش برد»
آنچه این گروه پیشتاز خلق کرد، در سرشت خود «آغاز کردن» بود:
آغاز کردن و بنا کردن جنبشی تاریخی که در آن، زن انقلابی موحد و مجاهد، بهمثابه وجود تاریخی جدیدی، نقشآفرینی کرد.
آغاز کردن راهی که در آن ستمزدهترین بخش جامعه یعنی زنان، درهای جهان تازه را بهروی بشریت در زنجیر باز میکنند.
و آغاز کردن بینش و تفکری که فداکاری و مقاومت را پیروزمندی و زیبایی راه انسان میبینند.
از سر طعنه و تحقیر از زینب کبری پرسیدند: دیدی خدا بر سر خاندانت چه آورد؟
او گفت: ما اری الا جمیلا «جز زیبایی چیزی نمیبینم».
چکیدهٔ تمام رسالت زینب (ع) همین کلمات است.
یعنی این فدا شدن در راه آرمان است، که کمال زیبایی است.
زیرا در آن انسان راز وجود خود را آشکار میکند.
و اینچنین بود که از کاروان اسیران و داغداران برجستهترین زنان یکتاپرست تاریخ ساخته شد.
امروز آخوندها، همان دنبالههای یزید و معاویه، در دشمنی با زنان ایرانند. و برای مهار این نیروی تغییر و انقلاب بههر گونه سنگدلی و بیرحمی رومیآورند. سرکوب بر سر حجاب و بدحجابی را جزء ثابت زندگی زنان در ایران کردهاند. دهها نهاد را برای تهاجم بهزنان سازمان دادهاند. فقر بیداد میکند و زنان تهیدستی هستند که نوزادان خود را بهفروش میرسانند.
بله این است زندگی زن ایرانی که از همه سو بهاسارت کشیده شده؛ با زنجیر فقر، با زنجیر سرکوب، با زنجیر تبعیض و تحقیر. اما همین زنجیرها عزم مقاومت و شورش را در میلیونها زن ایرانی بالا و بالاتر میبرد. سرکوبشدگان و بهویژه زنان ستمزده، برای شورش و مقاومت الهام میگیرند. الگویی که زینب کبری در مقابله با بزرگترین امپراتوری زمانه خلق کرد، پیوسته فرامیخواند و الهامبخش است که سلطهٔ اختناق را میتوان شکست. هیبت پوشالی دیکتاتورها را میتوان در هم پیچید و شب تیره را میتوان مغلوب صبح آزادی کرد.
ای زینب کبری!
ای که شام غریبان را بهصبح پیروزی سرکوبشدگان میرسانی!
مجاهدین و بهویژه زنان مجاهد سر بر راهی نهادهاند که تو آن را گشودهای
اشرف شهیدان در عاشورای مجاهدین در ۱۹بهمن سال ۶۰ پرچم تو را بهاهتزاز درآورد.
زنان مجاهد در شکنجهگاهها و بر چوبههای دار عزم و اراده تو را نشان دادند و زنان قهرمان قتلعام شده در۶۷ وفاداری بهآرمان آزادی را بهبهای گذشتن از تمام هستیشان از تو آموختهاند.
سخنان رعدآسای تو که کاخ امپراتوری زمانه را لرزاند، در اصل پیام و درسی بههمهٔ شورشگران علیه ستم و بیداد است. وقتی که در زمانهٔ عقبماندهٔ زنده بهگور کردن دختران، مسئولیت رهبری یک جنبش را بهدوش گرفتی، یعنی که، میتوان زنجیرهای جاهلیت و اجبار و تیرهروزی را در هم شکست.
وقتی که سوگند خوردی که خدا روزگار پریشان ستمزدگان را بهسامان خواهد کرد و داد خونهای بهناحق ریخته را خواهد گرفت، یعنی که ای مظلومان بهپا خیزید.
و وقتی بهخلیفه اموی و آخوندها و سرداران سپاه او تاختی، انهدام همهٔ کاخهای جور و بیداد از کاخ شاه تا بیت خلیفه ارتجاع را نوید دادی. خروش تو سروش آزادی در گوش بشریت در زنجیر است و فراخوان قیام و نبرد برای سرنگونی رژیم آخوندی است.
مرگ بر اصل ولایت یزیدی
سلام بر زینب کبری-درود بر شهیدان
اگر نقش فرشتهآسا و راهبری زینب کبری نبود چیزی باقی نمیماند
مسعود رجوی ـ تاسوعای ۱۳۷۸
در اون سطح از تعادلقوا معلوم بود با خیانتی که همه مصامحهکاران و سازشکاران و تسلیم طلبان اون روزگار کرده بودند که یاران تا نفر آخر بایستی بروند بقیه را امام سجاد را هم که زینب کبری حفظ کرد، با چه تدبیر با چه صلابت با چه شجاعتی و با چه هوشیاری. والا چه در مجلس ابنزیاد چه در دربار یزید جلاد وایستاده بود حاضر و آماده با بساط گسترده جلادیش و اگر نقش فرشته آسا و راهبری زینب کبری نبود چیزی باقی نمیموند خدا این بار خواست و مشیتش رو از طریق زینب کبری پیش برد و سلام الله علیها.
در مجلس ابن زیاد وقتی که سرهای بریده رو دور تا دور مجلس بر نیزه گرفته بودند و مشتی زن و بچه در فرهنگ آن روزگار خوب چیزی نیستند و جوانی بیمار بیست و دو سه ساله، بیست و چندساله. ابنزیاد شروع کرد بهقرآن خوندن، درست عین همین آخوندهای خمینی صفت. که دیدی؟ خدا زشتی و سوء و بیآبرویی شما را خواست. دائرةالسوء رو برای شما مقرر کرد. ببین، صحنه رو ببین. زینب کبری نگاهی کرد بهاین سرهای بریده برخی خون چکان، با اطفال نالان گفت و ما اری الا جمیلا. من که همهاش زیبایی میبینم. من که همهاش سرفرازی میبینم.
اگر مجاهدین هستند، هستیشون رو مدیون اون هستند و چه افتخاری بالاتر، چه شرفی از این بیشتر؟ ما با جاودانه فروغهایمان از اینجا از امروز پل میزنیم به عاشورا.
یالیتنی کنت معکم فأفوزا فوزاً عظیما.
چنان که گفت مریم با خواهرانمون تا زینب کبری و فاطمه زهرا، اونروز با زینب کبری زن انقلابی مجاهد بهعنوان یک هویت و وجود جدید تاریخی قدم به عرصه وجود گذاشت و امروز چه جای خوشبختی بالاتر از این؟ از موهبت و رحمت خاصهای بهنام مریم و شورای رهبریش که او به ما معرفی کرد.
فرازی از سخنان زینب کبری
رودرروی یزد خلیفهٔ اموی
ای یزید، آیا این سان که عرصهٔ زمین را و پهنه آسمان را برما فرو بستهای و ما را چون اسیران، در هرشهر و دیار میکشانی، گمان کردهای که خداوند از بزرگی و حشمت ما کاسته و بر عظمت و مقام تو افزوده است؟
یزید، هرگز مپندار که جانباختگان راه خدا مردگانند. بلکه آنان زندهاند و نزد خدا روزی دارند آنها که ترا بر این مسند و مقام نشانده و بر گردن مسلمانان سواری بخشیدهاند زود است دریابند که از جمع ستمگران چه نکوهیده ظالمی برگزیدند و زود است که دریابند کدامیک را در آن سرانجامی هولناکتر است.
این سخنان رعدآسا چنان دستگاه یزید را بههم ریخت که تصمیم گرفت کاروان اسیران را از طریق کربلا بهمدینه بازگرداند. سخنان زینب کبری و امام سجاد علیبن الحسین در هر منزل بذر قیام و شورش میافشاند، بذرهایی که در کوتاه زمانی خوشههای خشم و طغیان به بار آورد و بساط حکومت یزید را در هم پیچید.
پیام خواهر مجاهد اشرف رجوی
بهخواهران و مادران قهرمان ایران
بهمناسبت شهادت دهها خواهر رزمنده
و اعدامهای دستهجمعی خمینی
۳۱ شهریور ۱۳۶۰
صدها سال لازم بود که قهرمانیهای زینب این معلم کبیر و جاودانه زنان مبارز و قهرمان ما بارهای خویش را بر زمین گذارد و ارزش واقعی و تاریخی آن روشن گردد نه جای گریستن است و نه جای پریشانی،
که هنگامهٔ نبرد است و انقلاب
سوگند یاد میکنیم بهچشمان بهراه مانده همه کودکان بیمادر که تا پیروزی نهایی و حاکمیت خلق دست از مبارزه برنداریم و در این راه جز به انتقام تاریخی که زینب قهرمان نوید آن را داده نیندیشیم
به نام خدا و به نام خلق قهرمان ایران
خواهران و مادران رزمنده و قهرمان:
خمینی جلاد در کشتار بیرحمانه دختران و زنان مجاهدی که در برابر ظلمها و جنایات خمینی و رژیم قرونوسطایی او حاضر بهتسلیم نبوده و در راه آزادگی و شرف استوار ایستادهاند هیچ تردیدی به خود راه نداد.
روزی نیست که خبر شهادت دهها تن از پاکترین فرزندان این خلق را بهدست اوباشان خمینی نشنویم. فرزندانی که اگر زمان گریستن بود، جا داشت برای هر کدامشان به حق خون بگرییم ولی نه جای گریستن است و نه جای پریشانی که هنگامهٔ نبرد است و انقلاب و حقیقتاً که ما در لحظات شورانگیزی از تاریخ حیات بشر زندگی میکنیم و مسئولیت بزرگی بر دوش داریم لحظاتی که شاید خود ندانیم چه نقش تعیینکنندهای در سرنوشت اسلام و قرآن و رهایی و رستگاری بشر ایفا میکند.
شاید بسیار زود باشد که ما و نسل ما خود شکوه این قهرمانیهایش را بهدرستی درک کند. آنچنان که صدها سال لازم بود که قهرمانیهای زینب این معلم کبیر و جاودانه زنان مبارز و قهرمان ما بارهای خویش را بر زمین گذارد و ارزش واقعی و تاریخی آن روشن گردد. آری، خواهران و مادران قهرمان ما از تبار اویند. از تبار مبارزی که در بارگاه یزید فریاد برآورد کهای یزید زود باشد که انتقام خود را از تو بازستانیم و زینب این قهرمان کربلا و تمامی تاریخ با این کلام تنها به انتقام خون شهیدان کربلا اشاره ندارد که به انتقام تاریخی جریانی پاک و بالنده و پویا از جریانی خبیث و میرا نظر دارد که برگردهٔ مردم سوار است و خلق و همهٔ نیروهای خلاقش را در آتش فساد و تباهی و شرارت و جنایت خویش میسوزاند.
و حال ما بیآن که مرعوب این جنایتها و رذالتهای خمینی گردیم در دنبالهٔ سوگند تاریخی زینب با قلبی سرشار از کینه و خشم، کینه و خشمی برآمده از خون شهیدانمان سوگند یاد میکنیم: به نوباوگان دنیا نیامده فاطمه حسینیها که در بطن مادر آماج گلولههای مزدوران خمینی شدند، سوگند یاد میکنیم بهخون پاک نوباوگان شهیدمان همچون فاطمه مصباح ها، سوگند یاد میکنیم به سحرگاههایی که خیل اسرا بهشهدا میپیوندند، سوگند یاد میکنیم بهاشک چشم یتیمان این انقلاب، سوگند یاد میکنیم بهچشمان به راه مانده همه کودکان بیمادر، سوگند یاد میکنیم که تا پیروزی نهایی و حاکمیت خلق دست از مبارزه برنداریم و تا سرود فتح و پیروزی را در گوش کودکان این آب و خاک سرندهیم از پا ننشینیم و در این راه جز به انتقام تاریخی که زینب قهرمان نوید آن را داده، نیندیشیم. ما در این راه به انتقام خون خواهران و مادرانی میاندیشیم که در نهایت مظلومیت با شهادت خویش حقانیت راه و ایدئولوژی خویش را گواهی دادند. خواهرانی که مرگ با عزت را به زندگی با ذلت، تحت لوای استبداد دینی خمینی خونآشام ترجیح دادند. آری ما با عزمی استوار راه خواهران و مادران شهیدمان را همچنان ادامه خواهیم داد. ایمان داریم که در این راه پیروزی نهایی از آن ماست.
درود بهروان پاک شهدای۲۸ شهریور
درود بر تمامی شهدای خلق بهویژه خواهران و مادران شهید
نصر من الله و فتح قریب و بشر المؤمنین
اشرف رجوی