پایان ارز نیمایی یا آغاز چپاول سفرههای مردم ایران
اما بپردازیم به یک موضوع اقتصادی، طی سالیان گذشته بازی با نرخ ارز یکی از منابع درآمد رژیم آخوندی بوده، در دقایقی کوتاه این موضوع را بهصورت مختصر بررسی میکنیم.
روز ۲۴ آذر روزنامهی حکومتی ستاره صبح نوشت: «نرخ ارز نیمایی از امروز به تاریخ میپیوندد و بازار توافقی آغاز به کار میکند»
اول ببینیم ارز نیمای چه بود؟ ارز نیمایی دو تالار داشت. تالار اول عبارت بود از ارزی که نرخ ثابت آن را بانک مرکزی مشخص میکرد و برای کالاهای گروه ۱ شامل دارو، گندم، سوخت و گروه ۲۱ که کالاهای مصرفی مثل لوازم خانگی و مواد غذایی میشد. پس دیگر به این کالاها ارز نیمایی اختصاص پیدا نمیکند و به بازار توافقی منتقل میشود ، بازار توافقی یعنی بازار آزاد که خریدار و فروشنده بر سر نرخ ارز توافق میکنند که مشخص است نرخ ارز آزاد در این بازار جریان دارد.
خب این حذف ارز نیمایی چه تأثیری بر زندگی مردم ایران میتواند داشته باشد؟
بر اساس گزارش مرکز آمار رژیم هر ۱۰ درصد افزایش در نرخ ارز یعنی دلار آزاد، ۲ تا ۳ درصد تورم کلی را افزایش میدهد.
حالا محاسبه کنیم.
میانگین نرخ دلار نیمایی ۲۸۵۰۰ تومان بود که اگر ۲۵۰درصد افزایش داشته باشه به ۷۱ هزار ۲۵۰ تومان میرسه، پس حذف ارز نیمایی برای اقلامی که در واردات از او استفاده میشده، دستکم افزایش قیمت ۲۵۰درصدی در پی خواهد داشت.
چند قلم جنس را بررسی کنیم.
قیمت یک تن گندم را اگر ۳۵۰ دلار در نظر بگیریم با دلار ۲۸۵۰۰ تومانی میشد ۹ میلیون ۹۷۵ هزار تومان که اگر با دلار ۷۰هزار تومانی وارد بشود میشود ۲۴میلیون و ۵۰۰ هزار تومان. یعنی برای هر تن گندم بیش از ۱۴ میلیون تومان افزایش قیمت. این را در تمامی اقلام وارداتی که ارز نیمایی را از دست میدهند باید ضرب کرد.
اما دارو هم به همین منوال است، اما یک مشکل دیگر هم دارد، بهدلیل بیمههای ناکارآمد که هر روز هم بدتر میشود . بیماران مجبور هستند که بخش بزرگی از هزینهی دارو را از جیب خودشان بپردازند، به این شرایط بیش از ۹ میلیون نفر از مردم ایران را هم اضافه کنید که فاقد هرگونه بیمه هستند. نتیجهی آن رواج عبارتی بنام خوددرمانی یا تحمل درد در شرایط بیماری برای مردم ایران هست.
آمارهایی که از سال ۱۴۰۲ منتشر شده قدرت خرید خانوار ایرانی بهدلیل تورم شدید ۳۰ درصد کاهش داشته، این یعنی چی؟
یعنی اگر یک خانواده ایرانی در سال ۱۴۰۲ با درآمد ماهانه ۱۰ میلیون تومان زندگی میکرده. با همون تورم ۴۵ درصدی که رژیم اعلام کرده، قدرت خرید واقعیاش نسبت به ابتدای سال برابر با پنجونیم میلیون تومان بوده. حالا با وارد شدن چنین شوکی به اقتصاد ببینید چه بلایی بر سر قدرت خرید مردم ایران میآید؟!!!
خب چرا رژیم آخوندی با چنین پیامدهای وخیم اقتصادی دست به حذف ارز ترجیحی میزند؟ بر اساس آمارهای منتشر شده در رسانههای حکومتی، حذف ارز نیمایی مبلغی بین ۲۵۰ تا ۴۰۰ هزار میلیارد تومان به جیب حکومت میریزد، اگر این مبلغ را به جمیعت ۸۵ میلیون نفری ایران تقسیم کنید. میبینید که حکومت با حذف ارز نیمایی، حداقل ۳ تا ۵ میلیون تومان از هر فرد ایرانی درآمد کسب میکند برای جبران کسری بودجه و بدهیهایش!!
نتیجهی خیلی خلاصهی این مبحث این میشود که با افزایش هزینههای معیشت، خدمات درمانی، و کاهش قدرت خرید، فشار سنگینی بر اقشار ضعیف و متوسط جامعه وارد میکند. این عملکرد چه پیامدی میتواند بهدنبال داشته باشد؟
حسین راغفر از کارشناسان حکومتی در مرداد امسال با نگرانی از خشم مردم و قیام اینطور گفته بود: «زمزمه ارز تکنرخی خوب نیست. در این شرایط شدنی نیست و مردم به خیابان میریزند و این تو بمیری دیگر مثل قبلیها نخواهد بود» «سال ۱۴۰۱ مردم به خیابان آمدند، این بار اگر بیایند با سالهای پیش از آن متفاوت است و کسی جلودار نیست»