فرو ریختن عمق استراتژیک رژیم در سوریه
قطعاً یکی از مهمترین تحولات سالهای گذشته در خاورمیانه سقوط دیکتاتوری سوریه هست که همین اخیراً اتفاق افتاد، این سقوط از نظر تمام کارشناسان داخل و خارج کشور برای خامنهای و نظامش یک کلان ضربهٔ جبرانناپذیر بهشمار میره. خامنهای ۴ روز بعد از سقوط بشار اسد بالاخره به صحنه اومد و از جمله این حرفها رو زد.
میگه «توی دل مردم را خالی کنند» منظورش کدوم مردمه؟ چون اکثریت مردم که خیلی شاد و خوشحال شدن از سرنگونی بشار اسد، تو دلشون خالی نشد؛ پس موضوع چیه؟
موضوع اینه که خامنهای در طول این سالیان و مشخصاً در طول یک دهه گذشته که بیم از زمان بهار عرب و شروع اعتراضات بیم سرنگونی بشار اسد میرفت هزینههای زیادی رو توی سوریه کرده تا بشار اسد رو نگه داره. این هزینهها هم فقط از یک کانال نبوده بلکه به اشکال مختلف برای حفظ دیکتاتور سوریه اونجا سرمایهگذاری کرده. که اینجا الآن به چند نمونهاش اشاره میکنیم.
سایت حکومتی فرارو روز ۱۷ آذر یک روز قبل از سرنگونی بشار اسد بهنقل از یعقوب رضازاده، عضو کمیسیون امنیت و سیاست خارجی مجلس رژیم اینطور نوشته: «بیش از ۱۰ هزار نفر ایرانی در سوریه هستند؛ تکلیف ۳۰ میلیارد دلار بدهی سوریه به ایران چه میشود؟»
روز ۱۹ آذر یعنی یک روز بعد از سرنگون شدن بشار اسد، از اینجور حرفهای اعتراضی در درون رژیم شدت گرفت. بهرام پارسایی عضو مجلس دهم رژیم اینطور گفت: «تا زمانی که مجلس بودم بدهی سوریه بشار اسد به ایران ۳۰ میلیارد دلار بود که برخلاف اصل هشتادم قانون اساسی به تصویب مجلس نرسیده بود». بعد هم گفته «به دلار ۷۰ هزار تومان برابر است با دو هزار تریلیون تومان».
حشمتالله فلاحتپیشه که در مجلس دهم رژیم رئیس کمیسیون امنیت مجلس بوده نوشت: «جنگ سوریه جنگ مردم ایران نیست. دولت هنوز تکلیف میلیاردها دلار هزینه جنگ قبل را روشن نکرده، نباید جان و مال ایرانیان را در کمین تازه بیندازد» بخش عمدهیی از این پول در دوران مجلس دهم به سوریه فرستاده شده حالا فکر نکنید که فلاحتپیشه به فکر جان و مال مردم ایران افتاده؟! چون این هم بعد از تهدید خامنهای و وزارت اطلاعات غلط کردم گفت و پس نشست.
رسانههای حکومتی بهنقل از محمدجواد ظریف در سال ۱۳۹۵ اینطور نوشتن: «محمدجواد ظریف، در سال ۹۵ در اجلاسی در مورد جلب کمکهای بشردوستانه برای مردم سوریه که در لندن بر گزارششده بود، عنوان کرد که ارزش کمکهای بشردوستانه ایران (هزینههای غیرنظامی) از آغاز جنگ، حدود ۲ میلیارد و ۸۰۰ میلیون دلار بوده است» کمک بشردوستانهٔ رژیم به بشار اسد در روزهایی که بیش از ۵۰۰ هزار نفر مردم از زن و کودک و بزرگ و کوچک رو به فرمان و مشاوره قاسم سلیمانی با بشکههای انفجاری و حملهٔ شیمیایی میکشتن معلومه کجا هزینه شده!
سال ۲۰۱۶ صندوق بینالمللی پول گزارشی منتشر کرد که کمک مالی رسمی به حکومت سوریه رو فقط در فاصلهٔ سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۵ بررسی کرده. در این گزارش نوشته که رژیم ایران در مدت این چهارسال ۵ میلیارد و ۸۷۰ میلیون دلار از مجاری رسمی به بشار اسد تحویل داده.
سال ۱۳۹۸ کیوان کاشفی رئیس اتاق مشترک رژیم و سوریه پیشنهاد اختصاص خط اعتباری یک میلیارد دلاری مطرح کرد که در خرداد سال ۱۳۹۹ رسانهها نوشتن که این خط نهایی شده. یعنی یک میلیارد دلار دیگه هم رفت سوریه
سال ۱۴۰۰ یعنی یک سال بعد، مهدی عباسی، رئیس دفتر اقتصادی رژیم در حلب از وجود یک خط اعتباری ۱ میلیارد دلاری نسبتاً «مخفی» با سوریه خبر داده بود.
رژیم البته طرحهای زیادی برای تثبیت بهاصطلاح «عمق استراتژیکش» داشته یکقلم طرح احداث ۵۰ هزار واحد مسکونی در سوریه در زمان ریاستجمهوری محمود احمدینژاد به این پروژه کارهای ساختوساز در سوریه مثل خدمات مهندسی، ساخت جاده، نیروگاه و کارخانه رو هم اضافه کنید. که الآن هم میگن خیلی از این پروژهها هم نیمه تمام مانده و به جایی نرسیده.
اما این همهٔ ماجرا نیست. کانال قیام تا سرنگونی اسنادی از شعام یعنی «شورای عالی امنیت ملی رژیم» منتشر کرد و در توضیح اون نوشت: «کل مبلغ بدهی سوریه قریب به ۵۰ میلیارد دلار یا بیشتر تخمین زده میشود.
یعنی دستکم ۵۰ میلیارد دلار هزینهٔ دخالت خامنهای در سوریه آنهم فقط در دههٔ ۹۰ بوده! ۵۰ میلیارد دلار چقدر میشه؟ یعنی ۱۵ درصد کل تولید ناخالص داخلی ایران! به دلار ۷۰ هزار تومانی میشه، ۳هزار و ۵۰۰ تریلیون تومان؛ یعنی به هر نفر از جمعیت ۸۵ میلیون نفری ایران، بیشتر از ۴۱ میلیون تومان میرسه، البته شما میتوانید محاسبه کنید که در چه جاهایی از آموزش و بهداشت و خدمات عمومی میشده خرج مردم ایران بشه و خامنهای اونها رو برای دیکتاتور همپیمانش در سوریه خرج کرده. که الآن همه اون سرمایهگذاری بر باد رفته.
حالا خوب میشه فهمید چرا خامنهای مجبوره بیاد به صحنه و خط و نشون بکشه که کسی حق نداره علیه سیاستهاش در سوریه حرفی بزنه! عمق استراتژیک خامنهای فرو ریخته و سرنگونی دقالباب کرده.