تناقض‌گویی‌های رژیم پس از سرنگونی اسد

سقوط بشار اسد دیکتاتور سوریه ضربه‌ای کاری به خامنه‌ای و به‌اصطلاح عمق استراتژیکش بود، خود خامنه‌ای پس از ۴ روز سکوت مرگبار به صحنه‌ آمد، تا شاید بتواند به نیروهایش روحیه بدهد، اما ضربه کاری‌تر از این حرف‌هاست که خامنه‌ای بتواند نیروهایش را جمع و جور کند!

پریشانی و بهم ریختگی سخنان خامنه‌ای به وضوح نمایان بود، مهره‌ها و کارگزاران نظام هم به پریشان گویی افتاده‌اند، تا قبل از سرنگونی اسد با تبلیغات کر کننده می‌گفتند که ما اسد را نگه‌داشتیم اما بعد از سرنگونی می‌گویند اصلا موضوع اسد نبوده است.

خامنه‌ای: «عوامل استکبار بعد از این حوادث سوریه خوشحالند، اظهار خوشحالی می‌کنند به خیال این‌که با سقوط دولت سوریه که طرفدار مقاومت بود جبهه مقاومت دیگه ضعیف شده، خوشحالی می‌کنند می‌گویند جبهه مقاومت ضعیف شده. به نظر بنده اینها سخت در اشتباه هستند. اون کسانی که خیال می‌کنند با این چیزها جبهه مقاومت ضعیف شده است درک درستی از مقاومت و جبهه مقاومت ندارند.»

سرنگونی شتابان بشار اسد، دیکتاتور خون‌ریز سوریه، زلزله‌ای سیاسی بود که دیکتاتوری مذهبی حاکم بر ایران را با چالشی جدی روبه‌رو کرد.

واکنش‌های متشنج و پراضطراب نمایندگان مجلس ارتجاع و اظهارات مقام‌ها و روزنامه‌های حکومتی، نشان از آشفتگی و بی‌برنامگی این نظام در برابر یکی از بزرگ‌ترین تحولات منطقه‌یی سال‌های اخیر دارد. سقوط بشار اسد برای حکومت ایران، تنها یک شکست ژئوپلیتیکی نبود؛ بلکه ضربه‌ای عمیق به گفتمان دجالگرانهٔ صدور انقلاب و عمق راهبردی و در یک‌کلام «هلال شیعی»! بود که این حکومت سالیان برای آن از کیسه مردم ایران سرمایه‌گذاری کرده بود.

لطفا به اشتراک بگذارید: