به یاد دکتر محمد ملکی - سالگرد درگذشت استاد فرزانه در ۱۲ آذر ۱۳۹۹

به یاد دکتر محمد ملکی

اولین رئیس دانشگاه تهران بعد از انقلاب ضدسلطنتی

در سالگرد درگذشت استاد فرزانه در ۱۲ آذر ۱۳۹۹

 

مراسم خاکسپاری مادر مجاهد مهری جنت پور (مادر داعی) ۱۴ آذر ۹۴

جامعه ما با تمام مشکلات و فسادش و حاکمیتی که جز فسادپروری کاری ندارد اما مرتب زینب و حسین تولید می‌کند.

مرتب زینبها و حسینها به‌وجود می‌آیند. ۵۰سال شاه و شیخ سعی کردند که این شجره را بخشکانند ولی مگر می‌شود؟

 

گل گذاری از طرف سازمان مجاهدین خلق ایران

تهران – آذر ۱۴۰۳

گل گذاری سر مزار دکتر ملکی با شعار: یاد استاد آزاده را در۱۶آذر روز تاریخی قیام دانشجویان گرامی بدارید.

کانون شورشی :

با سلام و درود به همه شهدای راه آزادی.

امروز در سالگرد پرواز جاوید نام راه آزادی دکتر محمد ملکی بر سر مزارش آمدیم او هیچ وقت در مقابل خمینی و خامنه‌ای سر خم نکرد از طرف همه فرزندان مجاهدش و کانون‌های شورشی قهرمان با او که همواره تنها خواسته‌اش سرنگونی این نظام و آزادی بود، تجدید عهدو پیمان می‌کنیم و تا سر نگونی این نظام هرگز از پای نخواهیم نشست.

آذر ۱۴۰۳ - کانون شورشی ۵۵۰

دکتر ملکی: ای یارم، ای آزادی، بیا چقدر منتظر بمونیم؟ من که دیگه روزهای آخر زندگیمه ز گهواره تا گور آزادی بجوی، زگهواره تا گور آزادی بجوی.

ز گهواره تا گور آزادی بجوی

بر این غم‌زده خانه شادی بجوی

ز گهواره تا گور آزادی بجوی

بر این غم‌زده خانه شادی بجوی

دمی از تکاپو و رفتن نمان

بسوزان سراپرده‌ٔ دشمنان

نترس از فقیهان مرگ‌آفرین

ز بی‌داد این پینه‌ها بر جبین

زگهواره تا گور آزادی بجوی

بر این غم‌زده خانه شادی بجوی

دکتر ملکی:

«این بچه‌ها رو وقتی می‌بردند، دسته‌جمعی برای اعدام معمولاً سرود می‌خوندند و پا روی زمین می‌کوبیدند و ما می‌فهمیدیم که دارند می‌برند، برای اعدام و عرض کنم که بعد یک‌مرتبه صدای رگبار می آمد که من در یکی از شعرهام گفتم صدای ریختن تیر آهنین به زمین و عرض کنم که بعد از این‌که این کار تموم می شد چند لحظه بعد صدای تیرهای خلاصی که می زدند معمولاً بعد از این‌که اعدام می‌کردند می زدند به مغزش یا قلب که طرف به‌اصطلاح مطمئن بشه که طرف مرده. خب اینها رو ما شاهد بودیم و ما شبهایی شد که عرض کنم که حدود صد، صد و پنجاه دویست، سیصد گاهی بیشتر، گاهی کمتر تیر خلاصی رو وقتی می زدند، بچه‌ها می‌شمردند، این جریان ادامه داشت دیگه پنج سالی که ما بودیم کم و زیاد ادامه داشت و در ا ن شبی دهها نفر رو عرض کنم که اعدام می‌کردند».

دکتر محمد ملکی:

«به انسانیت سوگند می‌خورم ،در راه دادخواهی تلاش کنم تا شاهد روزی باشیم که جلادان و جنایتکاران به دست عدالت سپرده شوند، بار دیگر به بزرگان و سردمداران نظام ولایی هشدار می‌دهم که دیر نخواهد بود که شما هم دچار سرنوشت همه استبدادیان خواهید شد و روزی تاوان ریختن خون بیگناهان را خواهید داد».

 زگهواره تا گور آزادی بجوی

ز گهواره تا گور آزادی بجوی

بر این غم‌زده خانه شادی بجوی

ز گهواره تا گور آزادی بجوی

بر این غم‌زده خانه شادی بجوی

«اصل حقوق‌بشر ماده آخرش می‌گه اگر همه راههای مسالمت‌آمیز به جایی نرسید ملتها حق دارند هر طور می خوان عمل کنن تا کی تاکی سکوت؟ تا کی کتک خوردن؟ تا کی بچه مردم رو گرفتن؟ تا کی کولی دادن؟ تا کی این وضع رو ادامه دادن»؟

 تهران- تظاهرات مقابل زندان اوین ـ آبان۱۳۹۴

سوال : آقای دکتر این شعار چیه نوشته‌اید شما: «کشتار انسانهای بیگناه و بی‌سلاح جنایت علیه بشریت است» ؟

دکتر ملکی: «این عرض کنم مربوط به جنایاتی است که اخیراً شده. توجه می‌کنید؟ یک عده از ایرانیها رو حالا به هر دلیل جمع بودند زیر نظر سازمان ملل و بعد با موشک زدند. تعدادی رو کشته‌اند. تعدادی رو مجروح کردند و ویران کردند».

سوال: پایگاه لیبرتی منظورتون است.

دکتر ملکی: «بله. اسمش پایگاه لیبرتی است. بله».

سوال: و این رو جنایت می‌دونید شما؟

دکتر ملکی: «واقعاً جنایت علیه بشریت است. با موشک یک عده بی‌سلاح و بیگناه رو بزنند. پس جنایت علیه بشریت چیه؟ اگر این نیست، پس چی هست.»

لیبرتی- نشست عمومی

۲۸ آذر۱۳۹۴

 

خونهای شعله‌ور شهیدان

در پرتو مهر تابان

راهگشا در میانهٔ طوفان

 

خون مجاهدین در اشرف و لیبرتی، مرز سرخ میان مزدوران ارتجاع و خانواده مجاهدین را به برجسته‌ترین صورت ترسیم کرده و دیگر هیچکس نمی‌تواند خود را در این زمینه به نافهمی بزند.

هر کس که می‌خواهد یک نفر از مجاهدین یعنی نیروی جنگندهٔ ضد رژیم ببرد و نادم و تسلیم شود، بدون شک، بالفعل در جبهه رژیم و هم‌خط این رژیم است.

در مقابل خانواده حقیقی مجاهدین از همان سال ۱۳۵۰ و اولین دادگاه علنی تا امروز کسی است که مشوق مبارزه مجاهدین با شاه و شیخ بوده است. از مادر و پدر رضاییهای شهید تا مادر و پدر ناصر صادق و هزاران و هزاران ناصر و صادق دیگر.

صحبت‌های دو هفته پیش دکتر ملکی نخستین رئیس دانشگاه تهران بعد از انقلاب ضدسلطنتی بر سر مزار مادر داعی، هر آدم باوجدان و با شرفی را میخکوب و مو بر اندامش راست می‌کند. اینهم یکی دیگر از آثار شعله‌ور شدن خون شهیدان از لیبرتی تا قلب تهران و سراسر ایران است.

ضمناً او از طرف شما قول داد که تا دو ماه دیگر لیبرتی را زیباتر از اول می‌سازید. گوش کنید که خط قرمز بین خانواده مجاهدین و مزدوران ارتجاع را چقدر رسا و گویا ترسیم می‌کند:

دکتر ملکی :

«در وصف این بزرگ؛ این زنی که، خانمی که انسانی که در طول زندگیش واقعاً زینبی زیست. واقعاً زینبی زیست و فرزندانی تربیت کرده تحویل جامعه داده نه تنها فرزندان شیری اش بلکه خیلی از بچه‌هایی که آنطرف مرز هستند، زیر موشک هستند زیر هزاران گرفتاری هستند و مشکلات. ولی مثل کوه ایستاده‌اند اینها فرزندان این مادر هستند. چه سعادتی خیلی‌ها میان به این دنیا زندگی می‌کنند و به خیال خودشان لذت می برند و بعد هم می‌روند اما لذتی که این‌گونه مادران می برند نوع دیگری است.

تو زینب گونه زیستی. تو زینب گونه زیستی و جزء زینبهای زمان بودی. حرفهای من را گوش کنند و ضبط کنند آنهایی که مأمور این کار هستند. بله من با صدای بلند می‌گویم تو زینب گونه زیستی و زینب زمان خودت بودی. مثل هزاران مثل تو.

جامعه ما با تمام مشکلات و فسادش و حاکمیتی که جز فسادپروری کاری ندارد اما مرتب زینب و حسین تولید می‌کند.

مرتب زینبها و حسین ها به‌وجود می‌آیند. ۵۰سال شاه و شیخ سعی کردند که این شجره را بخشکانند ولی مگر می‌شود؟

یاد جمله‌ای افتادم از حضرت آیت‌الله العظمی منتظری که در نامه‌یی که به خمینی نوشته بود نوشته بود مطمئن باشید که با کشتن؛ فکر از بین نمی‌رود.

این همه کشتید این هم زدید این همه بریدید.

تیر زدی، تیر زدی، تبر زدی، بر تن بی‌سپر زدی، دیگه وقتی دیدی اینها کافی نیست با موشک ۸۰موشک فکر کردی همه چیز را از بین می‌بری اما مطمئن باش، مطمئن باش تا یکی دو ماه دیگر لیبرتی از اولش هم زیباتر و بهتر و قشنگ ترخواهد شد.

تا هستند کسانی که دلشان به‌حال این ملت می‌سوزد تا هستند کسانی که فریاد می‌زنند زگهواره تا گور دانش بجوی و دانش را بر می دارند و می‌گویند ز گهواره تا گور آزادی بجوی

آن دانشی که در کنارش آزادی نباشد دانش نیست

در دانشگاهی که به‌اصطلاح خیلی استاد و دانشمند وجود داره اما کوچکترین توجهی به وضع فلاکت‌بار و غم‌انگیز جامعه ندارد و دزدی‌ها و چپاولگری‌ها را می‌بینند و سکوت می‌کنند. بله در این جامعه باز هم باید گفت:

ز گهواره تا گور آزادی بجوی

چون اگر آزادی نباشد در جامعه‌ای که آزادی نباشد همین است که می‌بینید، دزدی و فساد و فحشا

و امام حسین و زینب همه چیز خودشان را فدا کردند به‌خاطر آزادی و فریاد زدند

هیهات منّا الذله ما هرگز ذلیل نمی‌شویم، ما همیشه سربلندیم؛

و می‌بینیم که در طول تاریخ حسینها و زینبها سربلند بوده‌اند».

 شعر روز مزار دکتر ملکی 

ای راهیان این ره، ای بر امل سواران اینجا غنوده مردی از نسل سربداران

خدمت به خلق، بنمود با عشق و بی‌قراری یا رب رهی ده او را در خیل بی‌قراران

گفتا به سنگ قبرم با خط خوش نویسید ای رهروان ره‌جو، ای جمع هوشیاران

بر خائنان بتازید، با ظالمان نسازید آزادگان نگردند تسلیم شهریاران

 

لطفا به اشتراک بگذارید: