بحران نظام سلامت
نظام سلامت در سایهٔ حاکمیت آخوندی به بحران تبدیل شده است و در تمامی پهنهها آن معضلات حتی از بحران هم فراتر رفته است:
یکی از معضلات در کشورمان در امر درمان، کمبود پزشک است، سخنگوی پیشین وزارت بهداشت رژیم در این زمینه این طور گفت:
کیانوش جهانپور سخنگوی اسبق وزارت بهداشت رژیم: «شما افزون بر ۵۰ درصد پزشکان عمومی و خانوادهای که در این کشور تا امروز فارغالتحصیل شدند و الآن در سنین فعالیت هستند یا مهاجرت شغلی کردهاند یعنی اساساً از حوزه سلامت و کار در این حوزه خارج شدند یا به کارهای حاشیهای و جانبی میپردازند و یا اینکه اساساً از کشور مهاجرت کردند و بازارهای سلامت و کار دیگر رو انتخاب»
در حال حاضر سرانه پزشک عمومی در ایران تنها ۱۳ پزشک به ازای هر ۱۰ هزار نفر است؛ در حالی که این رقم در کشورهای پیشرفته به ۳۰۰ تا ۵۰۰ پزشک میرسد.
تعداد پزشکان متخصص از این هم نگران کنندهتر است:
در کشورمان؛ فقط ۶۲ پزشک متخصص به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر، در حالی که این عدد در اروپا ۲۵۰ تا ۳۵۰ پزشک است.
حتی در کشورهای منطقه هم به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر، ۱۴۳ پزشک متخصص وجود دارد که بیش از دو برابر ایران است.
اما مسأله فقط تعداد پزشک نیست؛ توزیع پزشکان هم مشکل بزرگ مردم ایران است. ۴۵ درصد پزشکان متخصص در تهران متمرکز هستند، در حالی که تنها ۱۱ درصد جمعیت کشور در پایتخت زندگی میکنند. در ۵۰ درصد مناطق ایران، سرانه پزشک کمتر از ۳۸ پزشک به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر است.
یکی از دلایل کمبود پزشک، مهاجرت پزشکان و یا تغییر شغل آنهاست، طبق گزارشها، در سال ۱۴۰۱، حدود ۶۵۰۰ پزشک، از جمله ۲۳۰۰ پزشک متخصص، از ایران مهاجرت کردهاند. که علت مهاجرت: درآمد پایین، شرایط کاری دشوار و نبود امکانات در مناطق محروم، پزشکان را به ترک کشور یا حتی تغییر شغل سوق میدهد بهطوریکه از ۱۰۰ هزار پزشک عمومی، ۵۰ هزار نفر در شغل خود مشغول نیستند.
کمبود پزشک به حدی حاد شده که باعث تعطیلی بسیاری از درمانگاهها شده است اسحاقی سخنگوی کمیسیون بهداشت مجلس رژیم گفت برخی درمانگاهها پس از ۴۰ سال بهدلیل نبود پزشک تعطیل شدهاند. الآن هم رسانههای رژیم صحبت از وارد کردن پزشک از هند و بنگلادش میکنند آن هم نه بهخاطر رفع مشکلات سلامت مردم بلکه در وحشت از خشم فزاینده اجتماعی.
بسیاری از پزشکان بهدلیل درآمد بالاتر، به حوزههای غیردرمانی مثل زیبایی روی آوردهاند. در نتیجه، رشتههای حیاتی مانند طب اورژانس، بیهوشی و جراحی عمومی با کمبود نیرو مواجه هستند. در حال حاضر، ۷۰ تا ۸۰ درصد ظرفیت این رشتهها خالی است.
معضل دیگر نظام سلامت کمبود پرستار است، مابازای هر هزار نفر در ایران ۱.۶ (یک و شش دهم) پرستار وجود دارد، در صورتی که متوسط استاندارد جهانی ۵ تا ۶ نفر است و در بدترین حالت این تعداد نباید کمتر از ۳ نفر باشد.
متوسط جهانی نیروی پرستار به تخت بیمارستانی ۵۶/۲ است یعنی ما به ازای هر ۲ تخت بیمارستانی بیش از ۵ پرستار. اما در کشورمان در بهترین حالت این نسبت ۰.۹ (۹ دهم) پرستار به هر تخت بیمارستانی است، این موضوع فشار کار را روی پرستاران بالا میبرد و کیفیت درمان را پایین میآورد،
در کشورمان دست کم ۱۰۰ هزار پرستار وجود دارد و دست کم ۲۰ تا ۳۰ هزار پرستاری که بیکارند و هزاران پرستار هم سالانه از چرخه کار خارج میشوند.
مشکل دیگر مردم ایران گرانی و کمبود دارو است، بهخصوص داروهای بیماران خاص که هم کمیاب شده و هم بسیار گران است. بنا بر اعلام سازمان غذا و دارو، در ۸۰ قلم دارو کمبود وجود دارد، اما گزارش از داروخانهها نشان میدهد که با کمبود بیش از ۲۰۰ قلم دارو مواجهیم، حتی پیرصالحی نایبرئیس سندیکای صاحبان صنایع داروهای انسانی صحبت از کمبود ۳۰۰ قلم دارو میکند.
بیمارستانهای فرسوده هم از دیگر معضلات مردم ایران است، روزنامه حکومتی آرمان امروز در این خصوص نوشت: وضعیت فرسودگی تجهیزات بیمارستانی در ایران، چالشی بزرگ را پیش روی نظام سلامت قرار داده است. این بحران نهتنها خدمات درمانی را با مشکلاتی اساسی مواجه میکند، بلکه جان بیماران را نیز به خطر میاندازد، بهویژه بیمارانی که به تجهیزات حیاتی مانند دستگاههای دیالیز و سیستمهای پیشرفته تشخیصی نیاز فوری دارند
بنابراین میبینیم که غارتگریها و سیاستهای مخرب رژیم آخوند نظام سلامت را به فروپاشی کشانده است!