در مسیر آزادی از میلیشیا تا کانون شورشی
میلیشیا
میلیشیا نسلی از جوانان آگاه بود که با الهام از آموزههای مسعود رجوی به هواداری از مجاهدین بهپاخاسته بود. این نیروی آزاد شده از انقلاب ضدسلطنتی در ۲۰فروردین ۱۳۵۹ به دعوت انجمن دانشجویان مسلمان دانشگاه تهران، با برگزاری یک رژهٔ بزرگ، توان سازماندهانه و عزم انقلابی خود را به نمایش گذاشت. بنا به اعتراف «آقامحمدی»، رئیس ستاد تروریستی نصر، تعداد شرکتکنندگان در این رژه ۵۰۰هزار نفر بود. اکبر گنجی در روزنامهٔ «عصر آزادگان» (۱۴دی ۱۳۷۸) و رفسنجانی در خاطرات خود به این رقم اشاره کردهاند.
هدف میلیشیا، دفاع از آزادی و آگاهیبخشی به مردم در برابر دجالگریهای رژیم خمینی بود. این جوانان پرشور در برابر تهدیدها، کتککاریها و حتی گلولههای پاسداران ایستادگی کرده و مسئولیت تاریخی خود را در راه مبارزه با ارتجاع به دوش گرفتند. فعالیتهای آنان شامل فعالیتهای سیاسی، تبلیغی، عمرانی و سازندگی و نیز نظامی بود. هستههای ابتدایی میلیشیا در بین دانشآموزان شکل گرفت، اما بهسرعت به دیگر اقشار نیز گسترش پیدا کرد. دانشگاهها یکی از مهمترین اماکن فعالیت میلیشیا بودند.
حفاظت از میتینگهای سازمان مجاهدین در برابر چماقداران ارتجاع و نیز شرکت در پراتیکهایی مانند شناساندن مسعود رجوی بهعنوان کاندیدای نسل جوان، برای نخستین دور ریاستجمهوری، تأثیری شگرف در افکار عمومی داشت.
یکی از ویژگیهای برجسته میلیشیا، حضور پررنگ زنان در صفوف این نیروی مردمی و مترقی بود. دختران جوان و شجاع در کنار برادران خود به خیابانها میآمدند، نشریه توزیع میکردند و در برابر چماقداران میایستادند. حضور زنان در میلیشیا نهتنها پیامآور برابری بود، بلکه امید و جسارت را به دلهای مردم تزریق میکرد.