روایت شاهدان ـ فیضالله هارونی
زندانی سیاسی ۱۳۶۰ ـ ۱۳۶۵
فیضالله هارونی اهل اصفهان. اولین باری که اسم سازمان را شنیدم سال ۱۳۵۵ بود که مدرسه میرفتم. دیدم روی دیوار ورزشگاه یکسری چیزیهایی نوشته است. دیدم نوشته درود بر طالقانی، درود بر مجاهد درود بر فدایی تنها ره رهایی جنگ مسلحانه.
انقلاب شد. اولین بار سال ۱۳۵۸ بود که صدای نازنین برادر را شنیدم و عاشق او شدم. در فاز سیاسی کارم پخش اعلامیه و نشریه بود تا مقطع ۳۰خرداد که زمان اعدامها با آن سرکوب جنایتکارانه خمینی شروع شد. یک مدت به زندگی مخفی روی آوردم. یک روز در دروازه تهران مرا دستگیر کرده و به زندان نجفآباد منتقل کردند. آنجا به واقع جهنمی بود.