مستند به یاد دکتر حسین فاطمی
در اولین ساعتهای روز ۱۹ آبان سال ۱۳۳۳ در یکی از تاریکترین شبهای این میهن، دکتر حسین فاطمی وزیر خارجه تنها دولت ملی تاریخ معاصر ایران در برابر جوخه آتش دیکتاتوری شاه قرار گرفت و به ستارگان آسمان انقلاب ایران پیوست.
شاه و اربابان استعماریاش شاد شدند و مردم ایران با چشم و دلی خونین اما سرفراز و پرغرور، یکی دیگر از شایستهترین فرزندان خود را فدیه آزادی و استقلال میهنشان کردند.
دکتر فاطمی سیاستمداری مستقل، مردمی و آزادیخواه و روزنامهنگاری شایسته و آگاه بود که در کسوت شهیدی با زخمهایی هولناک از شاه و شیخ به دیدار رفیق اعلا شتافته بود.
تیری از تروریستهای باند مرتجع نواب صفوی و کاشانی و خمینی خائن و رگباری از تیرهای دیکتاتوری شاه
شاه حتی از جسد دکتر فاطمی هم هراسان بود و دستور داده بود سریعاً پیکر تیرباران شدهاش را در مسگرآباد (گورستان قدیمی تهران) در خاک پنهان کنند. اما.
خواهردکتر حسین فاطمی میگوید از اعدام با خبر شد و رفت مسگر آباد و نگذاشت و نهایتاً مزدوران با مقامات بالایشان تماس گرفتند و خواهرش جسد دکتر فاطمی را به ابنبابویه در کنار شهدای سی تیر منتقل و دفن کرد.
پس از کودتا و سرنگون شدن دولت ملی دکتر مصدق، دکتر فاطمی مخفی شد.
خواهر دکتر فاطمی : ۸ ماه مخفی بود و لو میره و سرهنگ جلیلوند میاد و میگردش با سربازها. او را به دم در کاخ میآورند نصیری میآید و به دکتر فاطمی بیاحترامی میکند و او را به شهربانی میبرند چاقوکشها را میبیند که از جیپهای شهربانی پیاده کردند و دکتر را هم که آورند چاقوکشها ریختند روی سرش دکتر را بغل کردم هم او چاقو خورد و هم من و مردم ریختند و توطئه قتل فاطمی توسط چاقوکشهای شاه خنثی شد بعد هم خبرنگارهای دوستش را خبر کردم و با خبرنگارها که خبر را مخابره کردند و دنیا فهمید که شعبان بیمخ چاقوکش شاه دکتر فاطمی را چاقو زده. تا ۷۰ روز خون استفراغ میکرد.