از ۱۳ آبان ۱۳۵۷ تا ۱۳ آبان ۱۴۰۳
۱۳ آبان در تاریخ معاصر ایران با تحریفهای عجیبی هدف حملهٔ دو دیکتاتوری قرار گرفته، حکومت آخوندی روز ۱۳ آبان ۱۳۵۷ را با وارونهگویی قصد دارد بهجیب خودش بریزد و دیکتاتوری شاه هم قصد دارد با برجسته کردن جنایتهای حکومت آخوندی، واقعیت آنچه در ۱۳ آبان ۱۳۵۷ گذشت را پاک کند؛ اما خواست و مشکلات دانشآموزان ۱۳ آبان ۱۳۵۷ چه مشابهتهایی با خواست دانشآموزان ۱۴۰۳ دارد؟
مشکل طبقاتیِ دانشآموز ۱۳۵۷ به دانشآموز ۱۴۰۳ پاس داده شد و الآن بدتر و بیشتر هم شده است.
تحریف تاریخ ایران برای دانشآموز قبل از ۱۳۵۷ و دانشآموز بعد از آن، تفاوتی نکرده است؛ آنموقع تمام تاریخ ایران زیر پای سلسلهٔ شاهان نشان داده میشد، در ۴۶ سال گذشته هم تحریف تاریخ ادامه داشته البته اینبار بهنفع آخوندهای حکومتی مثلا تحریف انقلاب مشروطه و جلوه دادن شیخ فضلالله نوری خائن به پیشوای انقلابی!
آن موقع آموزش و پرورش از صافی ساواک عبور داده میشد، بعد از تغییر حکومت، از صافی وزارت اطلاعات و عقیدتی ــ سیاسیِ حکومتی.
آن موقع صفحه اول کتابهای درسی تصویر شاه بود، بعد از آن با تصویر خمینی جابهجا شد.
آنموقع دانشآموزان را هزار هزار با زور به جشن تولد ولیعهد و شاه میبردند، با تغییر حکومت، الآن راهیان نور و شرکت اجباری در مراسم استخوان گردانی و موضوعاتی از این دست
آنموقع هزاران دانشآموز روستایی بعد از سطح ابتدایی، امکان رفتن به دبیرستان را نداشتند، با سلطهٔ آخوندها، هزاران دانشآموز روستایی و شهری در کلاسهای کپری و کانکسی، مثلاً درس خواندند و هزاران تن دیگر هم ترکتحصیل کردند و شدند کودکان کار.
در دیکتاتوری سلطنتی فکر و آموزش آزادی و برابری و حقوقبشر برای معلم و دانشآموز و دانشجو ممنوع بود و با هیمنهٔ ساواک، سانسور و سرکوب و منجر به دستگیری و اخراج و تبعید میشد، آخوندها ولیعهد واقعی شاه هم همون راه را ادامه دادند و البته هزاران دانشآموز نشریهفروش در دههٔ ۶۰ تا صدها دانشآموز در قیامهای سالهای گذشته را اعدام کردند یا به گلوله بستند.
شاه ستمپیشه شعر و هنر را در مدح و خدمت دیکتاتوری خودش میخواست و شعرها و متنهای غیرحکومتی که بوی آزادی و عدالت و افشاگر ظلم و استثمار باشد، ممنوع بود و خبری در کتاب درسی از آنها نبود، با تغییر حکومت، همان سیاست تولید کتاب، طابقالنعل بالنعل ادامه پیدا کرد و خرافه و مذهب آخوندی ــ حوزوی به آن اضافه شد.
شاه در کتاب درسی، «ظلالله» معرفی میشد، بعد از آن، ولیفقیه «نمایندهٔ خدا»!
البته در مقابل دیکتاتوری شاه جوانان و قیامآفرینان بپا خاستن و آنرا به زبالهدان تاریخ فرستادند، با نگاهی به فعالیت جوانان قیامآفرین و کانونهای قهرمان شورشی هم میشه سرنوشت شیخ را بهخوبی دید که قطعاً به سلف خودش شاه میپیوندد