پزشکیان و وفاق ملی
هر رئیسجمهوری در رژیم آخوندی یک سری اسامی و عبارتها را لوث میکند. «وفاق ملی» عبارتی که پزشکیان از آن سوءاستفاده میکند تا بحرانهای درون حاکمیت را کاهش بدهد
دلبستن به باب تحقق «وفاق ملی» و «وفاق ساختاری» در یک ارگان متکی بر تکعنصرِ تمامیتخواه، یک فریب سوقدهنده به ارتکاب بلاهت است. این واقعیت نهفقط در ایران کنونی، بلکه در هر جای دنیا که تمامیتخواه بهعنوان ستون فراقانون و بیرون از حسابرسی وجود دارد، تجربه شده است. تجربه بارها آزموده شده میگوید بحرانزایی رشد میکند، تکثیر میشود و به تمام ساختار حاکمیت ــ و بالطبع به جامعه ــ تعمیم مییابد.
چنین ساختاری اگر بخواهد قانون و دولت را بهکار بگیرد، لاجرم دو قانون و دو دولت موازی شکل خواهد گرفت. این دوگانگیِ ساختاری، با خود دو رویکرد درونی و بیرونی تولید میکند. در درون، قدرتخواهی و ثروتطلبی مبنای مناسبات باندی میشود؛ در بیرون، فساد سیاسی و جنایت، استثمار و رانت، تباهی اجتماعی و اخلاقی و نابودی حرث و نسل، محور تولید و محصول مشترک آنها میگردد.