کنفرانس در برلین با حضور شخصیتهای سیاسی آلمانی و بینالمللی- یک سیاست جدید در قبال ایران برای خروج از بنبست
تغییر دموکراتیک در دسترس است
سخنرانیهای
پتر آلتمایر رئیس دفتر صدر اعظم آنگلا مرکل (۲۰۱۸)
وزیر اقتصاد و انرژی آلمان (۲۰۲۱)
مارتین پاتسلت نمایندهٔ پیشین پارلمان فدرال آلمان
دکتر عزیز فولادوند
و نمایندگان جوامع ایرانیان
پتر آلتمایر
من همیشه در سخنانم از تأثیر عظیمی که
برنامهٔ ده مادهای خانم پرزیدنت رجوی برجای گذاشته یاد میکنم
این برنامهٔ ده مادهای ارزشهای ملت ایران را در خود دارد
و همچنین ارزشهایی را بازتاب میدهد که از زمان عصر روشنگی
انقلاب فرانسه و پایان جنگ جهانی دوم از آن ما شده است
ارزشهایی که در منشورهای سازمان ملل نیز درج شده است
بههمین دلیل این برنامه یک پایه فوقالعاده است
پتر آلتمایر
امروز فرصت برای تغییر در ایران
و حرکت بهسوی دموکراسی بیش از هر زمان دیگری است
ما باید گواهی بدهیم که اپوزیسیون ایران
جایگزینی برای سرکوب و تحقیر حقوق بشر است
پتر آلتمایر - رئیس دفتر صدر اعظم آنگلا مرکل (۲۰۱۸)
پتر آلتمایر - وزیر اقتصاد و انرژی آلمان (۲۰۲۱)
خانم پرزیدنت رجوی گرامی، همکار گرانقدر آقای ویدال کودراس، ایرانیان عزیز، و آلمانیهای گرامی که امروز در این مراسم حضور دارید یا آنرا مشاهده میکنید، فکر میکنم مهمترین پیامی که باید مطرح شود این است که شرایط تغییر کرده است.
وقتی دو سال پیش برای اولینبار در کنفرانسی بزرگ در پاریس شرکت کردم، بسیاری از افراد پرسیدند چرا غرب اینچنین بیتفاوت باقی مانده و چرا از جنبش مقاومت و آزادیخواهی ایرانیان بهطور جدی حمایت نکرده است. در آن زمان، برخی هنوز امیدوار بودند که رژیم ایران به یک دولت معتدل تبدیل شود که اگرچه آزادیهای مدنی را کاملاً نمیپذیرد، اما حداقل آنها را تحمل میکند. اما این امید محقق نشد و در عوض، اوضاع بدتر شد.
امروز باید اذعان کنیم که رژیم ایران نهتنها معتدل نشده، بلکه بیشتر بهسوی افراطگرایی حرکت کرده است. سرکوب داخلی افزایش یافته و این رژیم نهتنها راهحل مشکلات نیست، بلکه بخشی از علل و عوامل مشکلات جهانی است.
امروز و این نکته مهمی است که باید به آن اشاره کرد، ایران در دنیای غرب دیگر دوستی ندارد. هیچ سیاستمدار عاقلی امیدی به این رژیم ندارد. همچنین رفتار رژیم با شهروندان در ایران نیز به این بیاعتمادی دامن زده است. از زمان انتخابات اخیر ریاستجمهوری و روی کار آمدن دولت جدید، بیش از ۳۰۰ اعدام انجام شده است. افراد بازداشت میشوند، به اعدام محکوم میشوند، ارعاب و سرکوب میشوند. این شرایط نهتنها تغییر نکرده، بلکه وخیمتر نیز شده است. ما شاهد رکوردهای جدیدی از بیرحمی هستیم. از این رو، لازم است که همبستگی کشورهای دموکراتیک و آزاد را برای حمایت از کسانی که توسط این رژیم ظالم تحت فشار و شکنجه قرار دارند، تقویت کنیم.
آقای ویدال کودراس به برخی از مواردی اشاره کردند که باید در کشورهای غربی تغییر یابد. خوشحالم که دولت آلمان نیز ضرورت این تغییرات را درک کرده است. انجام این تغییرات ممکن است مدتی طول بکشد، اما اکنون مشخص شده است که همه کشورهایی که به ثبات بینالمللی، امنیت و صلح جهانی علاقهمند هستند، باید تلاش کنند تا این رژیم دیگر توانایی سرکوب مردم را نداشته باشد.
ملت ایران، هم ایرانیان ساکن در آلمان و اروپا و هم میلیونها ایرانی داخل کشور دارای سنتی دیرینه هستند؛ سنتی از ایمان به آزادی، کرامت انسانی، احترام متقابل و بشردوستی. بههمین دلیل، من همیشه در سخنانم از تأثیر عظیمی که برنامهٔ ده مادهای خانم پرزیدنت رجوی برجای گذاشته یاد میکنم.
این برنامهٔ ده مادهای ارزشهای ملت ایران را در خود دارد و همچنین ارزشهایی را بازتاب میدهد که از زمان عصر روشنگری، انقلاب فرانسه و پایان جنگ جهانی دوم از آن ما شده است؛ ارزشهایی که در منشورهای سازمان ملل نیز درج شده است. به همین دلیل، این برنامه یک پایه فوقالعاده است. من معتقدم که شما، ایرانیان عزیز و ایرانیان مقیم آلمان، مجبور نخواهید بود که به اندازه گذشته منتظر تغییرات مهم بمانید. امروز فرصت برای تغییر در ایران و حرکت بهسوی دموکراسی بیش از هر زمان دیگری است.
ما باید آماده باشیم. از شما میخواهم که همچون من و بسیاری دیگر، این برنامهٔ ۱۰مادهای خانم رجوی را در میان همسایگان، دوستان، آشنایان و افرادی که مسئولیتهای سیاسی در سطوح مختلف دارند، توزیع کنید. ما باید گواهی بدهیم که اپوزیسیون ایران، همانطور که توسط این سازمان نمایندگی میشود، جایگزینی برای سرکوب و تحقیر حقوق بشر است.
من باور دارم که تلاشهای چند سال اخیر ارزشمند بوده و این امکان را داریم که یک ائتلاف جهانی تشکیل بدهیم که به بهبود شرایط منجر شود.
میخواهم از شما قدردانی کنم. من از سختیها و رنجهایی که پشت سر گذاشتهاید و تاریخچهٔ دردناکی که در آن زیستهاید آگاه هستم و برای همگی آرزومندم که همراه هم شاهد باشیم روزی فرا میرسد که شرایط بهسوی بهبود حرکت میکند. این تغییرات ممکن است یکباره نباشد، اما در هفتهها و ماههای پیشرو، گامبهگام به سوی مسیر درست پیش خواهیم رفت. این آرزوی قلبی من برای همگی ما است. از توجه شما بسیار سپاسگزارم.
مارتین پاتسلت
تهدید رژیم ایران تنها محدود به خاورمیانه نیست.
از طریق جاسوسی، قتلهای هدفمند و شبکههای افراطیون در اروپا.
این تهدید به طور فزایندهای جهانی میشود.
مارتین پاتسلت - نمایندهٔ پیشین پارلمان فدرال آلمان.
طی هشت سالی که به عنوان عضو بوندستاگ آلمان و گزارشگر ایران خدمت کردهام، به زودی به این باور رسیدم که این ایدئولوژی افراطی و سیاستهای خشونتآمیز نه تنها از مرزهای ایران فراتر خواهند رفت، بلکه به منبع اصلی بیثباتی منطقه تبدیل خواهند شد. اکنون شاهدیم که این تهدید، به خطر بزرگی برای ثبات جهانی تبدیل میشود .
حمایت رژیم ایران از گروههایی مانند حزبالله در لبنان، نمونه آشکاری از تلاش برای گسترش قدرت و نفوذ این رژیم است. جنگهای سوریه و یمن و اکنون اوکراین که توسط حمایت مستقیم رژیم ایران ایجاد یا تقویت شدهاند، از بزرگترین فاجعههای انسانی چند دهه اخیر هستند.
تهدید رژیم ایران تنها محدود به خاورمیانه نیستاز طریق جاسوسی، قتلهای هدفمند و شبکههای افراطیون در اروپا، این تهدید به طور فزایندهای جهانی میشود. مراکز فرهنگی و مذهبی مانند هامبورگ و برلین نمونههایی از نحوه برخورد آسانگیرانه ما آلمانیها با چنین پدیدههایی هستند.
دستگاه اطلاعات .رژیم ایران تحت پوشش عملیات مخفی در سراسر جهان فعالیت میکند. من این کتاب را با خود آوردهام که در آن با زبانی بسیار ساده، من و رئیس پیشین کمیته همبستگیمان، سعی کردهایم سازمان مجاهدین خلق ایران، تاریخچه آن، مواضع سیاسی و اهمیت آن را توضیح بدهیم.
موضوع دیگر تنها بر سر حمایت از مردم ایران یا ایرانیان در تبعید بهدلیل حقوق بشر و همبستگی نیست؛ اکنون مسئله امنیت خودمان است.
و به شما از صمیم قلب میگویم که سازمان مجاهدین دیگر تنها یک سازمان نیست که ما از آن حمایت میکنیم؛ بلکه یک سازمان بسیار خوب سازمانیافته است که میتواند تضمینی باشد تا ما در شرق نیز یک شریک داشته باشیم.
چیزی که میتواند جهان ما را واقعاً تغییر دهد. همه ما باید برای این هدف تلاش کنیم و هیچکس به ویژه خودمان، نباید از این مسئولیت شانه خالی کنیم. از شما سپاسگزارم.
دکتر عزیز فولادوند
در کنفرانس برلین با حضور شخصیتهای سیاسی آلمانی و بینالمللی دکتر عزیز فولادوند به نقش دیکتاتوری آخوندی بهعنوان مرکز بنیادگرایی و تروریسم تحت نام اسلام اشاره کرد، و گفت:
دکترین خمینی که به آن ولایت مطلقه فقیه گفته میشود، به یک الگو برای تمام نیروهای بنیادگرای مذهبی در خاورمیانه تبدیل شده است.
آنها تلاش میکنند ایدئولوژی خود را بر اساس این مدل در سراسر جهان گسترش بدهند و از تهران بهطور لجستیکی، استراتژیک، سیاسی و مالی حمایت میشوند.
سرچشمه این شر در تهران است.
راهحل در ضدیت با بنیادگرایی، یعنی در اسلام دموکراتیک و بردبار نهفته است.
هیولای بنیادگرایی فقط زمانی شکست میخورد و آزادی پیروز میشود که این آلترناتیو، یعنی این آنتیتز بنیادگرایی اسلامی تقویت شود.
دهههاست که یک جایگزین دموکراتیک و آنتیتز ایدئولوژی زنستیز و انسانستیز رژیم آخوندها وجود دارد.
برنامه ده مادهای خانم مریم رجوی الگویی ملموس برای آینده ایران و همچنین برای حل بحرانهای این قرن است.
در سال ۱۹۵۳، دولت آمریکا اشتباه بزرگی مرتکب شد که پیامدهای فاجعهباری داشت و دکتر محمد مصدق را سرنگون کرد.
جهان آزاد امروز دیگر نباید این اشتباه را تکرار کند. ما باید بهطور مشترک، به دنبال راهحلی ملموس و واقعبینانه باشیم.
این راهحل در اقدام نظامی نیست، بلکه در حمایت دیپلماتیک و سیاسی از شورای ملی مقاومت ایران و همچنین برنامه ۱۰مادهای خانم مریم رجوی نهفته است.
کنفرانس برلین شماری از نمایندگان جوامع ایرانیان به سخنرانی پرداختند.
بهمن عابدینی از زندانیان سیاسی رژیم آخوندی گوشههایی از جنایات دژخیمان رژیم در زندانها را بازگو کرد و از جمله گفت:
بهمن عابدینی – زندانی سیاسی رژیم آخوندی
در سال ۱۹۸۲، همراه با برادرم که از هواداران مجاهدین بود، دستگیر شدم و به مدت سه روز پیوسته تحت شکنجه قرار گرفتم.
یکی از برادرانم، بهروز که در نیروی هوایی در بخش ویژه بود و آموزشهایش را در آمریکا تکمیل کرده بود، بهدلیل ارتباط با مجاهدین دستگیر شد. او یازده ماه شکنجه شد و پس از این مدت، بعد از اینکه خون و اعضای داخلی او را استخراج کردند، او را رها کردند تا بمیرد.
برادر کوچکترم، از مدرسه اخراج شد و در خیابان به او شلیک کردند و تا امروز، ما هیچ اطلاعی نداریم که مزار او کجاست.
یک خانوادهٔ هشت نفره بود با مادربزرگی که بیش از هفتاد سال سن داشت و دو کودک چهار و پنج ساله و بقیه اعضای خانواده؛ آنها یکی پس از دیگری شکنجه شدند و بقیه اعضای خانواده مجبور بودند بایستند و تماشا کنند. کودکان، با پای خونین در سالن به جلو و عقب میرفتند و فریاد میکشیدند. ما مجبور بودیم همهچیز را به این صورت تماشا کنیم. آنها از ما میخواستند که اسامی افراد را بگوییم، وگرنه شکنجهها ادامه خواهد یافت.
من هرگز نتوانستهام سبعیتهای رژیم را فراموش کنم .
آرش نیکزاد در سخنرانی خود در جلسهٔ برلین با اشاره به روند آشناییاش با مجاهدین، گفت: «آرش نیکزاد
بسیاری از جوانان، بهویژه در ایران، به این مقاومت میپیوندند. چرا که یک چیز مسلم است: آنها میتوانند ما را بکشند، اما نمیتوانند اراده ما را برای انقلاب دموکراتیک در ایران از بین ببرند.
به همین دلیل من از این مقاومت و برنامه ده مادهای آن برای یک ایران آزاد حمایت میکنم.
شعار این است: زن، مقاومت، آزادی.
سحر ثنایی در سخنان خود در این کنفرانس به فداکاریهای نسل جوان در قیامهای سراسری اشاره کرد، و افزود: «
کانونهای شورشی مجاهدین عمدتاً از جوانان ایرانی تشکیل شدهاند که با قاطعیت رژیم آخوندها را رد کرده و با تمام وجود برای یک ایران آزاد تلاش میکنند».
سحر ثنایی در پایان سخنانش گفت: «این مقاومت سازمانیافته، مبتنی بر دههها تجربه و فداکاری، دارای یک شبکه اجتماعی گسترده در ایران و همچنین یک برنامهٔ ده مادهای است که مسیر دموکراسی را هموار میکند.
هرگونه تردید در حمایت از این مقاومت، بهمعنای ادامه (حکومت) رژیم آخوندها بهعنوان یک دیکتاتوری سرکوبگر در ایران و عامل جنگ در خاورمیانه است.
بیایید با هم به مسئولیت خود عمل کنیم و به ناعادلانهترین رژیم در دوران معاصر، پایان بدهیم.