تنش هنگام سخنرانی پزشکیان در دانشگاه تهران - سخنگوی مجاهدین
هم جلسه من را و هم سخنرانی من را بهم میزنی
بگذار حرفم را بزنم .
پزشکیان:
آن چشماندازی که مقام معظم مطرح میفرمایند
که ما باید در منطقه اول بشویم این اول شدن با شعار و دعوا نمیشود
ما میخواهیم مملکت به جایی برسد که رهبر معظم در چشمانداز مشخص کردند
پاس دادن مشکلات کشور و دولت به دانشگاه و اساتید و دانشجویان
و اینکه به جای دعوا و اعتراض بیایند قرارداد ببندند و کار کنند
و برای دولت پول در بیاورند!
وزیر علوم:
تمام بودجه آموزش عالی ما کمتر از ۳ درصد بودجه کل کشور است
بودجهای که ما در آموزش عالی داریم برای کل آموزش عالی شامل ستاد و دانشگاهها
کمتر از بودجه یک دانشگاه برتر در دنیاست
نمیخواهم نسبتش را بگویم چون فاصلهاش خیلی زیاد است
سهم ما از تولید ناخالص ملی بسیار پایین است
اگر بخواهیم بودجه امروز را با ارز خارجی بسنجیم
واقعیت این است که ما امروز تقریباً ۵۰ درصد بودجه سال ۹۰ را در اختیار داریم
سخنگوی مجاهدین:
پزشکیان مطلقاً به این حقیقت کاری ندارد
که پول و دارائیهای مملکت صرف سپاه
و صدور ارتجاع و تروریسم و جنگافروزی میشود
همچنین کاری به دزدی و غارت و چپاول نجومی ندارد
تلویزیون رژیم – ۲۱ مهر ۱۴۰۳
در حال حاضر در دانشگاهها با چالشهای جدی در مورد منابع مالی و بودجهای خودشان دارند خصوصا این نکته را اقای دکتر عرض کنم که دانشگاههای قدیمی که مهمتر هست این ملاحظه با فرسودگی تجهیزات و ساختمانها کمبود امکانات آزمایشگاهی و زیرساختهای خود مواجه هستند و همین موضوع موجب شده است آنچنان که شایسته هست نتوانند کارکردهای خود را در ارتباط با فعالیتهای آموزشی و پژوهشی به انجام برسانند…
مجتبی سالاری فر استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران: ما امروز در نیروی انسانی دانشگاه از استاد و دانشجو دچار بحران هستیم و رفتن را به ماندن ترجیح میدهند زمانی مهاجرت نخبگان در رشتههای علوم پایه بود بعد به مهندسی و علوم انسانی رسید و امروز متاسفانه در رشتههای پزشکی که زمانی ماندن هنوز جا داشت و بسیاری میماندند متاسفانه ماندن سخت شده و این باعث میشه که در آینده ما شاهد بحران در ارائه خدمات پزشکی به جامعه باشیم ارائه خدمات سلامت به جامعه باشیم به نظر میرسه منزلت و معیشت دانشگاهیان مسئله مهمی است که بایستی بهش توجه کرد…
… دانشجو و دانشگاه بدون آزادی اندیشه و تفکر به جایی نمیرسه و نوآوری در فضای دستوری میسر نمیشود با دانشجویان و اعضای هیئت علمی شایسته و نخبه ممکن است…
سیمایی صراف وزیر علوم: من نمیخوام امروز که روز جشن سال تحصیلی هست و دانشجویان جدیدالورود سخنان ما را میشنوند از کمبودها و بلکه نبودها شکوه کنند عدد و رقم را هم نمیگم تا کامها تلخ نشود چون خود آقای رئیسجمهور من از ایشون یاد گرفتم که دل رو خالی نکنید مردم رو ناامید نکنید مردم رو مایوس نکنید اما ناچارم چون دانشگاهیان ما منتظر هستند که بدانند که ما میدانیم یک اشاره کوچیک میکنم به بعضی یک به بعضی از ناترازیها در دانشگاه آقای رئیسجمهور تمام بودجه آموزش عالی ما کمتر از ۳ درصد بودجه کل کشور است بودجهای که ما در آموزش عالی داریم برای کل آموزش عالی شامل ستاد و دانشگاهها کمتر از بودجه یک دانشگاه برتر در دنیاست نمیخوام نسبتش ر بگم چون فاصلهاش خیلی زیاد است سهم ما از تولید ناخالص ملی بسیار پایین است اگر بخواهیم بودجه امروز را با ارز خارجی بسنجیم واقعیت اینه که ما امروز تقریباً پنجاه درصد بودجه سال ۹۰ رو در اختیار داریم.
یک دانشجو در میان جمعیت بعد از اتمام صحبتهای سیمایی صراف: … از رانت پدرم میخواهم استفاده کنم من یک فرزند شهید هستم یک چند دقیقه میخواستم نکته یی بگم
مجری مراسم: اجازه بدهید ما این مراسم را پیش ببریم چون
دانشجو: (ادامه صحبت دانشجو و قطع صحبتهای او)
تلویزیون رژیم – ۲۱ مهر ۱۴۰۳
پزشکیان در آغاز سال تحصیلی دانشگاه: با درود به روان پاک بنیانگذار انقلاب اسلامی حضرت امام
آنچه که ما الان به دنبالشیم و انتظار داریم از دانشجوها و از اساتید حل گرهها و مشکلاتی است که ما در جامعه داریم کی میتونه این مشکل رو حل کنه کسی که ذهن خلاقی داره توانمند هست انگیزه داره و دلش میخواد ایران رو و کشورش رو به عزت برسونه آن چشماندازی که مقام معظم رهبری مطرح میفرمایند که ما باید در منطقه اول بشیم این اول شدن با شعار و دعوا نمیشه ...
یک نفر از وسط جمعیت: اجازه حرف زدن
پزشکیان: یعنی اون چیزی که باید اجرا کنیم این چیزی است که باید (کف زدن)
پزشکیان: لطفا بنشینید بگذارید حرف بزنم جلسه را هم بهم نزن ...
دانشجو: نامفهوم
پزشکیان: اجازه بده اینجا که قرار نبود شما حرف بزنید شمایی که نمیتونید نظم رو مراعات کنی یعنی ما هنوز به این فهم و آگاهی نرسیدیم که در چارچوب یک برنامه مراعات کنیم
اعتراض دانشجو: (نامفهوم)
پزشکیان: شما وقت خودت رو باید بنشینی لطفاً بنشین الان
اعتراض دانشجو: دفتر شما کارمندها را (نامفهوم)
پزشکیان: لطفاً بنشین من حرفم را بزنم بعد
اعتراض دانشجو: (نامفهوم)
پزشکیان: میخواهید جلسه را بهم بزنی من بروم شما حرف بزن بابا اینجا قرار نبوده قرار افتتاح است یک جلسه بگذارید برای کارمندها حرف بزنید .
اعتراض دانشجو: ولی شما همهاش میگویید حرف درست حرف درست شما اجازه حرف زدن به ما نمیدهید (قطع صدا)
پزشکیان: الان چی کار داری میکنی؟ الان چی کار داری میکنی؟ هم جلسه من رو هم سخنرانی رو بهم میزنی هم داری داد میزنی عجب بگذار حرفم بزنم تو حرفت را بزن (کف زدن) حالا هر وقت نوبتت شد میتونی حرف بزنی تو که جرأت میکنی از وسط حرف من جلسه رو بهم بزنی همین کافیه که حرف میزنی .
اعتراض دانشجو: نامفهوم
پزشکیان: میخوام این رو خدمت شما عرض بگویم برادران و خواهران اساتید محترم بنده اعتقاد دارم
اعتراض دانشجو: نامفهوم
پزشکیان: بنده اعتقاد دارم
(صدای اعتراض و بیرون بردن نفر اعتراض کننده و صلوات)
صدای اعتراض و همهمه در جلسه: نامفهوم
پزشکیان: اینکه بیاییم وسط کار تو یک جلسه بگیم باید ما هم باشیم اون یکی بگه ما هم باشیم یعنی یک نظم ساده رو بلد نیستیم علت اینکه بلد نیستیم
حالا اجازه بدهید آنچه که فکر میکنم دانشگاه میتونه به ما کمک بکنه براساس این مسائل حالا یکی از عزیزان ما گفتند که دانشگاه منابع کم داره تو خارج، دانشگاه پول و منابع دانشگاه رو دولت میده یا دانشگاه پول در میآوره؟ اساتید محترمها؟ هر دو تایش ولی بیشتر خودش چیکار میکنه؟ بیشتر خودش در میاوره ما بخواهیم مشکل مون رو حل کنیم اساتید دانشگاه باید تو جامعه بیایند مشکل ما را حل کنند قرارداد ببندند کاری بکنند که گره حل بشه ...
ما میخواهیم مملکت مون به جایی برسه که رهبر معظم انقلاب در اون چشمانداز مشخص کردن متاسفانه به اسم رهبری کارهایی داریم میکنیم که ضد اون سیاستها و چشمانداز هست و بعد هم همهاش رو به اسم رهبری تموم میکنیم رهبری عزت و سربلندی این مملکت رو میخواد....