پزشکیان و آن روی دیگر بهاصطلاح وفاقش
گفتگو با عباس صنوبری
ابتدا اجازه بدهید قطعهای از صحنه امروز دانشگاه تهران رو ببینیم و بعد من سؤالم رو بپرسم:
یک نفر از وسط جمعیت: اجازه حرف زدن
پزشکیان: یعنی اون چیزی که باید اجرا کنیم این چیزی است که باید (کف زدن)
پزشکیان: لطفاً بنشینید بگذارید حرف بزنم جلسه را هم بهم نزن
اعتراض دانشجو
پزشکیان: اجازه بده اینجا که قرار نبود شما حرف بزنید شمایی که نمیتونید نظم رو مراعات کنی یعنی ما هنوز به این فهم و آگاهی نرسیدیم که در چارچوب یک برنامه مراعات کنیم
اعتراض دانشجو
پزشکیان: شما وقت خودت رو باید بنشینی لطفاً بنشین الان
اعتراض دانشجو: دفتر شما کارمندها را
پزشکیان: لطفاً بنشین من حرفم را بزنم بعد
اعتراض دانشجو
پزشکیان: میخواهید جلسه را بهم بزنی من بروم شما حرف بزن بابا اینجا قرار نبوده قرار افتتاح است یک جلسه بگذارید برای کارمندها حرف بزنید
اعتراض دانشجو: ولی شما همهاش میگویید حرف درست حرف درست شما اجازه حرف زدن به ما نمیدهید
پزشکیان: الآن چی کار داری میکنی؟ الآن چی کار داری میکنی؟ هم جلسه من رو هم سخنرانی رو بهم میزنی هم داری داد میزنی عجب بگذار حرفم بزنم تو حرفت را بزن (کف زدن) حالا هر وقت نوبتت شد میتونی حرف بزنی تو که جرأت میکنی از وسط حرف من جلسه رو بهم بزنی همین کافیه که حرف میزنی
اعتراض دانشجو
پزشکیان: میخوام این رو خدمت شما عرض بگویم برادران و خواهران اساتید محترم بنده اعتقاد دارم
اعتراض دانشجو
پزشکیان: بنده اعتقاد دارم