روایت شاهدان ـ خسرو ملکزاده
من خسرو ملکزاده اهل تهران. پدرم هوادار مصدق بود که در دوران دانشجویی دستگیر شده بود. ولی من آشناییم با سازمانهای سیاسی توسط برادرم شهریار بود که دانشجوی اخراجی سال۵۶ بود. بیشتر آشنایی من با سازمان در سال۵۷ پس از تظاهرات میلیونی و ورود به دانشگاه بود.
من در سال۵۷ وارد دانشگاهی بهنام مجتمع تکنولژی تهران شدم. آنجا با دفتر سازمان که داشت شکل میگرفت کار میکردیم. یکی از دوستانم بهنام چنگیز هادیخانلو هم که با هم در تظاهرات سی خرداد رفتیم در دفتر با هم کار میکردیم. چنگیز یکی از دوستانم بود که در سالهای بعد دستگیر شد و پس از آزادی به ارتشآزادیبخش پیوست و در یکی از درگیریها شهید شد.