سخنرانی دکتر ماریا رایان و لارش ریسه دردیدار با خانم مریم رجوی و اشرف۳
دکتر ماریا رایان
اشرف ۳ نمادی از آزادی و امید است
من تحت تأثیر این هستم که توسط زنان رهبری میشود
مردم ایران خواهان آزادی هستند و شما به آنها قدرت میدهید
دکتر ماریا رایان
متشکرم که امروز من را به اینجا دعوت کردید. از زمانی که با مجاهدین خلق آشنا شدم، بسیار تحت تأثیر این جنبش قرار گرفتم.
اینرا از عمق وجودم و از صمیم قلب میگویم. این جنبش پر از شور و اشتیاق است. وقتی برای اولین بار با خانم رجوی ملاقات کردم و دربارهٔ برنامه ۱۰مادهیی او آموختم، با خودم گفتم، این چیزی است که ما در آمریکا به آن نیاز داریم. این چیزی است که واقعاً برای همه مردم میخواهیم. آنچه که شما تجربه کردهاید، بسیار وحشتناک است. امیدوارم که هرگز دوباره اتفاق نیفتد.
شکنجه در لیبرتی، آنچه که در عراق اتفاق افتاد و بر سر شما معامله شد. حکومت ایران با دولت عراق همدست شد و (بسیاری از) شما را قتلعام کردند. بسیاری از شما قتلعام شدند. اشرف۳ نمادی از آزادی است. نمادی از امید است؛ من تحت تأثیر این هستم که توسط زنان رهبری میشود. نمیتوانم از گفتن این موضوع خودداری کنم؛ آخر داریم در مورد خاورمیانه صحبت میکنیم. این خاورمیانه است، درست است؟ جایی که میدانیم زنان چهقدر تحت سرکوب هستند. واقعیت این است که قدرت شما در جمعتان است. در این مبارزه، در کل این ماجرا با دولتی برای آینده که پیشاپیش برای آن برنامهریزی کردهاید، یکی از موضوعاتی که مرا جذب کرد این است که اگر تغییر رژیم صورت گیرد، که امیدوارم چنین شود، شما میتوانید وارد عمل شوید و همهچیز را تثبیت کنید.
و وقتی همه چیز تثبیت شد، آنرا به مردم بازگردانید و بگویید رأی بدهید. اگر میخواهید ما را در رهبری نگهدارید، بفرمایید. اگر نمیخواهید، ما را برکنار کنید. این بهواقع یک جمهوری دموکراتیک است.
و ما کاملاً میدانیم که (رژیم) ایران حامی شماره یک تروریسم است.
مردم ایران خواهان آزادی هستند و شما به آنها قدرت میدهید. شما به آنها روح برادری و خواهری را نشان میدهید که آزادی میطلبد.
شما هر روز به آنها امید میدهید و من امیدوارم که این ادامه یابد. میدانم که ادامه خواهد یافت. من شما را دوست دارم. نمیتوانم صبر کنم تا دوباره به اشرف۳ بیایم و سپس به شما در تهران ملحق شوم. متشکرم.
لارش ریسه رئیس کمیتهٴ دوستان ایران آزاد در نروژ
شما نشان دادهاید که میتوانید در هر طوفانی استوار بایستید
علاوه بر تمام عشق و تعهد خللناپذیر آنچه در طول این ۲۵سال شاهد بودهام
اعتقاد و پایبندی دائم به حقیقت است
وقتی چنین هدف قوی و تعهد و عشقی قوی دارید
پیروزی اجتنابناپذیر است
لارش ریسه : متشکرم، بسیار متشکرم. خانم رجوی، شهردار رودی جولیانی، و دکتر ماریا رایان.
خانمها و آقایان و تمام دوستانم در پاریس و همچنین تمام دوستان در اشرف دیدن شما فوقالعاده است.
ما میتوانیم از تاریخ یاد بگیریم که وقتی چند دوست که به یک هدف متعهد هستند دور هم جمع میشوند و ثابتقدم هستند، در نهایت به هدف خواهند رسید.
من فکر میکنم این چیزی است که اینجا میبینیم. نماینده مجلس انگلستان، ویلیام ویلبرفورس، چند دوست را جمع کرد و هدف بسیار خاصی داشت و آن هدف این بود که بردهداری را در امپراتوری انگلستان لغو کند. بعد از ۲۰سال کار و آزار و اذیت و به سخره گرفته شدن در تئاترهای کمدی و کارتونها، توانستند اکثریت را برای رأیگیری در مورد قانون لغو تجارت بردگان بهدست بیاورند و بعد از ۳۷سال، توانستند یک رأی دیگر بگیرند تا همهٔ بردهها را آزاد کنند.
و سپس، ما به هسته این جنبش میرسیم و چیزی که در آنجا شاهدش هستیم احترام عظیم به هر انسان است. کرامت هر انسان بنیاد این گروه است و این بسیار تأثیرگذار است و تفاوت بزرگ این جنبش با رژیم ایران است.
پس اکنون میتوانیم فهم کنیم که در طول این ۴۰، ۵۰ سال چه اتفاقی افتاده است. ساختن یک ایران جدید قدم به قدم، آجر به آجر با دموکراسی، آزادی، و دلسوزی و توجه به هر انسان که بسیار تأثیرگذار است.
این مرا یاد اولین برخوردم با این جنبش میاندازد که توسط مردی بسیار مهربان بود که مرتباً به مجلس اسلو میآمد: مسعود او عاشق همه بود و سپس بیمار و دچار تومور مغزی شد. برای من بسیار تأثیرگذار بود که چگونه او تحت درمان قرار گرفت، چگونه از او مراقبت شد، چگونه از هر امکانی برای پیدا کردن راهی جهت درمان او استفاده شد.
این برای من بسیار تأثیرگذار بود و همهچیز را درباره این جنبش برایم روشن میسازد. اینکه چقدر به هر فرد اهمیت میدهید و هر انسان را ارج مینهید. این بهواقع مرا تحت تأثیر قرار داده است.
همچنین، بسیار مانند ویلیام ویلبرفورس، که در طول سالها تمام این آزار و اذیتها را تحمل کرد، تمام ادعاهای نادرست علیه او، تمام به سخره گرفتنهایش در تئاترهای کمدی در لندن و کارتونها، او تا آخر استوار ایستاد.
شما نیز نشان دادهاید که میتوانید در هر طوفانی استوار بایستید. خودم این را تجربه کردم وقتی که در یک مقاله کامل در بزرگترین روزنامهٔ نروژ ادعا شد که من با تروریستها کار میکنم! البته با یک عکس زیبا از من!
پس من هم برچسب خوردم، اما برایم افتخار بزرگی بوده و همچنین باعث خوشحالی بسیار من شد.
آنها توانایی ارائهٔ چیزی جدید را ندارند، از اینرو فقط در حال باز توزیع همهٔ این ادعاهای قدیمی هستند که سالها شاهدش بودهایم.
این بسیار عجیب است که مدعی میشوند این جنبش تأثیر کمی در ایران دارد.
«هیچکس آنها را دوست ندارد». «همه علیه آنها هستند». اما چرا میلیونها دلار برای مبارزه با آنها خرج میکنند و چرا هزاران نفر را برای کار علیه جنبشی بهکار میگیرند که هیچ تأثیری ندارد؟
و یک چیز دیگر که در این مقاله نوشته شده بود این بود که این سازمان بسیار ثروتمند است. چگونه ممکن است؟ احتمالاً برای تشویق مردم به عدم کمک مالی است، این یک پهنهٔ عظیم و پر هرج و مرج از ادعاها است.
هیچ منطقی در آنچه ارائه میدهند وجود ندارد و نکته جالب برای من در طول این ۲۵سال که حضور دارم این است که همیشه حقیقت در کانون فعالیت این جنبش بوده است. حتی اگر حقیقت همیشه به نفع ما نباشد، من هرگز موردی پیدا نکردهام که از این جنبش حقیقت را نشنوم.
بر اساس تجربه میگویم که دوستی ما بسیار پایدار است، زیرا همیشه بر اساس حقیقت است.
فکر میکنم دوستیمان برای همیشه ماندگار خواهد ماند و ما میتوانیم در میان هر طوفانی استوار بایستیم. ما مطمئنیم که این دوستی و پیوند همیشگی سرانجام به یک پیروزی بزرگ منجر خواهد شد.
وقتی چنین هدف قوی و تعهد و عشقی قوی دارید، پیروزی اجتنابناپذیر است. بارها گفتهام که وقتی همسرم از اشرف بازدید کرد، بسیار تحت تأثیر قرار گرفت. هرگز او را اینطور ندیدهام. او گفت، هرگز چنین عشقی را تجربه نکردهام.
همسرم آخرین روزی که در اشرف بودیم، شب به من گفت، من فردا نمیخواهم بروم. میخواهم اینجا بمانم؛ و نمیتوانستم باور کنم، او بهواقع مصمم بود.
بنابراین مجبور شدم با او بسیار جدی صحبت کنم و بگویم که «لطفاً، ما بلیط هواپیما داریم. ما باید به خانه برویم»؛ اما نه. او بسیار ناراحت بود و میگفت که میخواهم اینجا بمانم، زیرا آنچه تجربه کرده بود بسیار تحت تأثیرش قرار داده بود.
اما علاوه بر تمام عشق و تعهد خللناپذیر، آنچه بهواقع مرا تحت تأثیر قرار داده است، اعتقاد و پایبندی دائم به حقیقت است؛ و این پرچم پیروزی این جنبش، از دادگاهی به دادگاه دیگر بوده است.
میخواهم کلامی از عیسی مسیح در انجیل یوحنا ۸: ۳۲ را یادآوری کنم: «وقتی شما حقیقت را درک کنید حقیقت شما را آزاد خواهد کرد».
بنابراین به این جنبش تبریک میگویم، همچنین تبریک بابت این گردهمایی. از آقای جولیانی تشکر میکنم بهخاطر اینکه نشان داده است چگونه میتوان در حمایت از این جنبش استوار بود. بسیار متشکرم.
رودی جولیانی: چند کلمهیی بهطور خاص به افرادی میگویم که الآن در اشرف میبینم؛ من شما را بهیاد دارم. دکتر ماریا شما را بهیاد دارد. این یکی از برجستهترین سفرهایی بود که ما تاکنون داشتهایم. سخت است که این سفر را فراموش کنیم؛
و البته، دکتر ماریا از قدرت زنان بسیار تحت تأثیر قرار گرفت، زیرا ما در غرب بسیار دربارهٔ چگونگی سرکوب زنان در خاورمیانه و دیگر نقاط جهان میشنویم. دیدن اینکه با وجود تمام این سرکوبها، چنین قدرتی پدیدار شده، بسیار دلگرمکننده است.
من شما را بسیار دوست دارم. شما بخش بزرگی از زندگی من هستید. همیشه به شما فکر میکنم. هدف من این است که اطمینان حاصل کنم شما آزاد هستید و کشور شما آزاد است، زیرا فکر میکنم این به یک دنیای بسیار بهتر منجر خواهد شد.
میخواهم شما با من همراه شوید و بگویید:
بجنگید، بجنگید، بجنگید، بجنگید، بجنگید بجنگید بجنگید
و ما آزادی را به جهان خواهیم آورد. خدا نگهدار شما باشد.