۳۰تیر سالروز قیام ملی مردم ایران علیه دیکتاتوری سلطنتی

در آستانهٔ ۳۰تیر هستیم مصادف با ۷۲مین سال قیام مردم ایران در حمایت از دکتر مصدق و ۴۳مین سالگرد تأسیس شورای ملی مقاومت ایران

به این مناسبت به همهٔ شما و مسؤل شورا تبریک بگویم.

بقول مسئول شورا خوشا آنان که  بر سر موضع و  آرمان و ارزشهای شورا ایستاده‌اند که همانا آزادی و انتقال حاکمیت به جمهور مردم ایران است.

۳۰ تیر

سالروز قیام ملی مردم ایران علیه دیکتاتوری سلطنتی با شعار یا مرگ یا مصدق

تأسیس شورای ملی مقاومت ایران

در سالروز قیام تاریخی ۳۰تیر در تهران

در تداوم و تکامل تاریخی راه مصدق یک تعهد واقعی است که بر «فداکاری به تمام معنا» و بر «گذشتن از همه چیز در راه آزادی و استقلال ایران» بنا شده است. پافشاری بر این تعهد اکنون نه تنها در حیطه نظر، بلکه در میدان عمل هم کاملاً قابل سنجش و ارزیابی است. ملاک این سنجش همانا مقابله و مخاصمه (نه مفاهمه و مذاکره و مصالحه) در برابر دشمنان آزادی و استقلال ایران است. مگر ملت از خودش مقاومتی، شرفی، سرفـرازی و افتخاری ندارد که این‌طور موضوع پاس‌کاری شاه و شیخ و شیخ و شاه قرار بگیرد؟

به‌نحوی که باید به تنقید انقلاب برضد شاه و شیخ و بازسازی مشروعیت دو دیکتاتوی سابق و لاحق پرداخت؟ هیهات که چنین نیست!

مسعود رجوی ـ ۲۰مرداد ۱۳۷۷

 

پیام رادیویی دکتر محمد مصدق:

هموطنان عزیزم، به‌مناسبت تصادف با روز سی‌ام‌تیر یادبود شهیدانی که جان خود را در راه استقلال و عظمت کشور فدا کرده‌اند، مراسمی برپا خواهید کرد که هم مراتب تکریم و احترام قلبی خود را به روح پاک این سربازان مجاهد راه حریت و آزادی تقدیم کنید و هم بدین وسیله ایمان و علاقه باطنی خود را به ادامه مبارزه‌یی که این رادمردان فداکار در راه آن شربت شهادت نوشیده‌اند، ابراز و اظهار نمایید. روز سی‌ام‌تیر در تاریخ مبارزات ممتد ملت ایران فراموش نشدنی است، زیرا در این روز تمام افراد ملت، از هر طبقه و مقام، در مقابل تحریکات اجانب، یک‌دل و یک‌زبان قیام و اقدام کردند و تا به‌مقصود نرسیدند از پای ننشستند. در این روز تاریخی عده‌یی از گرامی‌ترین فرزندان ما به افتخار شهادت نائل شدند و با خون پاک خود نهال آمال ملت را آبیاری کردند تا به همت آیندگان، روزی بارور و سایه‌گستر شود و ملت ایران از نعمت امن و آسایش و استقلال واقعی و آزادی حقیقی برخوردار گردد.

حادثه سی‌ام تیر بوته امتحانی شد که ملت ایران را در خود گداخت و زر خالص او را از عیار فساد و تباهی جدا کرد و محک تجربه‌یی بود که افراد بی‌اراده و سست‌عنصر و هم‌چنین خیانتکاران به مصالح ملی و دست‌نشاندگان سیاست اجنبی از آن آلوده و رسوا بیرون آمدند. پس اگر در این حادثه عده‌یی از عزیزترین فرزندان ما به درجه شهادت رسیده‌اند، برای وصول به هدف مقدسی بود که این قیام ملی در پیش داشت.

هموطنان عزیز،

نهضت مقدس سی‌ام تیر نشان داد که ملت ایران در مبارزه با اجانب به پایداری و استقامت مصمم است و ثابت کرد که این ملت، آنجا که پای شرافت و استقلال مملکت در میان باشد، ‌مرگ را بر زندگانی آلوده به ننگ و رسوایی، ترجیح می‌دهد و به هیچ قیمت از ادامه نهضتی که آن را به بهای خون فرزندان خود خریده است، باز نخواهد ایستاد. اگر زندگانی توأم با آزادی و استقلال نباشد، به‌قدر پشیزی ارزش نخواهد داشت. برای رسیدن به این هدف عالی تاریخ زندگانی ملل بزرگ عالم شاهد مبارزات و مجاهدات و گذشتها و فداکاریهاست. سرنوشت ملت ایران نیز در طول تاریخ خود همواره با این‌گونه محرومیتها و مصائب توأم و همراه بوده است و در همه این موارد ملت ما موانع و مشکلات را با بردباری و شکیبایی و تحمل و تلقی کرده و سرانجام از آن پیروز و سربلند بیرون آمده است. جای تأسف نیست که جمعی از برادران و فرزندان گرامی ما در واقعه سی‌ام تیر جان خود را در حفظ سعادت و عظمت ملت ایران فدا کردند و با این فداکاری سرمایه و افتخار جاوید برای خود و خاندان خویش اندوختند. جای تأسف موقعی خواهد بود که خدای ناخواسته ملت نتواند از این فداکاریهای بی‌دریغ فرزندان خود نتیجه‌یی که لازم است به‌دست آورد و از این خونهای مقدس که ریخته شده، بهره‌یی که شایسته است نتواند تحصیل کند؛ آن‌هم یقین دارم که با حس تشخیص و موقع‌شناسی ملت ایران هرگز پیش نیاید و آرزوی ما در حفظ استقلال و تجدید دوران مجد و عظمت دیرین این کشور باستانی هر چه زودتر تحقق پیدا کند.

قسمتی از مقالهٔ برادر مجاهد مسعود رجوی در نشریهٔ مجاهد‌۴۰۱ -۲۰‌مرداد ۱۳۷۷

در قیام ۳۰تیر۱۳۳۱ مردم تهران از دل و جان فریاد «یا‌مرگ، یا‌مصدق» سر می‌دادند و در حمایت پرشور خود از او، اراده یک ملت بپا خاسته را علیه سلطه استعمار و ارتجاع سلطنتی بازتاب می‌نمودند. بی‌جهت نبود که وصیت فرمود پیکرش در کنار شهیدان ۳۰تیر به‌خاک سپرده شود. هم‌چنان‌که در سال۱۳۴۰، با اشاره به تجربه ارتش آزادیبخش الجزایر، پیام خود را با صراحت به نسلهای بعد رساند و نوشت: «ملتی هم هست که در راه آزادی و استقلال از همه چیز می‌گذرد و دیگران هم اگر علاقه به وطن دارند، باید از همین راه بروند و آن را انتخاب نمایند».

این وصیت تاریخی نیز از همان درد وطن و غیرت ملی و میهنی مایه می‌گیرد و مصدق را از ورای حَصر و تبعید شاه و شیخ، با نسلهای بعــدی پیوند می‌دهد. او به‌خــوبی می‌دانست کــــه چنین انتخابی مستلزم فداکاری و از خودگذشتگی است. از این‌رو، در همان یادداشت کوتاهش در حاشیه کتاب «الجزایر و مردان مجاهد»، تأکید کرد که «باری، حرف زیاد است و مستمع به تمام معنی فداکار کم. چه می‌شود کرد؟ بلکه خدا بخواهد که این نقیصه در ما رفع شود و ما هم بتوانیم بگوییم مملکت و وطنی داریم و در راه آزادی و استقلال آن، از همه چیز می‌گذریم».

آری، تأسیس شورای ملی مقاومت ایران در سالروز قیام تاریخی ۳۰تیر، در یک‌کلام، تداوم و تکامل تاریخی راه مصدق است. این، یک تعهد واقعی است که بر «فداکاری به تمام معنا» و بر «گذشتن از همه چیز در راه آزادی و استقلال ایران» بنا‌شده و نه تنها در حیطه نظر، بلکه در میدان عمل هم کاملاً قابل سنجش و ارزیابی است. ملاک این سنجش همانا مقابله و مخاصمه (نه مفاهمه و مذاکره و مصالحه)، در برابر دشمنان آزادی و استقلال ایران است.

وقتی مصدق درگیر قضیه ملی‌کردن صنعت نفت شده بود و این پیشنهاد در کمیسیون نفت مجلس ابتدا مورد موافقت قرار نگرفت، به درستی و از روی ایمان و همان درد وطن گفت: «اگر خود را نماینده ملت می‌دانید، راهی برای شما جز استیفای کامل حقوق ملت ایران از راه ملی‌کردن صنعت نفت در تمام ایران وجود ندارد. در صورتی‌که در انجام این وظیفه وجدانی تعلّل و تردید به‌خرج دهید، دیگر هیچ اسمی بر آن نمی‌توان گذارد و یقین است که هیچ‌یک از افراد ملت گرسنه و فقیر ایران این گناه را بر ما و اعقاب ما نخواهد بخشید…»

امروز هم ما درگیر سرنگونی حاکمیت غاصب و نامشروع آخوندی و احراز حاکمیت ملت و برقراری آزادی هستیم و بر‌آنیم که هیچ راهی جز این، برای استیفای حقوق ملت ایران وجود ندارد. ما و ملت ما بر این کار شایسته و تواناییم و در مقابل همه تلاشهای جبهه استحاله و حفظ این رژیم و شُبَهاتی که القا می‌کند، حرف اول و آخر‌مان این است مگر در جامعه ایران شرف، پایداری، رسم جوانمردی و عیاری مرده است؟ مگر یک ملت هفتاد‌میلیونی از خودش مقاومتی، شرفی، سرفـرازی و افتخاری ندارد که این‌طور موضوع پاس‌کاری شاه و شیخ و شیخ و شاه قرار بگیرد؟ به‌نحوی که باید به تنقید انقلاب برضد شاه و شیخ و بازسازی مشروعیت دو دیکتاتوری سابق و لاحق پرداخت؟

هیهات که چنین نیست! به‌ویژه اکنون که پس از ایستادگی و مقاومت سالیان دست و پنجه نرم کردن بلاوقفه با ارتجاع خون‌آشام و متحدان آن، بر همگان واضح شده است که رژیم آخوندی هماورد و جایگزینی جز شورای ملی مقاومت ایران ندارد؛ تنها جایگزین دموکراتیک و میهنی که با شایستگی اراده ملت ایران را برای کسب آزادی و حاکمیت مردم، بازتاب می‌کند.

لطفا به اشتراک بگذارید: