تظاهرات و راهپیمایی بزرگ هموطنان در برلین - قسمت چهارم

 عکس تابلویی برلین

سخنرانی سحر ثنایی :

  درود به همه شما خسته نباشید.

من دختر ایران زمین ام.

کشور منو به اسارت گرفتند، نفسم را در سینه هام حبس کردند تا فریاد آزادی بیشتر از یک بغض تو گلوم نباشه. مادر و پدر منو شکنجه کردند، عمو و خاله های منو اعدام کردند، خواهران و برادران منو دستگیر کردند و به آنها تجاوز کردند. تو خیابون های ایران راه می رم تصویری می بینم از جوانی که طناب دار به گردنشه ولی با لبخند به من نگاه می کنه، راستی گناه این جوان چی بود. پدری را می بینم که در زباله های شهر برای بچه هاش دنبال نان شب می گرده. کی به کودکان خیابانی یا زن بیوه که دست به تن فروشی می زنه تا هزینه های بچه هاشو در بیاره پاسخ می ده. راستی آینده من دختر ایران زمین در مملکتی با حاکمیت آخوندی چی می تونه بشه. در مدرسه ها منو مسموم می کنند تا بترسم و چشمامو ببندم به این همه درد و سر خم کنم. ولی خشم من نسبت به اینهمه ظلم روز بروز بیشتر می شه. راستی درمان درد من چیه، طناب نجات من کیه، در تاریکی شب در خلوت خودم صدای آشنا در گوشم می خونه آزادی آزادی، آزادی.

منو می بره به یک روشنایی، دنیایی پر از صدق و فدا، از خود گذشتگی و انسانیت برای آزادی در یک کلام دنیای مجاهدین که با وجود همه ضربه ها، درد و رنج ها هیچوقت دست از مبارزه برای آزادی برنداشتند. من دختر ایران زمین ام از نسل فاطمه مصباح، حمیرا اشراق، ثریا ابوالفتحی، نسترن و آسیه و صبا که به ستم نه گفتند و با جونشون بهای آزادی را پرداختند.

من به آنها می پیوندم تا کانون شورشی باشم و پیام آنها را برای ایستادگی تا آخر طنین انداز بکنم.

نیکا، سارینا، حدیث و دیگر دوستان منو کشتید ولی هرگز نمی تونید مقاومت منو بکشید.

من دختر ایران زمین ام و عزم جزم کردم تا با کانون های شورشی زنجیر ظلم را در هم بشکنم تا ریشه آخوند ها از ایران کنده بشه

و شکوفه های آزادی سراسر ایران را گلستان بکنند.

راستی چه حس زیباتر از این که عبور کردم از ترس اختناق و با چشم های باز و آگاه مسیر آزادی را انتخاب کردم و به مجاهدین می پیوندم.

از اینجا به مزدوران خود فروخته می گیم یک فیلم نه هزار فیلم کودک سرباز اشرف بسازید

مگه با اعدام و شکنجه تونستید مانع جذب ما به مجاهدی بشید که دروغ هاتون در فیلم های سفارشی وزارت اطلاعات بتونند.

آهای پاسدارها و مزدورهای اطلاعاتی رژیم که به سر و روی مجاهدی می زنید کجائید کودکان اشرف مائیم، اینجائیم محکم و استوار

بله ما کودکان اشرف محکم و استوار همراه و پشتیبان مجاهدین در مسیر آزادی ایران.

خواهر مریم عزیز، خواهر مریم عزیزم من دختر ایران زمین ام و قلب بزرگ شما جایگاه منه چرا که شما فریاد منو برای آزادی شنیدید چرا که شما درد مرا با تمام وجودتون لمس کردید اگر غیر از این بود چه جوری می تونستید برای آزادی ایران از همه چیز خودتون بگذرید. با دردهای من درد کشیدید، با گریه های من اشک ریختید ولی یک لحظه اجازه ندادید که یاس و ناامیدی منو فرو ببره.

با شعار می توان و باید شما شکل گرفتم و همه موانع را کنار می زنم و امروز ما دخترهای ایران زمین با افتخار پشت سر شما مبارزه می کنیم.

برادر مسعود عزیز، شیر همیشه بیدار شما که این مقاومت را هدایت می کنید و از همه سختی ها عبور می دهید. با پیام شما سرخم غدغن سربلند این مبارزه را ادامه می دیم تا انقلاب دمکراتیک مردم ایران پیروز بشه.

از اینجا درود می فرستیم به مجاهدین قهرمان اشرف ۳ قلب تپنده ما بچه های ایران تشنه به آزادی.

من دختر ایران زمین ام و راستی با همچین مقاومتی هیچی برای بدست آوردن سرنگونی رژیم آخوندی و برقرار کردن آزادی - دمکراسی کم ندارم. 

می جنگیم می رزمیم ایران را پس می گیریم.

سخنرانی امیرحسین ذبیحی : 

با گرم ترین سلام ها به خواهر مریم عزیز، مهمانان عالیقدر و همه حضار گرامی و با درود به کانون های شورشی.

تبریک می گم به خلق قهرمان ایران که یکبار دیگه با یک نه سنگین تو دهنی محکمی به دهن آخوندها زدند

هر چه باشه این رژیم بعداز مرگ رئیسی جلاد و این انتخابات نمایشی بسیار ضعیف تر شده و روز نبرد کانون های شورشی وارتش آزادی با پاسداران جنایتکار هر چه نزدیکتر شده است.

دوستان، برادر مسعود ۴۴ سال پیش خطاب به آخوندها گفت: یقین کنید هر دستی که از مجاهدین بشکنید ۱۰ دست به آنها افزوده می شه

بله در مقابل هر دست ۱۰ دست هر چشم ۱۰۰ چشم و هر سر و قلب هزارتا

و حالا نگاه کنید، و حالا نگاه کنید به حضور پرشور جوانان در همین تظاهرات نگاه کنید در این ۴۴ سال با وجود اینهمه شکنجه و اینهمه اعدام و کشتار کانون های شورشی و جوانان مجاهد هر روز گسترده تر، پرشورتر و پر انرژی تر به مقابله به این رژیم پرداختند.

برای من بودن در کنار مجاهدین مثل یک دانشگاه است قبل از هر چیز از مجاهدین دوست داشتن بقیه را یاد گرفتم هیچ وقت ندیدم براساس منافع فردی شون عمل کنند. آرمانی دارند و ارزش هایی که ۶۰ سال پای آنها ایستاده اند قیمت اش را هر چه بوده داده اند.

درود می فرستم به شما خواهر مریم عزیز که در این سالهای سخت مقاومت ما را با هشیاری و با پرداخت بهای سنگین هدایت کردید.

و درود می فرستم به برادر مسعود جان جانان، که مرزبندی با دیکتاتوری ها چه شاه و چه شیخ از سال ۶۰ ترسیم کردید.

ما به توطئه گران می گیم هر کاری بکنید ما باز بیشتر می شویم هر چه بیشتر تهدید کنید ما قوی تر می شویم. البته حق دارید از اراده و از انگیزه ها و از قدرت ما برای آزادی ایران بترسید

چون ما در مبارزه با دشمنان ایران و برای رهایی خلق و میهن متحد و یکپارچه پشتیبان مجاهدین خلقیم،

چون ما باور داریم که آنها توان آزاد کردن ایران و ایجاد یک جمهوری دمکراتیک را دارند. ما هرگز فریب نمی خوریم و با چشمان باز آلترناتیوهای دست ساز ارتجاع و استعمار را دنبال و افشا می کنیم و اجازه نخواهیم داد که آنها سرنوشت مردم ما را به گروگان بگیرند و با تمام فریاد و با تمام وجود فریاد می زنیم مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر  و از همین جا به دولت های مماشاتگر می گوئیم به این جمعیت نگاه کنید، به مشت های گره کرده به اراده پولادین آنها نگاه کنید این بیانگر اراده ملت بزرگ ایران برای سرنگونی این رژیمه.

با سیاست مماشات عمر این رژیم طولانی تر می شه، خون بیشتری از پیکر مردم ما جاری می شه، جوان های بیشتری زندانی و اعدام می شوند بله شما در همه این جنایتکارها سهیم هستید.

اما باید یک چیز را خوب بدانید ما ادامه مجاهدان سر موضعی هستیم که در تابستان ۶۷ بنام سرخ مجاهد اعدام شدند.

برادر مسعود عزیز ما با شما عهد می بندیم تا روز آزادی ایران در این نبرد مقدس در کنار شما باشیم

سلام بر خلق، سلام بر آزادی، درود بر رجوی حاضر، حاضر، حاضر

از همین جا هم به رژیم پابگور می گیم ما زن و مرد جنگیم بجنگ تا بجنگیم.

 تظاهرات وراهپیمایی بزرگ هموطنان در برلین ـ قسمت چهارم  -کلیپ۲

لطفا به اشتراک بگذارید: