مشروح اخبارشامگاهی سیمای آزادی ـ سهشنبه
۱-بیانیهٔ مشترک ۵۱۰قانونگذار آلمان، شامل نمایندگان پارلمان فدرال (بوندستاگ) و پارلمانهای ایالتی در حمایت از برنامهٔ ۱۰مادهیی خانم مریم رجوی برای آینده ایران و فراخوان به لیستگذاری تروریستی سپاه پاسداران و بهرسمیتشناختن مبارزه کانونهایشورشی با سپاه.
۱۶۰نماینده پارلمان فدرال آلمان و ۳۵۰نماینده ایالتی از احزاب مختلف اعلام کردند: دیکتاتوری دینی حاکم رفرمپذیر نیست. مردم ایران در قیام۱۴۰۱ هر گونه دیکتاتوری از نوع سلطنتی یا دینی را رد کردند و خواستار تغییر رژیم برای استقرار یک جمهوری دموکراتیک شدند. اکثریت اعضای پارلمانهای ایالت براندنبورگ و ایالت ساکسن-آنهالت این بیانیه را امضا کردهاند.
چهار وزیر و معاون وزیر فدرال، دو وزیر و سه وزیر پیشین فدرال، رؤسای دوفراکسیون پارلمانی، رؤسای ۷ کمیسیون و زیر کمیسیون در مجلس فدرال در شمار امضاکنندگان بیانیه هستند.
قانونگذاران آلمانی، نقض فاحش حقوقبشر بهویژه سرکوب زنان را در ایران محکوم کردند و به حسابرسی از مسئولان قتلعام سال۱۳۶۷ بهخاطر جنایت مستمر علیه بشریت فراخوان دادند....
برای دیدن ویدئو و متن کامل خبر، اینجا کلیک کنید
۲-روزنامهٔ آلمانی اشتوتگارتر سایتونگ
۱۶۰ نماینده بوندستاگ و ۳۵۰ نماینده پارلمانهای ایالتی، بیانیهیی را امضا کردهاند که در آن از مقاومت در ایران و خواسته برقراری یک جمهوری دموکراتیک با جدایی دین و دولت در ایران حمایت کرده و خواستار یک سیاست قاطع در قبال رژیم آخوندها هستند. یک ابتکار فرا فراکسیونی خواستار لیستگذاری سپاه پاسداران بهعنوان یک سازمان تروریستی و اعمال تحریمهای بیشتر علیه رژیم آخوندی است.
بیانیه این عنوان را بر خود دارد: «آزادی و مقاومت در ایران، تضمین صلح و امنیت در جهان».
در این بیانیه، دیکتاتوری مذهبی حاکم در ایران «اصلاحناپذیر» و رژیم آخوندها بهعنوان «نیروی محرک جنگ در خاورمیانه و حملات به کشتیرانی تجارت آزاد در دریای سرخ» توصیف شده است. در (بیانیه) آمده است که (رژیم) ایران، اروپا را «جولانگاه تروریسم حکومتی خود» قرار داده و عامل گسترش ترور، سپاه پاسداران و شبهنظامیان آنها هستند.
امضاکنندگان خواستار لیستگذاری سپاه پاسداران بهعنوان سازمان تروریستی و «اعمال تحریمها علیه رژیم ظالم در ایران» هستند. آنها همچنین از برنامهٔ ۱۰مادهیی رئیسجمهور (برگزیدهٔ) شورای ملی مقاومت ایران مریم رجوی پشتیبانی میکنند. برنامهٔ ارائهشده توسط (مریم) رجوی یک جامعه ایرانی را مد نظر قرار میدهد که بر جدایی دین و دولت و برابری کامل زن و مرد مبتنی است.
کارستن مولر، نماینده دموکراتمسیحی بوندستاگ، به روزنامه ما گفت: «بیش از هر زمان دیگری یک ابتکار سیاسی جدید برای پایان دادن به نقض حقوقبشر، تروریسم و جنگافروزی رژیم ایران ضروری است». سیاست فعلی مماشات «۴۰سال است که مورد آزمایش قرار گرفته». این سیاست «شکست» خورده و «صرفاً رژیم را به ادامه و تشدید فعالیتهای مخرب خود در داخل و خارج تشویق کرده است». مولر در ادامه گفت: «سیاست جدید که توسط ۱۵۰نمایندهٔ بوندستاگ و ۳۵۰نمایندهٔ پارلمانهای ایالتی با گرایشهای سیاسی مختلف پیشنهاد شده است، بر حمایت از مردم ایران و مقاومت سازمانیافته آنها برای ایجاد تغییر توسط مردم ایران و از داخل کشور تأکید دارد».
توماس لوتسه نماینده مجلس فدرال از حزب سوسیالدموکرات گفت که جنبش مقاومت ایران «با برنامهٔ ۱۰مادهیی خود برای یک ایران آزاد و مبتنی بر جدایی دین و دولت، یک طرفحساب مناسب برای دموکراسیهای اروپایی است». رئیس پیشین حزب چپ برند ریکسینگر خواستار آن شد که از مردم ایران «و مقاومت سازمانیافته آن پشتیبانی شود». بهگفته وی اولین گام عملی «طبقهبندی سپاه پاسداران بهعنوان سازمان تروریستی» است.
برای دیدن ویدئو و متن کامل خبر، اینجا کلیک کنید
۳-سالگرد جاودانگی و شهادت مشعل فروزان آزادی مجاهد والا صدیقه مجاوریدر ۶تیر ۱۳۸۲
۹روز پس از خودسوزی تاریخی در اعتراض به کودتای استعماری و ارتجاعی ۱۷ژوئن برای سر بریدن مقاومت ایران. آنگاه که از هیچ سو کورسوی نجاتی دیده نمیشد، ناگاه مشعلهایی از جان و هستی آدمی برافروخته میشوند. دل تیرگیها را میشکافند و دیو شب را فراری میدهند.
صدیقه مجاوری فاتح قله شکوهمند فدای بیکران.
در سالگرد شهادت مشعل فروزان آزادی، صدیقه مجاوری عشق فروزان و شعلهور آزادی - صدیقه مجاوری مشعل فروزان آزادی در دل شبهای تیره میهن در زنجیر
داد حاصل نشد چو با فریاد
در خطر بود جان آزادی
آتشی بر جبین عرش نوشت
شکوهها از زبان آزادی
آتش عشق بود بیتردید
مشعل جاودان آزادی (۲)
برای دیدن ویدئو و متن کامل خبر، اینجا کلیک کنید
۴-فعالیت کانونهای شورشی درشهرهای میهن
تهران – ۵تیر ۱۴۰۳
کرج – ۵تیر ۱۴۰۳
فردیس – ۵تیر ۱۴۰۳
آمل – ۵تیر ۱۴۰۳
اهواز – ۵تیر ۱۴۰۳
مشهد – ۵تیر ۱۴۰۳
رشت – ۵تیر ۱۴۰۳
رودسر – ۵تیر ۱۴۰۳
سمنان – ۵تیر ۱۴۰۳
شاهرود – ۵تیر ۱۴۰۳
بهبهان – ۵تیر ۱۴۰۳
نوشهر – ۵تیر ۱۴۰۳
آستارا – ۵تیر ۱۴۰۳
شیراز – ۵تیر ۱۴۰۳
کازرون – ۵تیر ۱۴۰۳
آبادان – ۵تیر ۱۴۰۳
زاهدان – ۵تیر ۱۴۰۳
تهران – ۵تیر ۱۴۰۳ با دیدن برنامه ۲۰ هزار اکت انقلابی در موبایل در خیابان با تکان دادن مشت نفر میگوید دمکراسی آزادی با مریم رجوی
برای دیدن ویدئو و متن کامل خبر، اینجا کلیک کنید
۵-آگهی مناسبت سیخرداد ۶۲ سخنان برادر مسعود
۳۰خرداد ۱۳۶۲(دومین سالگرد ۳۰خرداد) مسعود رجوی
مسعود رجوی: چند هفته قبل از آن وقتی که ما (مجاهدین) طی نامهی رسمی از خمینی درخواست کردیم که با راهپیمایی مسالمتآمیز ما و مردم تهران تا مقر خودش (جماران) موافقت نماید؛ هراسناک و بزدلانه از ترس جارو شدن خودش و جماران، یک هفته به سوراخ عزلت خزید، ملاقات هایش را قطع کرد، و سپس در تلویزیون ظاهر شد و گفت: شما لازم نیست بیائید، من به خدمتتان میرسم. او همچنین مجاهدین را تهدید نمود که یا ندامت تلویزیونی و یا هم قبرستان!
بر همین اساس وقتی که در بعدازظهر ۳۰خرداد صفوف چند کیلومتری و متشکل و رو به گسترش تظاهرات را که عازم مجلس ضدخلقی او بود، به او گزارش کردند، مطابق اعلامیهای که فیالفور از رادیو قرائت شد، شخصاً فرمان تیراندازی به تظاهرات مسالمتآمیز را خطاب به پاسداران ضدخلقیاش صادر نمود و سپس انواع سلاحهای سبک و نیمهسنگین به جانب مردم بیگناه، رگبار گشودند. دهها تن از مجاهدان در خاک و خون غلطیدند، صدها تن مجروح و هزاران تن دستگیر شدند و از همان شب «عصر اعدامهای دستجمعی، بدون محاکمه و اغلب بینام و نشان» که بسیاری از دختران نوباوهی مجاهد را نیز دربر میگرفت آغاز گشت.
در حقیقت در همینجا بود که خمینی در تمامیت رژیمش به پایان رسید. مقاومت انقلابی مسلحانه در ابعاد سراسری، ضروری، قطعی، مشروع و اجتنابناپذیر گردید. انقلاب نوین و کبیر ایران برای ریشهکن کردن همهٔ انواع ارتجاع و استبداد و استثمار و بهره کشی و فرصتطلبی آغاز گشت. شگفت انگیز بود که دختران خردسال مجاهد که روز بعد عکسهایشان بهمنظور احراز هویت در روزنامههای رسمی رژیم گراور شده بود، در لحظهی تیرباران به روایت شاهدان عینی جملگی با مشت گره کرده فریاد میزدند «مرگ بر خمینی»، «زنده باد آزادی». پخش در پایان اخبار
۶-بیست و دومین هفته اعتصاب غذای زندانیان سیاسی در کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در زندانهای مختلف
زندانیان سیاسی اعتصابی طی بیانیهیی در بیست و دومین هفته اعتصاب غذا در کارزار سهشنبههای نه به اعدام اعلام کردند.
زندانیان امروز سهشنبه پنجمتیر ماه در دوازده بند مختلف در هفت زندان برای بیستودومین هفته برای مقابله با صدور و اجرای احکام غیرانسانی اعدام دست به اعتصاب غذا زدند. تدوام کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" در حالی است که شمار زندانیان مشارکت کننده در این کارزار، هفته گذشته و با پیوستن ۹زندانی عقیدتی واحد سه زندان قزلحصار افزایش یافت. زندانیان امروز سهشنبه در زندانهای اوین (بندزنان، بند۴، بند ۶ و بند ۸)، زندان قزلحصار (واحد۳ و واحد ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان خرمآباد، خوی، نقده، سقز و مشهد زندانیان برای بیستودومین هفته پیاپی علیه اعدام دست به اعتصاب غذا زدند.
تداوم این کارزار در حالی است که در روزهای گذشته شاهد سرکوب زنان و صدور دستکم دو حکم اعدام بودیم. یک کولبر کُرد اهل سردشت به نام ادریس الی به اتهام جاسوسی در روندی مبهم به اعدام محکوم شد و همچنین شهروند دیگری به نام رسول عزیزی بهصورت غیابی به اعدام محکوم شده است. یک زندانی در زندان مرکزی قزوین در عملی وحشیانه مقابل چشمان کودک ۷سالهاش بدار آویخته شد. زندانیان اعتصابی در بیانیه خود افزودند: اعتراض زندانیان به نقض حقوقبشر و راهاندازی کارزار "نه به اعدام" در حالی صورت میگیرد که روز دوشنبه علی خامنهای در دیدار قضات و عوامل قوه قضاییه از قضات خواست در محاکمه شهروندان به مبانی حقوقبشر استناد نکنند!
نمایش دادگاه ۴۰متهم آتشسوزی اوین که بهمنظور عوض کردن جای جلاد و قربانی برگزار شد، بیانگر همین مدعای خامنهای است و این در حالی است که آقای جاوید رحمان گزارشگر ویژه حقوقبشر سازمان ملل در امور ایران، ضمن تأکید بر جنایات این حاکمیت در زمینه قتلعام زندانیان سیاسی در سال۶۷ بر لزوم پاسخگویی مسئولان رژیم در قبال این جنایات تأکید کرده است.
بیانیه زندانیان سیاسی اعتصابی در زندانهای مختلف میافزاید: زندانیان شرکتکننده در کارزار "سهشنبههای نه به اعدام"از جمله زندانیان واحد چهار زندان قزلحصار، سخنان رهبر جمهوری اسلامی" درباره لزوم بیتوجهی به مبانی حقوقبشر را زنگ خطر جدی در ارتباط با حقوقبشر و گسترش نقض آن توسط جمهوری اسلامی و دستگاههای قضایی و امنیتی آن دانسته و بر لزوم توجه جدی افکار عمومی در داخل و خارج از کشور به مسأله نقض حقوقبشر در ایران تأکید کرده و از عزم خود برای تداوم و گسترش کارزار علیه اعدام خبر دادند. زندانیان اعتصابی سهشنبههای-نه-به-اعدام (۵تیر۱۴۰۳)
برای دیدن ویدئو و متن کامل خبر، اینجا کلیک کنید
۷-«انحطاط ابتذال»، نامه سعید ماسوری زندانی سیاسی با ۲۴سال سابقه زندان در زندانهای رژیم آخوندی
عموم هموطنانمان در این ۴۵ساله هم سگ زرد را دیدهاند و هم شغال را چه پزشک باشد و چه شیخک همشهری و بهخوبی میدانند که تحریم این سیرک انتصاباتی به هیچوجه انفعال سیاسی نیست بلکه کنشی است کاملاً فعالانه و اکتیو وبه قول آن مادر قهرمانمان تحریم این نمایش بهدلیل نیاز ندارد و تنها ذرهیی شرافت میخواهد.
سعید ماسوری زندانی سیاسی با ۲۴سال سابقه زندان در زندانهای رژیم در نامهیی از زندان قزلحصار درباره شعبده انتخابات رژیم آخوندی نوشت: در گفتمان جنایت در آلمان نازی بیرون انداختن شهروندان آلمانی از خانه و کاشانهشان را "اسکان مجدد"، ریختن انسانها در کورههای آدم سوزی را"حل مسأله یهود"و کشتار آزمایشگاهی انسانها را با گاز و"موادسمی""امور پزشکی" میخواندند. لذا در چنان گفتمانی، جنایتکاری همچون آدولف آیشمن (مسئول کورههای آدمسوزی) به تصریح خودش تنها یک "مدیر کارگزار" بوده که صرفاً قوانین و دستور مافوق را اجرا میکرد. بنابراین ریختن انسانها در کورههای آدمسوزی بهزعم او "فقط یک موضوع اداری و بوروکراتیک" بوده است و دنیا هم باید میپذیرفت که حتی شخصی مثل آیشمن در چنان سیستم بوروکراتیکی، تنها یک مدیر اجرایی و بوروکراتیک بوده و نه یک جنایتکار !
در حکومت ولایت فقیه نیز دقیقاً با همان مکانیزم آیشمنی، کارگزاران و روشنفکرانِ دولت پرورده برای پست ریاستجمهوری لفظ "تدارکاتچی"را بکار میبردند که حتی اگر آنرا بپذیریم نمیدانم کسانی که برای این منصب"تدارکاتچیگری" به جان هم افتادهاند را چه باید نامید؟ و اگر برای نامیدن آنها از واژههایی نظیر کوتوله، نوکر و اوباش سیاسی استفاده بشود آنگاه برای نامیدن آن کسانی که دعوت به مشارکت در این "سیرک انتخاباتی" می کنند قطعاً با بحران واژه مواجه خواهیم شد! چرا که در هیچ دوره تاریخی واژه "ابتذال" بدین درجه از انحطاط نرسیده است بطوری که این "فرهیختگان لاکردار"تفاوت مفهوم"تدارکاتچی" در دورههای پیشین را با شرایط بعد از مرگ رئیسی، نفهمیدهاند. اگر آن زمان از معنای واژه تدارکاتچی، تنها فقدان اختیارات اراده می شد، امروز اما تدارکاتچی یعنی مهیا کننده و بستر ساز جانشینی ولیفقیه (در صورت مرگ ولیفقیه) و اگر کسی چنین شرایطی را برای جانشین مطلوب خامنهای فراهم نیآورده و یا کمترین قابلیت دردسرسازی را داشته باشد، به زبان عامیانه "وِل معطل" است.
به همین دلیل است که میبینیم که مناظرات تلویزیونی هم به مغازلات عاشقانه برای رئیسی مبدل گشته و دعوت کنندگان به مشارکت در این سیرک هم با همان حربههای همیشگی که اگر یکی از این شش نفر نباشند، جنگ میشود و چنین میشود و چنان جز سفاهت و خیانت خود را برملا نمیکنند، چرا که عموم هموطنانمان در این ۴۵ساله هم سگ زرد را دیدهاند و هم شغال را... ! چه پزشک باشد و چه شیخک همشهری!
لذا بهخوبی میدانند که تحریم این سیرک انتصاباتی
اولا: به هیچوجه انفعال سیاسی نیست بلکه کنشی است کاملاً فعالانه و اکتیو
ثانیا: بهقول آن مادر قهرمانمان تحریم این نمایش بهدلیل نیاز ندارد و تنها ذرهیی شرافت میخواهد. زندانی سیاسی سعید ماسوری – ۵تیر۱۴۰۳
برای دیدن ویدئو و متن کامل خبر، اینجا کلیک کنید
۸- دستور صریح خامنهای به نامزدهای انتخابات و کسی که باید با مهندسی انتخاب شود: آن کسی که با نظام ذرهای زاویه داشته باشه به درد نمیخورد.
هراس خلیفه درمانده از پتک کوبندهٴ تحریم و التماس مشارکت!
خامنهای: عموم مردم تنبلی نکنند، بی اعتنایی نکنند، دست کم نگیرند، شرکت کنند. در هر انتخاباتی که مشارکت کم بوده، زبان ملامت دشمنان دراز شده. وقتی مشارکت بالاست، دشمن شاد نمیشویم. دشمنهای سرسخت هر کار توانستند علیه جمهوری اسلامی انجام دادند، الان هم مشغول هستند. جمهوری اسلامی دشمن دارد یکی از چیزهایی که جمهوری اسلامی را بر دشمنانش فائق میکند انتخابات است. این انتخابات اگر مشارکت خوب مردم در آن مشاهده بشود مایه سرافرازی است.
خامنهای در حسرت هلاکت جلاد منفور۶۷: چهل روز از فقدان یک رئیسجمهور محبوب علاقهمند و کاری گذشته اگر این دولت ادامه پیدا میکرد، بنده احتمال زیاد میدهم که بسیاری از مشکلات کشور عمدتاً مشکلات اقتصادی حل میشد و اما توصیه و عرض ما به نامزدهای انتخابات: اگر موفق شدید و توانستید مسئولیتی بهدست بیارید، کسان و کارگزاران خود را از کسانی قرار ندهید که ذرهیی زاویه دارند، آن کسی که با انقلاب، با امام راحل، با نظام اسلامی، ذرهای زاویه داشته باشه او به درد شما نمیخورد. اون کسی که دلبسته آمریکا باشه و تصور کنه که بدون لطف آمریکا نمیشود قدم از قدم برداشت او برای شما همکار خوبی نخواهد بود. او خوب مدیریت نخواهد کرد.
خامنهای – تلویزیون رژیم – ۵تیر ۱۴۰۳
این روزها از طرفی حدود چهلم شهیدان خدمت است که طبعاً یاد این عزیزان رو برای ملت ایران تازه میکنه از طرفی هم شور و شوق انتخاباتی در بین مردم مطرح است
... انتخابات برادران عزیز خواهران عزیز خیلی مهمه سه روز دیگه ملت ایران در مقابل یک آزمون قرار میگیره، انتخابات همیشه یک آزمون است. حالا به یک معنای بیشتر از همیشه چهل روز تقریباً از فقدان یک رئیس خوب، یک رئیسجمهور محبوب مردمی علاقهمند کاری گذشته. خوب امیدواریم انشاءالله خدا ملت ایران را سرافراز از این انتخابات خارج کنه سرافرازی به چی هست؟ سرافرازی به دو مطلب است:
در درجه اول مشارکت حداکثری در درجه بعد انتخاب اصلح هر دوش مهمه. مشارکت بالا که ما روش خیلی اصرار میکنیم بهخاطر این است که مهمترین اثر مشارکت بالا، سرافرازی جمهوری اسلامی است آقا نظام جمهوری اسلامی از لحظهای که تشکیل شده است دشمنهای سرسخت داشته، هر کار توانستند علیه جمهوری اسلامی انجام دادند، تا الآن هم مشغول هستند، مرتب نقشه میکشند، که من صحبتهای مختلف از نقشههای اینها بیان کردم، حرف زدم بعضی هارو بحمدالله تونستیم پردهبرداری کنیم و از نقشههای اینها که دیده بشه که چهکار میخواهند بکنند. الآن هم مشغول هستند، جمهوری اسلامی دشمن داردو یکی از چیزایی که جمهوری اسلامی را بر دشمنانش فائق میکنه انتخابات است. این انتخابات اگر مشارکت خوب مردم در آن مشاهده بشود این مایه سرافرازی جمهوری اسلامی است.
برای دیدن ویدئو و متن کامل خبر، اینجا کلیک کنید
۹-گزارش سالانه وزارتخارجه آمریکا در مورد قاچاق انسان سال۲۰۲۴
سپاه پاسداران و بسیج به عضوگیری و استفاده از کودکان زیر ۱۵سال بهعنوان نیروهای امنیتی و ضدشورش در چندین شهر و استان ادامه دادند. رژیم ایران از حوثیها در یمن که کودکان سرباز را عضوگیری و استخدام میکند حمایت مادی کرد.
روز دوشنبه وزارتخارجه آمریکا گزارش سالانه خود در مورد قاچاق انسان را منتشر کرد و رژیم ایران را در پایینترین و بدترین ردهبندی یعنی در رده سه قرار داد.
آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا در یک کنفرانس مطبوعاتی این گزارش را اعلام کرد: در گزارش سالانه وزارتخارجه آمریکا درباره قاچاق انسان استفاده رژیم از کودکان برای پیشبرد سیاستهای سرکوبگرانه و جنگافروزانه آخوندها مورد تأکید قرار گرفته و آمده است: حکومت ایران از استانداردهای حداقل برای امحاء قاچاق انسان برخوردار نیست و به همین دلیل رژیم ایران در رده سه باقی ماند.
گزارش وزارتخارجه آمریکا با اشاره به سیاست رژیم در بکارگیری کودکان سرباز میافزاید: در بازه زمانی این گزارش، یک سیاست یا الگوی دولتی برای بکارگیری یا استخدام کودکان سرباز و قاچاق انسان در ایران وجود داشت. مقامات به ارتکاب و چشمپوشی از جنایات قاچاق چه در ایران و چه در خارج از کشور با مصونیت از مجازات ادامه دادند.
سپاه پاسداران و بسیج وابسته به آن به عضوگیری و استفاده از کودکان زیر ۱۵سال بهعنوان نیروهای امنیتی و ضدشورش در چندین شهر و استان ادامه دادند. علاوه بر این، رژیم ایران از حوثیها، در یمن که کودکان سرباز را عضوگیری و استخدام میکند، حمایت مادی کرد. با وجود چنین گزارشهایی، دولت هرگز گزارشی از تحقیق، محاکمه یا محکوم کردن مقاماتی که در استخدام یا استفاده از کودکان سرباز همدست هستند، گزارش نکرده است. نه دولت و نه رسانهها گزارشی ندادند که آیا دولت در مورد اتهامات قبلی مبنی بر همدستی رسمی در حمایت و تسهیل قاچاق جنسی که هم بزرگسالان و هم کودکان را شامل میشود یا همدستی رسمی در استخدام اجباری بزرگسالان در گروههای شبهنظامی تحت رهبری و حمایت رژیم ایران در سوریه، عراق و یمن اقدامی انجام داده است یا خیر.
برای دیدن ویدئو و متن کامل خبر، اینجا کلیک کنید
۱۰-تحریم سازمان تحقیقات و خودکفایی سپاه پاسداران رژیم توسط اتحادیه اروپا
شورای اتحادیه اروپا سازمان تحقیقات و خودکفایی سپاه پاسداران رژیم را در لیست تحریمها قرار داد. شورای اتحادیه اروپا اعلام کرد دلیل لیستگذاری این است که این ارگان سپاه پاسداران در زمینه توسعه و ساخت رادارهای نفوذی زمینی، سامانههای ارتباطی، تسلیحات، خودروهای جنگی و تجهیزات الکترونیکی جنگ سایبری فعالیت میکند.
سازمان تحقیقات و خودکفایی بهعنوان بخشی از سپاه پاسداران، در فعالیتهای تحقیق، توسعه و تدارکات مرتبط با توسعه پهپادها و موشکهای رژیم ایران شرکت داشته است. شورای اروپا اعلام کرد: اتحادیه اروپا به تلاش فشرده با شرکای منطقهیی و بینالمللی برای جلوگیری از تشدید بیشتر در منطقه، بهویژه در لبنان و دریای سرخ، ادامه خواهد داد. شورای اروپا بهویژهایران خواست از اقدامات تشدیدکننده خودداری کند.
برای دیدن ویدئو و متن کامل خبر، اینجا کلیک کنید
۱۱-اجلاس شورای امنیت سازمان ملل، برای بررسی نقضهای برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت توسط رژیم آخوندی
تأکید نمایندگان کشورهای عضو بر تشدید تحریمها و فعال کردن مکانیسم ماشه
شورای امنیت مللمتحد بعدازظهر دوشنبه ۴تیر به وقت نیویورک جلسهای برای بررسی نقضهای برجام و قطعنامه۲۲۳۱ شورای امنیت توسط رژیم آخوندی برگزار کرد. در این جلسه خانم دی کارلو معاون دبیرکل مللمتحد گزارش آنتونیو گوترز را قرائت کرد.
دبیرکل سازمان ملل در این گزارش از جمله گفت: رژیم ایران هیچیک از گام های مغایر با تعهدات هستهیی خود را که از می۲۰۱۹ برداشته، برنگردانده است. در نامه مشترک مورخ ۳ژوئن، نمایندگان دائم فرانسه، آلمان و انگلستان اعلام کردند که تشدید تنش هستهیی رژیم ایران «برجام را تهی کرده و ارزش عدم گسترش آن را به میزان قابل توجهی کاهش داده است». گوترز با استناد به آخرین گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی افزود: در حالی که آژانس از فوریه۲۰۲۱ قادر به راستیآزمایی کل ذخایر اورانیوم غنی شده در ایران نبود، تخمین زد که رژیم ایران ۳۰برابر میزان مجاز بر اساس برجام، ذخایر کل اورانیوم غنی شده را در اختیار دارد.
نماینده دائم انگلستان گفت: با توجه به پیشرفتهای خطرناک رژیم ایران که ایران را به آستانه تولید سلاح اتمی رسانده است، این وضعیت باید برای این شورا نگرانکننده باشد. ما به حفظ همه گزینههای دیپلماتیک روی میز ادامه میدهیم، از جمله در صورت لزوم فعال کردن مکانیزم ماشه سازمان ملل قبل از اکتبر ۲۰۲۵ که زمان منقضی شدن قطعنامه۲۲۳۱ است.
معاون سفیر آمریکا در سازمان ملل گفت: ... ایالات متحده آماده است تا از تمام ابزارهای لازم برای جلوگیری از مجهز شدن رژیم ایران به سلاح هستهیی استفاده کند.
نماینده فرانسه گفت: با تشدید برنامه هستهیی رژیم ایران برجام را بهعنوان یک توافق عدم گسترش از محتوای آن خالی کرده و... صلح و امنیت بینالمللی را تهدید میکند که توجه کامل شورا را در این زمینه میطلبد.
نماینده آلمان گفت: فعالیتهای هستهیی رژیم ایران کاملاً مغایر با قطعنامه۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان است و امنیت بینالمللی و همچنین هنجارهای جهانی منع گسترش را تضعیف میکند.
سه کشور فرانسه، انگلستان و آلمان در یک کنفرانس مطبوعاتی در مللمتحد با ارائه یک بیانیه مشترک اعلام کردند: پیشرفتهای هستهیی رژیم ایران، که برخی از آنها غیرقابل برگشت هستند، برجام را تهی کرده و بازگشت به راهحل مذاکره شده را دشوارتر خواهد کرد. اظهارات مقامات رژیم ایران در مورد توانایی این کشور در ساخت سلاح هستهیی و تغییر احتمالی بهاصطلاح «دکترین» خود صراحتاً مغایر با معاهده منع گسترش سلاحهای هستهیی است.
برای دیدن ویدئو و متن کامل خبر، اینجا کلیک کنید
۱۲-هفتمین روز اعتصاب کارگران صنایع نفت و پتروشیمی در شهرهای مختلف
اعتصاب کارگران شرکت پروژهیی در پالایشگاهها و پتروشیمیها و دیگر مراکز نفت و گاز در شهرهای مختلف در اعتراض به وضعیت شغلی خود روز سه شنبه پنجم تیر برای هفتمین روز ادامه یافت. این اعتصاب از روز ۳۰خرداد آغاز شده است.
جمعی از کشاورزان و رانندگان تراکتور از توابع شهرستان میناب در اعتراض به قطع سهمیه سوخت، با تراکتورهای خود مقابل بخشداری رژیم در این شهر تجمع کردند.
برای دیدن ویدئو و متن کامل خبر، اینجا کلیک کنید
۱۳-اخبارشعبده انتخابات
کسادی شعبده انتخابات آخوندها به حدی است که در چهارمین مناظره کاندیداهای سرسپرده، قاضیزاده هاشمی به قهر مردم و بیهودگی نمایشهای انتخاباتی اذعان کرد: ما تا قبل از دهه۹۰ مسأله مشارکت مردم و قهر مردم اینگونه که الآن هست با صندوقرو نداشتیم. مردم بالاخره کمتر بیشتر اوج مشارکت مردم سال۸۸ است. چرا بعد اتفاقی افتاد که مردم کمکم با صندوقها قهر کردند و اینگونه فکر کردند بخشی از مردم که دیگر فایدهای ندارند
در این مناظره قالیباف سیاست موشکی رژیم را فرصت سازی اقتصادی توصیف کرد و با حمله به دولت آخوند روحانی گفت نباید به شقه وشکاف و تنش بین قوا برگردیم. همین الآن شما نگاه کنید وقتی حرف از قدرت میزنیم یک جا نگاه میکنه، میگه رو موشک ننویس (الموت للاسرائیل) که این تحریم مشکل درست میکنه. اینور شما وعده صادقه میبینید که چقدر فرصت اقتصادی برای ما تهیه میکنه.
یعنی ما برگردیم به یک دهه قبل دومرتبه برگردیم به رشد زیر یک درصد، برگردیم به نقدینگی بیست و شش برابر، برگردیم به تنشهای بین قوا، برگردیم به اختلافات بین مردم برگردیم به تنشهای بین رهبری و بعضی از موضوعات دیگر، یعنی شکاف بیشتر بین مردم و بین دولت و بین ملت یعنی اینکه دو مرتبه اخلال صورت بگیرد، در حکمرانی کشور آیا واقعاً امروز سزاواره ما در این مسیر حرکت کنیم؟
در سگ دعواهای این مناظره پاسدار جلیلی و دژخیم پورمحمدی به پرت و پلاگویی و چپاولهای حکومتی اذعان کردند: جلیلی: شما دارید تشخیص غلط میدهید شما موضوعات رو دارید اشتباه مطرح میکنید. اصلاً نکاتی که دارید مطرح میکنید من حاضرم با خود شما کمتر مناظره؛ موضوعات را اصلاً نمیدونید موضوعش چی است
پور محمدی: مذاکره کنید من که طرف شما نیستم ،اون که طرفتان هست مناظره کنید
جلیلی: در موضوع همین اف.ای.تی. اف میخواهم عرض کنم
پورمحمدی: همین من اطلاعات حاشیهای دارم
جلیلی : شما جملهای را راجع به اف.ای.تی. اف بیان کردید دیروز حالا نمیدانم خوابنما شده بودید یا چیز دیگه، که بحث اصلاً موضوعی که الآن در اف.ای.تی. اف مانده اصلاً موضوع اون نیست از توی اون سؤالی که شما گفتید اصلاً بحث قرارداد اف.ای.تی. اف اون نبود سه سال بعدش پیش آمد
پور محمدی: آقای طیبنیا بروید مذاکره کنید. ببینید چی میگه
جلیلی: راجع به همان اصلاً اون زمانی که بود موضوع کنوانسیون و دقیقاً بحث من این است ببین آقا شما میخواهید رئیسجمهور باشی وقتی تو موضوعرو اصلاً نمیدونی چطوریه.
پور محمدی: من بهتر از شما میدانم بگذار تلویزیون مناظره بگذاره من درباره اف.ای.تی. اف و کرسنت صحبت بکنم نمیخواهم اینجا ادعا بکنم. چرا حاضر نیستند با طرف متهم که میگن خیانتکار است، یک مناظره بکنند، اطلاع، آقای هفده هجده سال گذشته این داستان اموال این ملت به تاراج رفته، امروز جریمه هجده میلیاردی دلار علیه این ملت داره پرونده ساخته میشه، چند میلیاردش را حکم گرفتند. چرا حاضر نیستید بحث کنید وگرنه میگویید طرفتان جنایتکار است، حل کنید دیگه بروید بنیشینید تو دادگاه حل کنید قصه رو. ایشان میگی نسبت به خواب نما شدم، حالا متأسفانه بله بعضیها که هنوز هم از خواب بیدار نشدند یا دیر از خواب بیدار شدن خیلی چیزها رو دیر فهمیدن و نفهمیدن خیلیها نمیفهمند الآن مسائل کشور رو،
درباره نتایج مناظره چهارم آخوند بیگدلی گفت: پورمحمدی، جلیلی را متهم به خیانت در مقولات اساسی زیر کرد: کاسبی تحریم با مخالفت با اف.ای.تی.اف، مخالفت جلیلی با نهادهای مردمی، خیانت جلیلی در قرارداد کرسنت.
محمد مهاجری از مهرههای مطبوعاتی رژیم نیز گفت: در مناظره امشب معلوم شد سعید جلیلی چه بلاهایی بر سر مردم بیچاره آورده و به تعبیری چه خیانتی به ایران شده.
آخوند روحانی رئیسجمهور قبلی رژیم در واکنش به حملهها در مناظرهها گفت: در مناظرات مثل این دولت سیزدهم نداشتیم. انگار میخواهند کشور را از دولت دوازدهم تحویل بگیرند.
در همین حال، در بحبوحه سگ دعواهای انتخاباتی، ارزش ریال روز سهشنبه پنجمتیر باز هم کاهش یافت و هر دلار از مرز ۶۱هزار تومان گذشت.
برای دیدن ویدئو و متن کامل خبر، اینجا کلیک کنید
۱۴-تحولات جنگ در منطقه
خبرگزاری فلسطینی وفا گزارش داد: بامداد سهشنبه در جریان حملات اسراییل به اردوگاههای مغازی، شاطی در مرکز و شهرهای خان یونس و رفح در جنوب نوار غزه دهها تن کشته و مجروح شدند. در این حملات از جمله دو مدرسه متعلقه به آژانس کمکهای امداد ملل متحد که سر پناه آوارگان فلسطینی بود هدف قرار گرفت.
رویترز نیز نوشت در حمله اسراییل به این مدارس دست کم ۱۶تن که اکثر آنها را مادران و کودکانشان تشکیل میدادند، کشته شدند.
رویترز بهنقل از وزارت بهداشت فلسطین اعلام کرد: تاکنون بیش از ۳۷۶۵۸ فلسطینی در حمله نظامی اسراییل به غزه کشته شدهاند. به گزارش رویترز روز دوشنبه وزیر خارجه آلمان در کنفرانسی در اسراییل درباره وضعیت انسانی در غزه گفت: دست کم ۱۷هزار کودک در غزه یتیم و از پدر و مادر خود جدا شدهاند. افزایش خشم نسبت به وضعیت اسفبار غیرنظامیان در غزه، امنیت اسراییل را تضعیف میکند. وی نگرانی شدید آلمان از افزایش خشونت در مرز اسراییل با لبنان و خطر فزاینده یک درگیری تمامعیار در منطقه را ابراز داشت.
سخنگوی ارتش اسراییل شامگاه دوشنبه اعلام کرد یک پهپاد پرتاب شده از خاک لبنان به سمت اسراییل را رهگیری و سرنگون کرده و هواپیماهای جنگی اسراییل یک سامانه دفاع ضدهوایی متعلق به حزبالله را در عمق خاک لبنان در بعلبک هدف قرار دادند. علاوه بر این چندین ساختمان و پایگاه متعلق به حزبالله در مناطق عیترون ، بلیدا و مارون الرأس توسط جنگنده های اسراییل هدف قرار گرفتند.
در پی سفر وزیر دفاع اسراییل به آمریکا و ملاقات با مقامات ارشد آمریکایی، میتو میلر، سخنگوی وزارتخارجه آمریکا در توجیه رسانهای خود گفت: ما ثابت کردهایم که برای شکست حماس، باید برنامه ای وجود داشته اشد که چه چیزی جایگزین آن شود و اینکه این جایگزین حتماً باید حکومتی تحت رهبری فلسطینی ها باشد.
پولیتیکو نوشت: دو مقام آمریکایی به پولیتیکو گفتند شبهنظامیان حزبالله لبنان باید بدانند در صورت هر واکنشی از جانب انها، واشینگتن به اسراییل در دفاع از خود کمک خواهد کرد و آنها نباید روی آمریکا حساب کنند تا بهعنوان یک بازدارنده در تصمیم اسراییل عمل کنند. از سوی دیگر رویترز رور سهشنبه بهنقل از مشاور امنیت ملی اسراییل خبر داد اسراییل هفتههای آتی را صرف حل مناقشه با حزبالله لبنان خواهد کرد که در آن راهحل دیپلوماتیک را ترجیح میدهد.
برای دیدن ویدئو و متن کامل خبر، اینجا کلیک کنید
۱۵-تورم اقلام خوراکی
به گزارش مرکز آمار رژیم تورم کل اقلام خوراکی در خرداد امسال نسبت به اردیبهشت ماه افزایش یافته است. بنابه این گزارش قیمت میوه و خشکبار با ثبت تورم ۱۶و ۷دهم درصدی در خردادماه امسال، رکورد تورم چهار ساله را شکست.
برای دیدن ویدئو و متن کامل خبر، اینجا کلیک کنید
۱۶-جنگ گرگها و افشای خرید و فروش هواپیما
در جریان جنگ گرگها عباس آخوندی وزیر راه دولت آخوند روحانی با حمله به باند رقیب اعتراف کرد: کاسبان تحریم، هواپیماهایی که ۶سال قدیمیتر از هواپیماهای برجامی بودند را از تایلند با مبلغ ۳۰میلیون دلار اضافهتر خریداری کردند؛ یعنی برای هر هواپیما ۵میلیون دلار گرانتر! بعد همینها میگویند ما انقلابی هستیم.
۱۷- ۳۰ خرداد ۱۳۶۲(دومین سالگرد ۳۰ خرداد) پیام برادر مجاهد مسعود رجوی
بهمناسبت دومین سالگرد ۳۰خرداد، سرآغاز انقلاب نوین مردم ایران
(صدای برادر از رادیو مجاهد)
بسم الله الرحمن الرحیم. «ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا فلاخوف علیهم و لا هم یحزنون» (احقاف ۱۳)
همانا کسانی که گفتند پروردگار تکامل بخش ما خداست و آنگاه پرچم مقاومت برافراشتند و پایداری ورزیدند. پس نه ترسی و بیمی برایشان است و نه اندوهگین و افسردهاند …
«فلذا لک فادع واستقم کما امرت ولاتتبع اهواء هم وقل امنت بماانزل الی الله من کتاب وامرت لاعدل بینکم …» (شورا ۱۵)
پس به اینسو فراخوان و مقاومت کن همچنانکه بدان امر و موظف شدهای و از هوسها و اوهام آنان پیروی مکن و بگو که بدانچه خدا از کتاب و تبیین فروفرستاده است، ایمان آوردهام و وظیفه مندم تا در میان شما به عدل و داد قیام کنم …
«فضلالله المجاهدین علی القاعدین اجراً عظیماً» (نساء ۹۵)
فضیلت و برتری داده است خدا مجاهدین را برخانه نشستگان به پاداشی بس عظیم.
«وعد الله الذین امنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنهم فی الارض …» (نور ۵۵)
وعده داده است خدا آنانی از شما را که ایمان آورده و عمل (خط مشی) شایسته و متناسب پیشه کردند تا آنان را در زمین جای نشین گرداند …
بهنام خدا وبهنام خلق قهرمان ایران
بهنام اسرا و شهدای پاکباز تظاهرات عظیم ۳۰خرداد ۱۳۶۰ و بیاد فرماندهان شهید مجاهد، محمد ضابطی، قاسم باقرزاده، محمد مقدم و سعید غیور وبا آرزوی رستگاری برای سایر طراحان، مسئولان، فرماندهان و کادرهای ۳۰خرداد
خمینی از نخستین روز رهبری غاصبانهاش با نیروهای انقلابی و در رأس همه با سازمان مجاهدین خلق ایران به معارضه پرداخته و در این اواخر به ضرب چماق و گلوله، همهی آزادیهای دموکراتیک را سرکوب و غیرقانونی! ورسماً «حرام» اعلام کرده بود. اما به ناگاه در بعد از ظهر ۳۰خرداد سال۶۰، بهرغم اینکه خمینی از چند روز پیش با قلدری و شانتاژ و عوام فریبی، زمینهی هر حرکت اعتراضی و دستجمعی را از بین برده بود، در آسمان رعب زده و بیابر تهران، رعدی عظیم و خروشنده طنینافکند. نزدیک به ۵۰۰هزار تن از مردم غیور تهران به دعوت مخفیانهی سازمان مجاهدین خلق ایران، به صحنه آمدند.
آری، توطئهی پلید خمینی در یکپارچه نمودن بیسر و صدای رژیمش و لگدمال کردن آخرین قطرات و دستآوردهای دموکراتیک انقلاب شکست خورد. چند هفته قبل از آن وقتی که ما (مجاهدین) طی نامهی رسمی از خمینی درخواست کردیم که با راهپیمایی مسالمتآمیز ما و مردم تهران تا مقر خودش (جماران) موافقت نماید؛ هراسناک و بزدلانه از ترس جارو شدن خودش و جماران، یک هفته به سوراخ عزلت خزید، ملاقات هایش را قطع کرد، و سپس در تلویزیون ظاهر شد و گفت: شما لازم نیست بیائید من به خدمتتان میرسم. او همچنین مجاهدین را تهدید نمود که یا ندامت تلویزیونی و یا هم قبرستان!
بر همین اساس وقتی که در بعدازظهر ۳۰خرداد صفوف چند کیلومتری و متشکل و رو به گسترش تظاهرات را که عازم مجلس ضدخلقی او بود به او گزارش کردند، مطابق اعلامیهای که فی الفور از رادیو قرائت شد، شخصاً فرمان تیراندازی به تظاهرات مسالمتآمیز را خطاب به پاسداران ضدخلقیاش صادر نمود و سپس انواع سلاحهای سبک و نیمهسنگین به جانب مردم بیگناه رگبار گشودند. دهها تن از مجاهدان در خاک و خون غلطیدند، صدها تن مجروح و هزاران تن دستگیر شدند و از همان شب «عصر اعدامهای دستجمعی، بدون محاکمه و اغلب بینام و نشان» که بسیاری از دختران نوباوهی مجاهد را نیز در بر میگرفت آغاز گشت.در حقیقت در همینجا بود که خمینی در تمامیت رژیمش به پایان رسید.
مقاومت انقلابی مسلحانه در ابعاد سراسری، ضروری، قطعی، مشروع و اجتنابناپذیر گردید. انقلاب نوین و کبیر ایران برای ریشهکن کردن همهٔ انواع ارتجاع و استبداد و استثمار و بهره کشی و فرصتطلبی آغاز گشت. شگفت انگیز بود که دختران خردسال مجاهد که روز بعد عکس هایشان بهمنظور احراز هویت در روزنامههای رسمی رژیم گراور شده بود، در لحظهی تیرباران به روایت شاهدان عینی جملگی با مشت گره کرده فریاد می زدند «مرگ بر خمینی»، «زنده باد آزادی».
یکی از این شاهدان عینی، قهرمان مجاهد خلق، شهید مقدس نخستین عمل فدایی (انتحاری) مجاهدین، برادر شجاع و والامقامم محمد کاظم افجهای بود که «بهنام خدا و بهنام خلق قهرمان ایران» بر روی دژخیمان اوین آتش مجازات گشود و پس از اعدام انقلابی رئیس شکنجهگاه مزبور با پرتاب خود از طبقهی سوم ساختمان و پس از تحمل چندین روز شکنجه در بیمارستان بهشهادت رسید.
بههرحال از این پیشتر ما نزدیک به دو سال و نیم تماماً تحمل کرده بودیم و طی این مدت بدون اینکه کمترین حرکت خلاف و غیرقانونی انجام داده باشیم، با صدها و هزاران درخواست و هشدار و اخطار رسمی و غیررسمی، خمینی و مقامات رژیمش را به احترام گذاشتن به حداقل حقوق و آزادیهای دموکراتیکی که انقلاب برای آن برپا شده بود، فراخوانده بودیم. اما، اما او چنانکه دیگر امروز مطلقاً به اثبات رسیده است، نه تنها با نیروهای دموکراتیک و انقلابی بلکه با نزدیکترین متحدان خود نیز که حتی ذرهای انتقاد و مخالفت داشته باشند، کمترین سر سازگاری نداشته و در جنون انحصارطلبانهی ضدمردمی و ضداسلامیاش، بهگونهیی کاملاً شرک آمیز، حاضر به تحمل هیچکس جز خودش نبوده و نیست و باز همچنانکه امروز کاملاً به اثبات رسیده است؛ حتی به توبه و ندامت قربانیانش نیز بسنده نکرده و اضافه بر آن، حذف تمامعیار فیزیکی آنها را نیز طالب بود. تا آنها را بهطور مضاعف زیان کار دنیا و آخرت سازد (خسرالدنیا والاخره)....
اما شرف و اراده ی پیشتازان مجاهد خلق بسا فراتر از این بود که به دژخیم تسلیم شوند و یا سازش سیاه و ننگین را بر مقاومت خونین و پرافتخار مرجح شمارند . . .
و چنین بود که ما مجاهدین « بنام خدا و بنام خلق قهرمان ایران » حتی با چشم اندازی « عاشورا گونه » قیام کردیم و بدینگونه پرچم شرف و اعتبار یک خلق محروم و انقلابی را به سنگین ترین بهای ممکن در هولناکترین مقطع تاریخش سرافراز و سربلند بردوش کشیدیم . . .
براستی دیگرچه کسی تردید دارد که اگر ما ( مجاهدین ) جز آن می کردیم که عملاً کردیم ؛ خمینی نه تنها در مأموریت تاریخی خود ، که همانا سرکوب تمامی انقلاب و انقلابیون ایران بود ، موفق شده بود ؛ نه تنها از درخشان ترین و عمیق ترین مقاومت تاریخ معاصر درمیهن مان نشانی نبود ؛ بلکه خمینی
به هیچ وجه همچون امروز درنظراغلب جهانیان بویژه ملل مسلمان و خصوصاً مردم ایران ، منفور خاص و عام نمی شد. از این گذشته مجاهدین همچون اپورتونیست های چپ وراست ، صد پاره شده و دیگر هیچ نیروی جدی و مؤثری محسوب نمی شدند و طبعاً صحنه ی سیاسی و اجتماعی را نیز به نفع آلترناتیوها و جانشینان دست نشانده و وابسته ، خالی می گذاشتند .
جزای درون جوش فرصت طلبی و انحراف سیاسی و کیفر فاصله گرفتن از مقاومت و ضدیت با آلترناتیو دمکراتیک و انقلابی البته از همین قبیل چند پارگی ها و نفی شدن ها بوده و خواهد بود .
آری عقب افتادگی مفرط از گردش ایام ، یأس و انفعال و تسلیم طلبی و تخطئه کردن مقاومت انقلابی و دینامیزم اساسی آن یعنی مجاهدین خلق ایران ، به جای مقاومت در برابر خمینی : اینست مجازات اتودینامیکی و درون جوش پشت پا زدن به اصول و نشناختن خمینی و نشناختن اولویت ها و ضرورت ها ی زمان
خوشبختانه ما توانستیم درپرتو مقاومت انقلابی ، خرمن سرخ فام مقاومت و حیات یک خلق محروم را زنده نگاهداشته و بسیاری از نیروهای اولیه ی انقلاب را در پرتو این نور از چنگال ظلمات پژمرده ساز خمینی رهائی بخشیم .
راستی هم جامعه ای که سیمای « مرگ و تباهی » خمینی بر آن سایه افکنده ، اگر « تولد سازنده و درخشنده ی » امثال مجاهدین را نمی داشت . چه بد منظر و چه بدفرجام بود . یکی از فلاسفه وقتی در « اعتبار وجود » به تردید افتاده بود ، سرانجام « اعتبار وجود » خود و هستی پیرامون را چنین بازیافت که : من فکر می کنم پس هستم . » از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ به بعد یعنی در عصر تردید در « وجود و حیات » خلق و انقلاب و عصر تردید در کلیه ی مفاهیم ارزش ها و کلمات انقلابی ، ما نیز « اعتبار وجود خود و خلق و انقلابمان » را در این فرمول کلیدی بازیافته ایم که : ما بگونه ای انقلابی و سراسری مقاومت می کنیم و بهای سرخ و خونین آن را نیز به اعلا ء درجه میپردازیم ، پس هستیم . پس هستیم. راستی در غیر اینصورت « وجود » و شرف و افتخار ملت ایران بالفعل چه « اعتبار» و پشتوانه ای می داشت ؟
ـ این مقاومت انقلابی است . این مقاومت انقلابی است زیرا سرشار از فداکاری ، تحرک ، تشکل ، انضباط ، سازمان یافتگی و آگاهی و تماماً متکی به یک ایدئولوژی و خط مشی انقلابی است که آن را از مقاومت های پراکنده ی خودبخودی در چارچوب انگیزه ها و خواست های محدود محلی و صنفی ، کیفاً ممتازنموده وباتکیه برعنصر سلاح و قهر عادلانه ، تا حد فاصل بسیار روشن و البته خونینی مابین آن ودیگر اشکال مقاومت های پراکنده ، موسمی ، موضعی ، عشیرتی و رفرمیستی ترسیم می کند .
ـ این مقاومت مردمی است این مقاومت مردمی است زیرا با حرکات باصطلاح روشنفکرمآبانه و جدا از توده های مردم ( یعنی کلیه ی خط مشی های سکتاریستی ) بکلی متفاوت است و باتمام قوا مبرم ترین خواسته ی حیاتی تمامی یک خلق در زنجیر را که همانا سرنگونی رژیم خمینی است ، دنبال می کند . به نحویکه اگر این مقاومت ، پایه و پهنه ی مردمی نمی داشت ، لاجرم در همان هفته ها یا ماههای نخستین در اثر فروخشکیدن منابع محدود گروهی و سازمانی و متصل نبودن به دریای خلق درسرچشمه فرو می خشکید .
این مقاومت سراسری است، زیرا از گناباد و قوچان و بجنورد گرفته تا مسجد سلیمان و اندیمشک و ایلام و از اصطهبانات و جهرم و فیروز آباد تا اردبیل و خوی و مرند و کرمان و رفسنجان و چاه بهار و از زاهدان و گنبد و گرگان تا بابل و قائم شهر و لاهیجان و زنجان و از همدان و کاشان و شهرضا و یزد و نائین و گلپایگان و الیگودرز و خمین تا کرمانشاه و نقده و سنندج و از ارومیه و ملایر و اراک تا قم و محلات و سمنان و صدها شهرو بخش بزرگ و کوچک دیگر و همچنین بسیاری از روستاها ، کمتر کوی وبرزنی است که با خون پاک ده ها و صد ها تن از خواهران و برادران مجاهد ما درنیامیخته و تطهیر نشده باشد . . .
آری ریشه کن کردن ارتجاع ۱۵۰۰ ساله که از همان آغاز در برابر راهبران و ائمه انقلابی اسلام ، سجاده و دلق و دین فروشی را اسباب زندگانی انگل صفت خود قرارداده بود ، چنین مقاومتی را می طلبید .
مقاومتی که درهر قدم بسا مسائل تاریخی حل نموده و بسا شیوه ها و خطوط ارتجاعی و اپورتونیستی را درسر راه پیشرفت و تعالی خلق و انقلاب به کناری زده است و می رود تا با روشن نمودن محتوی و ماهیت همه ی مدعیان کاذب ، آینده ی ایران دمکراتیک و مستقل را پیشاپیش در برابر بسیاری از آفات ارتجاعی و اپورتونیستی بیمه کند .
بیگمان تاریخ ایران و نسل های آینده یک روز به دقت همه ی جریانات وموضع گیری های امروز را در ترازوی داوری انقلابی محک خواهند زد . تا سیه روی شود هرکه دراوغش باشد !
البته وقتی خورشید بدرخشد هیچکس نمی تواند آن را انکار کند . اما اراده و ایمان عمیق نسل ما درآنجا متجلی می شود که در پس ابرهای تیره و تار اختناق و دیکتاتوری ، درخشش آفتاب تابان آزادی را نوید می دهد و به جای غرقه شدن در وادی یأس و انفعال ( بویژه درخارج کشور ) با جوتسلیم و عقب نشینی جانانه می ستیزد. راستی هم که اگر جاده ی انقلاب و آزادی ، صاف و هموار و بی فرازو نشیب بود همگان مرد میدان بودند و شاید اصولاً نیازی به انقلاب نیز نمی بود . اما درپس همین فراز و نشیب ها و آزمایشات پررنج و شکنج است که مرزهای میان « شایستگی » و « ناشایستگی » که بیان دیگری از « ماندگاری » و « ناماندگاری » ایدئولوژیکی و اجتماعی است بوضوح تمام ترسیم می شود .
مسیر انقلاب نوین و کبیر ما البته بسیار پرپیچ و خم و در هر قدم مملو از آزمایشات جدید که در آن لاجرم هر فرد یا گروه و هرحزب و هرسازمان درکشاکش آن ، محتوا و جوهر واقعی خود را درزمینه ها و جهات مختلف بارز و آشکار می کند و به این ترتیب در بحبوحه ی همین کشاکش ها چنانکه ضروری تکامل جامعه و انقلاب است ، هرروز مرزهای بین جنبش و ضد جنبش و مرزهای بین خلوص انقلابی و همه ی انواع ناخالصی های فرصت طلبانه ، روشن و روشن تر می گردد .
انقلابیون راستین البته از بروز ماهیت ها و روشن شدن مرزبندی ها به جد استقبال می کنند .
زیرا درغیر این صورت بازهم امثال خمینی و جبهه ی متحد ارتجاع خواهند توانست خود را مسلمانان انقلابی یا ضد امپریالیست های دوآتشه ! و همچنین دمکرات و ملی ! و ترقیخواه ! و امثالهم جلوه داده و آنگاه سرنوشت خلق و انقلاب را کماکان به بازی بگیرند .
از این نظرنباید مسیر پرپیچ وخم و پرفرازونشیب انقلاب کبیرمان را که می رود ریشه ی بسیاری ازعقب ماندگی ها ، ضعف ها و فرصت طلبی های موجود درجامعه را بخشکاند با « پیاده رو» های صاف و مسطح و گلکاری شده در روزهای بهاری ، یکی فرض کنیم .
علیهذا بطورکاملاً طبیعی و اجتناب ناپذیر بایستی تا روز تحقق سقوط رژیم خمینی ، انواع و اقسام فرصت طلبی های ضد « مجاهد » ی و ضد « شورا » ئی را از قضا درپس داعیه های غلیظ به اصطلاح ملی گرایانه ، دمکرات نمایانه و یا ترقی خواهانه ! انتظار کشید . جریانی که البته درعین حال بهترین آزمایش برای تشخیص سره از ناسره درراستای استمرار و تصفیه و تطهیر هرچه بیشتر حرکت رهائی بخش انقلابی در مراحل بعدی نیز هست . به عبارت دیگر ما افراد و جریانات مختلف را چه در داخل و چه درخارج از کشور درورای همه ی عبارت پردازی ها و قلم فرسائی های زیبا و شکیل قبل از هر چیز با این معیارها ارزیابی می کنیم که :
اولاً ــ درصحنه ی مقاومت عملی برضد دشمن ضد بشری چه کرده و چه می کنند ویا دست کم دربرابر مقاومت انقلابی چه موضع سیاسی اتخاذ می نمایند ؟ آیا به تقویت مقاومت اشتغال دارند و در مسیر تسریع قیام عمومی حرکت می کنند یا بالعکس به طرق مختلف سنگ اندازی و اشکال تراشی نموده و بالفعل چه بطور مستقیم یا غیر مستقیم موجبات دوام سلطه ی ننگین خمینی را فراهم می کنند . . .
ثانیاً ــ درمیان احتمالات مختلف برای جانشینی رژیم خمینی درمجموع و برغم همه ی شعر و شعار هایشان عملاً جانبدار کدامین قطب و کدامین آلترناتیو عملی و ممکن هستند .
حال اگر این معیارهای واقعی را دردنیای خارج از ذهن نادیده بگیریم ، آنگاه هر کس ( ولو مغرض و بدطینت نباشد ) می تواند بنحوی غیر مسئول و روشنفکرنمایانه صرفنظر از آثار گفتار و کردار خود بر « ارتجاع » و بر« انقلاب » و صرفنظر ازپیچیدگی ها ، محدودیت ها ، اجبارات و نیازهای مقاومت و انقلاب ، به عبارت پردازی و قافیه بافی و عقده گشائی بپردازد وبرای نظریات خاص خود ، زمین و زمان را نیز به هم ببافد .
همچنین اگراین معیارهای واقعی را فراموش کنیم هرکسی می تواند درپس الفاظ و کلمات خوش طنین درعین حالی که باطناً بر علیه مقاومت و همچون قوای دشمن ( البته در صفوف خلق ) عمل می کند ، فرصت طلبانه دستار وجیه الملگی برسر و قبای تنزه طلبانه ! برتن نموده و الی غیرالنهایه داد سخن بدهد . . .
فی المثل بیاد داریم که چه خمینی و چه اپورتونیستهای راست و چپ در آن اوائل به جد میکوشیدند که با ابراز غمخواری و سمپاتی نسبت به اعضاء و هواداران « نا آگاه و فریب خورده ی گروهک های منافق و محارب » ! مقدمتاً حساب رهبری سازمان های انقلابی و بویژه دشمن اصلی شان مجاهدین را برسند ، تا در قدم بعدی تمامیت سازمان ما را خنثی و نفی کنند . همچنین آنها در قدم های نخستین تلاش می کردند که باتمجید ریاکارانه از شهدای ما ــ از حنیف نژاد تا شریف واقفی و رضائی های شهید ــ آنها را به چماقی برعلیه خود ما تبدیل کرده و بدین وسیله برای بیرون ریختن حقد و کین ضد انقلابی خود برسر زندگان ما راه باز کنند . و این در شرایطی بود که هنوز مستقیماً یارای به جوخه ی اعدام سپردن خود ما را نداشتند .
برهمین روال اکنون نیز گاهی اوقات می بینیم یا می شنویم که برخی بدون توجه به تجارب ضد انقلابی و شکست خورده ی پیشین باز درهمین جاده های منحط قدم گذاشته و چنانکه گوئی قیمومیت اعضاء و هواداران مجاهدین را برعهده دارند برای رنج و خون کسانیکه بمراتب از خود آنها آگاه تر وفداکارتر و شریف ترهستند ، اشک تمساح می ریزند و سعی می کنند جا درپای مرتجعین با تشبیه نیروهای مقاومت به «گله ی گوسفند» ، همان تبلیغات و روش های مرتجعین خون آشام حاکم را منتهی به زبانی دیگر ولی با همان هدف های ضد انقلابی تکرار کنند . . .
اشتباه نشود می توان صدها و هزاران ایراد به خلق ایران و به طریق اولی به مجاهدین خلق ایران گرفت و حتی
خمینی وار همه ی آنها را به گلة گوسفند، « گله ی گوسفند » ی که قیمومیت ولایت اقشار «برگزیده» را می طلبد نیز تشبیه نمود . اما مسأله این است که فی المثل کسانیکه خود در سایه ی مقاومت رشید ترین فرزندان خلق و دربحبوحه ی نبرد خونین رهائی بخش فرصت یافته اند تا از دست خمینی جان بدربرده و فعلاً در خارج از کشور گوشه ی عافیت گزیده و باتخطئه ی مقاومت و مجاهدین و شورای ملی مقاومت ، تظاهر به « مبارزه کردن » ! نیز بنمایند . اگر خود رأساً دست بکار شده و طرح و برنامه و آلترناتیو مطلوب خود را ارائه می دادند بازهم حرفی نبود . اما خط مشی و رفتارهای این قبیل افراد و جریانات تماماً حاکی از این است که گوئی برای « مطرح شدن » و عرض وجود درقدم اول جز تخطئه ی رنج و خون مجاهدین و تشکیلات و برنامه های آنها و همچنین فحاشی و لجن پراکنی برعلیه شورای ملی مقاومت ، چاره ای نیافته اند . جالب اینکه اغلب می کوشند باطن دست راستی و لیبرالی خود را در پس ظواهر ترقی خواهانه و دعاوی دمکرات مآبانه پرده پوشی کنند . زیرا که هنوز آشکارا جرأت مخالفت علنی با دمکراتیسم انقلابی و مواضع مردم گرایانه ی اقتصادی و اجتماعی مجاهدین را ندارند .
علیهذا اگر در سرتا پای تلاش های مذبوحانه ی اینگونه جریانات دقت کنیم محور اصلی ، پیام غائی و هدف نهائی همه ی آنها جز فروپاشاندن شورا و بخصوص « مجاهد زدائی » نیست . روشی که البته در عمل جز به سود ارتجاع و امپریالیسم و شبه آلترناتیو های ضد دمکراتیک نیست و نمی تواند باشد . مگر اینکه ابتدا درعمل و بطور واقعی ( ونه در روی کاغذ ) یک جانشین دمکراتیک و مستقلی که عالی تر و بهتر از شورای ملی مقاومت بوده و ضمناً هم اکنون و بطور بالفعل نیز برای حراست از آزادی و استقلال وتمامیت ایران استعداد و توانائی و نفوذ بیشتری از شورای موجود داشته باشد عرضه می کردند و آنگاه هر آنچه می خواستند به شورا ومجاهدین می تاختند .
درغیر اینصورت گناه مجاهدین چیست ؟!
آیا مجاهدین صرف نظر از تمامی سوابق درخشان مبارزاتیشان در دوران شاه چه در دوران مبارزه ی افشاگرانه و سیاسی برعلیه ارتجاع خمینی و چه در دوران مقاومت مسلحانه ی انقلابی برعلیه این رژیم ضدبشری ، « بد » و « کم » فداکاری و مبارزه کرده اند ؟
آیا چه در جریان مبارزه ی سیاسی و چه درجریان مبارزه و مقاومت نظامی برعلیه رژیم خمینی ، مجاهدین در قیاس با سایر گروهها و نیروها با کیفیت مبارزاتی بس عظیم تر و متعالی تری مشخص نمی شوند ؟
آیا در قیاس با کلیه ی جریانات و سازمان ها و احزاب مخالف ( اپوزیسیون ) که دست کم یک « انشعاب » داخلی داشته اند ، نفس انسجام و انضباط و استحکام درونی مجاهدین ، گواه بیشترین درجه ی اصالت و شایستگی ایدئولوژیکی ، سیاسی ، و تشکیلاتی آنها دررابطه با واقعیات جامعه ی ایران و انطباق هرچه بیشتر آنها برای ایفای مبرم ترین وظایف تاریخی مرحله ی کنونی نیست ؟
پس به این ترتیب آیا این حق دمکراتیک مجاهدین نبوده و نیست که درراستای چنین مقاومت شگرفی، خط مشی و برنامه ها و حتی دیدگاههای خود برای آینده را ارائه داده و برای بی ثمر نماندن این مقاومت تاریخی ، ضرورتاً به جستجوی یک آلترناتیو عملی و متناسب برای مقطع کنونی انقلاب نیز بپردازند و آن را با مسئولان و اعضاء و اساسنامه و وظائف مبرمش به تمامی ایرانیان و جهانیان معرفی نموده و آنگاه از کلیه ی جریانات و شخصیت های مستقل و آزادیخواه ایران دعوت کنند تا چنانچه مایلند و به اصول برنامه و ضوابط شورا و دولت موقت ، حداکثر به مدت ۶ ماه ملتزم هستند ؛ داوطلبانه به آن بپیوندند
آیا درست بود و اصولاً ما مجاهدین مجاز بودیم که بدون تشکیل و معرفی یک جانشین مشخص برای رژیم خمینی بگذاریم سیل خونهایمان در ریگزار بی چشم انداز ( سیاسی و اجتماعی ) فرو برود ؟آیا درست این بود که همچون خمینی دجال همه چیز را در پاریس به « باری به هر جهت » برگزار نموده و ازبیان مواضع واقعی خود طفره می رفتیم و براساس پراگماتیسم و منفعت طلبی سیاسی محض ، بسیاری از همین ها را که امروز با مجاهدین و شورای ملی مقاومت مخالفت می ورزند ، همچون آن روز که یا جذب خمینی شده ویا برای او راه باز کردند با وعده و وعید با خود همراه می نمودیم . تا بعداً همچون خمینی حساب هرکدام را یک به یک به فراخور حال برسیم !؟
بنابراین اگر برای مجاهدین که بالاترین بها را در طول تاریخ معاصر ایران برای دمکراسی پرداخته اند ، کمترین حق دمکراتیک نیز قائل شویم ، دیگر چه جای شکوه و شکایت می ماند .
اگر مردم ایران ازاین برنامه و ازاین شورا و ازاین سازمان و خط مشی انقلابی آن حمایت کنند این جانشین بر سر کار خواهد آمد و برنامه اش را اجرا خواهد نمود و اگر هم مردم ما را نخواستند و یا جانشین بهتری سراغ کردند و مبارزات و مقاومت خود را تحت رهبری سازمان یا آلترناتیو دیگری به سرانجام رساندند ، طبعاً ما ( مجاهدین ) همچون گذشته به کار خود مشغول می شویم و به حداقل و می نیمم آزادی های مندرج در برنامه ی شورا ( ونه تمام آزادی های مندرج در این برنامه ) نیز قانعیم و آن جانشین مفروضی را هم که ملت ایران تحت رهبری او به این حداقل ها دست یابد ــ بشرط اینکه آزادی های مزبور پایدار باشند ــ تا ابد دعاگو و سپاسگزار خواهیم بود . بنابراین
دیگر با مجاهدین و شورا جای چه بحثی باقی می ماند ؟ !
علیهذا بایستی به محافل و افرادی که نوک پیکان تلاش ها و باصطلاح مبارزات خود را بجای خمینی برعلیه مجاهدین و شورای ملی مقاومت سمت داده اند ، توصیه کنم که اگر راست می گوئید و مبارزو دمکرات هستید :
سعی کنید با سمبل ارتجاع و استبداد که همانا خمینی است به نبرد برخیزید و بجای فشردن گلوی مجاهدین و شورای ملی مقاومت هم مشروطه و هم دمکراسی مورد نظر خود را از حلقوم او بیرون بیاورید .
برای دیدن ویدئو و متن کامل این خبر، اینجا کلیک کنید