جدال درپی حذف فلهیی کاندیداهای رژیم
درپی حذف فلهیی کاندیداهای سرسپرده نمایش انتخاباتی رژیم، علی لاریجانی رئیس سابق مجلس ارتجاع دربارهٔ رد صلاحیتش توسط شورای نگهبان تحتامر خامنهای، با سخافت مضحکی نوشت:
آنچه باعث شده به عرصه انتخابات بیایم شرایط خطیر بهویژه در قلمرو شرایط سخت اقتصادی و موقعیت حساس بینالمللی بهخصوص فشار تحریمها بود. اما شورای نگهبان علیرغم نظر مثبت نهادهای مسئول و حکم قوه قضاییه، در رد برخی دعاوی گذشته آن شورا، با سازوکاری غیرشفاف، مانع در مسیر چنین همراهی بهوجود آورد.
اسحاق جهانگیری معاون اول آخوند روحانی نیز برای خالی نبودن عریضه از بور شدن مجدد در شعبدهبازی ولیفقیه ارتجاع، خواستار انتشار علل رد صلاحیتش شد.
عباس آخوندی وزیر پیشین راه و شهرسازی رژیم نیز در شکایت نامهیی به شورای نگهبان ارتجاع با مسخرگی نوشت: عدم صلاحیتم ظلم و جفا و فاقد جنبه قانونی است!
درباره فکاهیات شعبده انتخاباتی و رد صلاحیت سران و سرکردگان ولایت خامنهای، روزنامه حکومتی سازندگی با تیتر «شوک رد صلاحیتها» نوشت:
جهانگیری و لاریجانی دوباره رد صلاحیت شدند. همچنین احمدینژاد، بذرپاش، اسماعیلی، همتی، حقانی، محمد شریعتمداری و عباس آخوندی هم از دیگر مردود شدگان هستند.
روزنامه حکومتی فرهیختگان با تیتر «نتیجه قابل پیشبینی یا شوک انتخاباتی؟»، سرگیجه سرخوردگان و بور شدگان را منعکس کرد و نوشت:
با اعلام نظر شورای نگهبان و رد صلاحیت دوباره لاریجانی، وضعیت جلیلی و قالیباف چگونه میشود؟ سبد رأی زاکانی با کدام نفر اشتراک بیشتری دارد؟ پزشکیان توان به میدان آوردن بدنه رأی اصلاحطلبان را دارد؟
کرباسچی از باند کارگزاران هم که ظاهراً از پایان ماجرای «اصلاحطلب – اصولگرا»، سالها عقبماندگی دارد، با سرخوردگی نوشت:
برای اصلاحطلبان شانسی نیست! مگر اینکه حرکت قابل توجهی در آرای خاکستری رخ دهد! مردم را از سیاست منزوی میکند و جامعهیی که سیاسی نباشد، اصلاحطلبان و اصولگرایان در آن شانسی ندارند. در آن صحنه فقط یک سری فرصتطلب میتوانند حضور داشته باشند.
در میان سرخوردگیها و سگ دعواهای انتخاباتی رژیم آخوندی برخی از دلواپسان و مهرههای اطلاعاتی رژیم از خطر شقه و شکاف و بیرون زدن خشم و خیزش ابراز وحشت میکنند:
مسعود رضایی-مهره اطلاعات آخوندی تحت عنوان کارشناس و پژوهشگر تاریخی:
ما فرض بفرمایید که انتخابات را با این شیوهها اگر بخواهیم مشارکت را بالا ببریم جامعه را در معرض یک آتشفشان قرار میدهیم جامعه را در معرض یک انفجار قرار میدهیم دوقطبی شکل میگیرند که بهشدت نسبت به هم نگاه خصمانه دارند بهشدت نسبت به همدیگه نگاه حذفی دارند نتیجه این جور قضایا جز ایجاد بلوا و آشوب و درگیری نیست یعنی جامعه وقتی بهشدت ملتهب شد مثل یک بشکه باروت میماند یک جرقه میتواند اون را منفجر بکنه.
گزارشگر: تشدید شکافهای تقلبی تو اجتماع و قطبی کردن جامعه در نهایت به یک فتنه خشونتآمیز ختم شده اختلافنظر و سلیقه همیشه هست به نظر میآید اما یک جریاناتی هستند که از تشدید این اختلافات از بزرگنمایی اونها و از لشکرکشیهای خیابانی به بهانه این تفاوتها سود میبرند.