خامنهای در سالمرگ دجال، بر سر قبر خمینی ملعون، نگرانی و هراس شدیدش را از اوجگیری بحران درونی رژیم و بحرانهای محتومی که در راه است ابراز کرد. بحرانهایی که بر اثر کلان ضربه ناشی از هلاکت رئیسی، بهطور شتابان اوج میگیرد. خلیفهٔ ارتجاع در اولین واکنشهای خود تلاش میکرد وانمود کند که واقعهٔ مهمی نبوده و اخلالی در کار ایجاد نمیشود.
اما در سخنرانی روز ۱۴خرداد خود، ۱۳بار از کلمهٔ مصیبت و مصائب استفاده کرد و گفت: «این مصیبت جداً مصیبت سنگینی بود». سپس با حساب کردن روی نمایشهای جنازه گردانی رئیسی تحت عنوان بدرقه آنچنانی ادعا کرد که میتواند «از مصیبت یک فرصت برای خود بسازد، حماسه بیافریند و از حادثه تلخ، نتایج شیرینی بگیرد»!
خامنهای بیش از هر کس بهاین واقعیت که طوفانهای مهیبی بر سر راه رژیم کمین کرده، واقف است. از این رو بلافاصله پس از هلاکت رئیسی، نیروهایش را جمع کرد تا ضمن یادآوری شرایط سال۶۰ و «آن همه حادثه تلخ! این همه حادثهٔ وحشتناک! این همه ضربه مخرب!» بهآنها بگوید که «خدای سال۶۰، همان خدای امسال است»!
روضهخوانیهای مهمل و مکرر خلیفه درمانده نشان میدهد که ضربه هلاکت رئیسی برای رژیم پلاسیده و بحرانزده تا کجا «تلخ»، «وحشتناک» و «مخرب» است.