خامنهای؛ یک اعتراف و یک واقعیت
خامنهای روز چهارشنبه در دیدار با جمعی از بسیجیها تحت عنوان معلم گفت:
«مسأله غزه مسأله اول دنیاست، نباید بگذاریم از این مسأله اول بودن خارج بشود». در این حرف، یک اعتراف به شکست و یک واقعیت نهفته است.
واقعیت این است که خلیفهٔ خونریز ارتجاع، با جنگافروزی در غزه و با بر سر نیزه کردن مسألهٔ فلسطین، میخواست از قیام خلق و سرنگونی محتوم گریزگاهی بجوید. اما اکنون تحت عنوان «افتادن از اول بودن» اعتراف میکند که مسألهٔ غزه تا آنجا که به ایران و کارکرد آن برای خامنهای برمیگردد، خاصیتش بهعنوان سرپوش بحرانهای درونی را از دست داده است.
با این حال بیهوده تلاش میکند همچنان غزه را در اولویت مسائل ایران وانمود کند و بحرانهای گریبانگیرش را تحتالشعاع قرار دهد؛ چرا که قافیه را باخته است. رهبر مقاومت بلافاصله پس از تحریم سراسری نمایش انتخاباتی خامنهای در ۱۲ اسفند۴۰۲ گفت: «خامنهای در شکست فجیع در مهندسی انتخاباتش، بخش عمدهٔ منافع حاصل از خونریزی و کشتارها در غزه را از دست داد. در مرداب انتخاباتی فرو رفت که از روز اول سال۱۴۰۲پس از سرکوب قیام۱۴۰۱ بهطور مستمر بر آن پا میکوبید. در داخل ایران و در منطقه و در سطح بینالمللی مفتضح و مضحکه شد. اکنون باید مانند شاه «صدای انقلاب» مردم ایران را شنیده باشد.