پرفسور حسین سعیدیان: عشق و ایثار: حقیقت پشت انتخاب دوران جنگ
تقدیم به خانم اکرم حبیب خانی و زنان مجاهد که در رویارویی با بیرحمی جنگ و بمباران، برای امنیت دلبندانشان، با عشق و شجاعتی وصف ناپذیر، با آنها وداع نموده و آنها را به آن سوی مرزها فرستادند. اقدام این زنان مظهر خالصترین عشق و ایثار مادری است.
۱. فراتر از دههها، فراتر از مرزها: انتخاب سخت والدین در زمان جنگ برای امنیت دلبندشان
تصاویر جنگ غالباً با ویرانی و ناامیدی همراه است، اما در دل آن، داستانهایی از فداکاریهای عمیق نیز نهفته است. از وداع مادر نروژی با دخترش در میان آوارهای بمباران نازیها در سال ۱۹۴۰ تا خداحافظی یک مبارز پارتیزان ایتالیایی با فرزندانش در سال ۱۹۴۴ در دامنه کوه، در هر دو صحنه، عشقی عمیق در کنار نگرانی و امید به آیندهای بهتر موج میزند. دههها بعد، در سالهای ۱۹۹۰ و ۱۹۹۱، در مرز جنگزده ایران و عراق، مادری با چهرهای نگران از کودکانش در مینیبوسی که راهی سفری پرمخاطره هستند، خداحافظی میکند. این درد مشترک و عذاب جدایی، به هنگام جنگ در سراسر قارهها طنینانداز میشود همانطوریکه در سال ۲۰۲۲ این صحنهها در اوکراین برای بار دیگر تکرار شد .
کابوس جنگ خلیجفارس در سال ۱۹۹۰، ناامنی و خطر بمبارانهای شدید را برای رزمندگان در قرارگاههای ارتش آزادیبخش ملی ایران به ارمغان آورد. در این میان، حدود ۱۰۰۰ پدر و مادر با قلبی مالامال از عشق اما شجاعتی راسخ، تصمیم به جدایی از کودکان خود که بعضاً نوزاد یا دبستانی و یا دبیرستانی بودند گرفتند، زیرا که قرارگاههای ارتش آزادیبخش ایران که زمانی پناهگاههای موقتی برای خانوادهها بهشمار میرفت، دیگر برای این کودکان امن نبود و خطرات جنگ هر روز تشدید میشد.
این فداکاری عظیم، فقط برای حفظ امنیت فرزندان نبود، بلکه ریشه در همان امید و انگیزهای داشت که به جنبشهای مقاومت در طول جنگ جهانی دوم قدرت میبخشید: رهایی میهن از حاکمیت فاشیسم و استقرار آزادی. هدف و چشمانداز آنها، آزادی وطنشان از یوغ فاشیسم مذهبی و ساختن میهنی بود که در آن همه کودکان، فارغ از دین یا قومیت، در آزادی زندگی کنند. بهای گزافی که آنها میپرداختند، سرمایهگذاری برای آیندهای بود که فرزندانشان و نسلهای آینده در میهنی عاری از استبداد زندگی کنند.........