سرکوب رژیم در داخل و جنگ افروزی در خارج - مجلس ملی فرانسه -سخنرانی اعضای مجلس ملی و شخصیتهای سیاسی-قسمت آخر

سخنرانی‌های:

اینگرید بتانکور کاندیدای پیشین ریاست‌جمهوری کلمبیا

ژان پیر برار نماینده پیشین مجلس ملی فرانسه

ژان فرانسوا لوگاره -شهردار پیشین منطقه یک پاریس، رئیس بنیاد مطالعات خاورمیانه

اینگرید بتانکور

استراتژی شیطان‌سازی و اطلاعات دروغ درباره مقاومت ایران

در اوایل دهه۲۰۰۰ از وزارت‌خارجه رژیم ایران آغاز شده است

و دو هدف را دنبال می‌کند دست‌یابی رژیم ایران به بمب اتمی

و نابودی مقاومت ایران، به‌ویژه مجاهدین خلق ایران

اینگرید بتانکور

آنها تبلیغ می‌کنند که مجاهدین پایگاهی در ایران ندارند

تا به دولتهای ما بگویند در نتیجه مجاهدین جایگزین رژیم کنونی نیستند

اینگرید بتانکور

سال‌هاست این شانس را داشته‌ام که سازمان مجاهدین را

در بسیاری صحنه‌ها در سراسر اروپا همراهی کنم

این سازمان متشکل از افرادی است که محصول اعتقادات و اصولشان هستند

اینگرید بتانکور-کاندیدای پیشین ریاست‌جمهوری کلمبیا

مریم رجوی عزیز دوست بزرگ من، سسیل ریلاک عزیز، ممنونم از این دعوت. هم‌چنین تشکر می‌کنم از همه اعضای کمیتهٔ پارلمانی برای یک ایران دموکراتیک، آندره شاسین،، هروه سولینیاک، یانیک فاونیک و همهٔ دوستان پارلمانی دیگر که اینجا هستند، تشکر از والری رامو.

فکر می‌کنم برای همه لحظهٔ مهمی است که گردهم بیاییم و در مورد آنچه در اطرافمان می‌گذرد بیندیشیم و با آگاهی و اشراف، همه به‌همراه هم در مورد آنچه در اطرافمان می‌گذرد فکر کنیم.

سال گذشته در همین سالن نبودیم، اما جمع شده بودیم و مردی استثنایی و دوست شخصی من همراهمان بود؛ آلخو ویدال کوادراس. آلخو اسپانیایی است و باید اینجا با ما باشد، و این‌طور نیست چون دو ماه پیش هدف یک‌سوءقصد قرار گرفت. او مثل همیشه از خانه‌اش بیرون می‌رفت، یک روال عادی برای او بود. دید که یک مرد، همان قاتل، جلو می‌آید و از فاصلهٔ نزدیک به او شلیک می‌کند. حال آیا می‌توانم از یک معجزه صحبت کنم؟ نمی‌دانم؛ اما می‌توان از شانس فوق‌العاده صحبت کرد. چون گلوله از زیر فک وارد شد و از طرف دیگر از زیر گوش خارج شد. یک مسیر بسیار عجیب و غریب، اما این به او اجازه داد زنده بماند و اکنون در وضعیت سلامتی خوبی باشد،

می‌خواهم لحظه‌ای به او ادای احترام و به افتخار آلخو دست بزنیم. مردی بسیار شجاع با همسرش آمپارو که از جمله به من گفت، کمی با هم نشستیم و او تمام جزییات این اتفاقات را برایم گفت و دستم را فشرد و گفت «پس، چه کار خواهیم کرد؟». من سکوت کردم و او به من گفت: «خب، ادامه می‌دهیم». بله ادامه خواهیم داد. ادامه خواهیم داد و همان‌طور که فکر کنم فیلیپ گوسلن گفته بود، قرار است با اختاپوس مقابله کنیم و اختاپوس، فقط در خاورمیانه نیست، بلکه درست در همین‌جا، بسیار نزدیک به ما است.

می‌خواهم در مورد مجموعه‌ای از اسنادی با شما صحبت کنم که منتشر شده؛ ایمیل‌ها، گزارشها و نوشته‌هایی که تمامیت شبکه‌ای از همکاران و جاسوسان را عیان کرده است که نفوذ بسیار بزرگ و من می‌گویم بیش از حدی دارند؛ بیش از حد است زیرا ما توجه کافی به آن نداریم. فکر می‌کنیم که نفوذناپذیریم، بزرگسال هستیم و نمی‌توانیم تحت تأثیر قرار بگیریم و این اطلاعات، این ایمیل‌ها و اسناد به ما نشان می‌دهد چقدر همهٔ ما آسیب‌پذیر هستیم.

نام‌های زیادی وجود دارد. این یک گروه بزرگ و یک شبکه بسیار گسترده از افرادی است که گاهی ایرانی‌الاصل هستند، مانند فردی به‌نام «طباطبایی» یا دیگرانی با نام‌هایی که کمتر قابل شناسایی هستند. ولی همه آنها روابط بسیار نزدیکی با حکومت ایران دارند و در خدمت این رژیم مذهبی جنایتکار قرار دارند، آن‌هم با یک فیلمنامه بسیار، بسیار جالب.

ما از طریق این اسناد خواهیم دید -به‌واقع باید یک سریال نت‌فلیکس با آن ساخته شود - این مردان و این زنان که رفته‌رفته جایگاه خود را به‌عنوان دانشگاهی، تحلیلگر و کارشناس ایران به‌دست می‌آورند، بر می‌گردند و نفوذ می‌کنند. خب، ما در اروپا و به‌ویژه در فرانسه عادت داریم که به آمریکایی‌ها بخندیم. کمی آنها را مسخره می‌کنیم و با خود می‌گوییم: این آمریکایی‌ها!»؛ و در واقع، هم دولت اوباما و هم بایدن در سطوح بسیار بالایی توسط این افراد مورد نفوذ قرار گرفتند. یعنی در واحد بحران بایدن که باید روزانه تصمیمات را بگیرد و در مورد آنچه در ایران اتفاق می‌افتد تصمیم بگیرد، افرادی هستند که برای حکومت دینی و دیکتاتوری حاکم بر ایران کار می‌کنند. در دولت اوباما هم همینطور بود. و اینجا، آنچه جالب توجه است فقط افرادی نیستند که موفق به ورود به موقعیت‌های استراتژیک می‌شوند، بلکه گفتمانی است که آنها به‌راه خواهند انداخت. و من می‌خواهم این گفتمان را با شما به‌اشتراک بگذارم زیرا فکر می‌کنم بسیار جالب است. اولاً می‌گویند که یک رادیکالیسم خاص علیه ایران در دنیا وجود دارد و اینکه این رادیکالیسم در واقع، بسیار زیانبار است، زیرا این اهرم فشار بر کسانی تأثیر دارد که در ایران افراطی‌ترینها هستند. یعنی هر چه در غرب رادیکال‌تر باشیم و هر چه بیشتر از رژیم ایران مطالبه کنیم، بیش از‌پیش به‌سود صعود بازهای ایرانی عمل می‌کنیم. به‌واقع این خیلی جالب است. نه فقط این، بلکه آنها در مورد فشار صحبت می‌کنند و می‌گویند فشار خشونت‌طلبانی که می‌خواهند با رژیم ایران توافقی صورت نگیرد -به‌ویژه در موضوع توافق اتمی- بسیار خطرناک است، زیرا این فشارها باعث می‌شود افرادی که نزدیک یا متمایل به حکومت ایران هستند و «مدره» محسوب می‌شوند، فرصت تأثیرگذاری بر حکومت ایران را از دست بدهند و این سخت‌سران هستند که کنترل را در دست خواهند گرفت. خب، وقتی می‌بینیم این حرف‌ها از کجا می‌آید، برایمان خنده‌دار است، چون در واقع سخت‌سرترین‌ها هستند که تلاش دارند ما را متقاعد کنند در اروپا و آمریکا که باید در قبال رژیم ایران سازشکار باشیم. آنها هم‌چنین خواهند گفت که نقش رژیم ایران ضروریست و وجود حکومت ایران نه تنها ضروری است بلکه باید فرستادگان آن‌را برای همه امور خاورمیانه مورد توجه داد، اما انجام هر کاری برای صلح در منطقه غیرممکن است، بدون در نظر گرفتن نمایندگان رژیم ایران. در حالی که همه ما می‌دانیم دقیقاً همانها هستند که در پایه و ما آن‌را دیده‌ایم و همگی آن‌را به‌تصویر کشیده‌ایم- آنها هستند که جهان را به‌سمت تروریسم و ​​جنگ سوق می‌دهند. این‌را با حماس دیدیم، این‌را با حزب‌الله دیدیم، مستمراً این‌را می‌بینیم، از جمله به‌تازگی با کشته‌شدن ۳سرباز در اردن در پایگاه آمریکایی که مشخصاً به‌خاطر مانورهای رژیم ایران کشته شدند. می‌گویند، بله، وحشتناک است! نقض حقوق‌بشر توسط رژیم ایران، غیرقابل بیان است، اما در واقع بهتر است در مورد نقض حقوق‌بشر و زنان در ایران زیاد صحبت نکنیم، چون ایران یک نیروی ایجاد ثبات در منطقه است. بنابراین فکر می‌کنم مهم است که همه ما که به این موضوع علاقه‌مندیم همه اینها را بدانیم، چون باید بتوانیم این روایت را از بین ببریم، وقتی با افرادی صحبت می‌کنیم، زمانی که می‌خوانیم و زمانی که تحت تأثیر رسانه‌ها قرار می‌گیریم، رسانه‌هایی که توسط این شبکه مورد نفوذ قرار گرفته‌اند.

در مورد نفوذ در ایالات متحده صحبت می‌کردم، این را هم باید گفت که ما هم در جامعه اروپایی، در اتحادیه اروپا مورد نفوذ قرار گرفته‌ایم. بدیهی است که این شبکه‌ها هستند که به سازمانهای غیردولتی تبدیل می‌شوند و به یکدیگر استناد می‌کنند، در ایالات متحده چندین مورد آن وجود دارد، و در ضمن نام‌های «زیبایی» هم دارند. یک مرکز برای خاورمیانه وجود دارد. یکی دیگر که به‌نظرم خیلی جالب بود، چون متوجه شدم که کمی از نام مقاومت ایران، شورای ملی مقاومت ایران کپی‌برداری شده است، آنها شورای ملی ایرانی-آمریکایی را دارند، نام آن نیاک است. خیلی جالب است، چون همهٔ آنها در خدمت دیکتاتوری ایران هستند. مؤسسه کوئینسی نیز وجود دارد. خیلی جالب به‌نظر می‌رسد. و از اینجا این شبکه را سازماندهی می‌کنند و در اینجا، باید به شما هشدار بدهم، زیرا آنها از طریق این شبکه‌ها، سازمانهای غیردولتی تشکیل می‌دهند که موفق به تأمین مالی توسط پارلمانهای ما می‌شوند. وقتی در مورد تأمین مالی صحبت می‌کنم، بحث بر سر مقدار پول کمی نیست. بسیار جالب است که همه این اسناد را ببینیم؛ ما دربارهٔ میلیون‌ها یورو از مالیات‌دهندگان اروپایی و به‌ویژه آلمانی صحبت می‌کنیم برای حمایت از کسانی که آنها را دستکاری می‌کنند، اطلاعات نادرست به آنها می‌دهند و وجدان رهبران ما را به گونه‌یی هدایت می‌کنند تا تحت انقیاد باشند و آنها را در برابر رژیم ایران خنثی کنند. بدیهی است که این استراتژی که به‌خوبی می‌دانیم در کجا طراحی شده، در اوایل دههٔ ۲۰۰۰ از وزارت‌خارجهٔ رژیم ایران آغاز شده است و یک هدف یا بهترست بگویم، دو هدف بسیار مشخص دارد. هدف اول را حدس زده‌اید که حول توافق اتمی است؛ یعنی به‌نحوی که یک توافق اتمی وجود داشته باشد. این‌را گفتیم که اینها توافقاتی است که برای حفظ‌نشدن صورت می‌گیرد، اما به رژیم ایران این امکان را می‌دهد که زمان بخرد و تحت پوش آن خود را مسلح کند و موفق شود بمب اتمی را به‌دست بیاورد که با آن می‌خواهد بر جهان مسلط شوند.

اما هدف دیگری نیز وجود دارد و من معتقدم مهم است که ما در مورد این هدف بحث کنیم: نابودی مقاومت ایران، شورای ملی مقاومت، همه گروههایی که مقاومت ایران را تشکیل می‌دهند، اما به‌ویژه سازمان مجاهدین خلق ایران. بنابراین اینجاست که در مورد اطلاعات صحبت می‌کنیم، زیرا هر کاری که آنها انجام می‌دهند، آن‌را متوجه سازمان مجاهدین می‌کنند. لذا سازمان مجاهدین «یک گروه تروریستی» می‌شود که «حقوق بشر را نقض می‌کند». «آنها خشن هستند» و مهم‌تر از همه، «آنها هیچ اعتباری و هیچ پایگاهی در ایران ندارند». بسیار مهم است که این باور را ایجاد کنند که سازمان مجاهدین هیچ پایگاهی در ایران ندارد، زیرا در نتیجه، دولتهای ما به خود می‌گویند «بله، اگر پایگاهی ندارند، این یک گزینه نیست. یک جایگزین ممکن نیست».

می‌دانید، من فرانسوی هستم، اما کلمبیایی هم هستم. بنابراین، از آنجایی که در هر دو قاره هستم، به آنچه در آمریکای لاتین می‌گذرد نیز نگاه می‌کنم. به‌تازگی با یک زن خارق‌العاده مواجه شدم که امیدوارم او را در لیست افراد مورد توجهتان قرار بدهید و نامش ماریا کولینا ماچادو است، او مخالف رژیم این کلاهبردار، قاچاقچی و دیکتاتور نیکلاس مادورو است. او درونزوئلا زندگی می‌کند، نمی‌تواند خارج شود، عملاً در خانه‌اش محبوس شده است و او با این حال می‌تواند هرازگاهی سخن بگوید. او چیزی گفت که به‌واقع مرا به فکر فرو برد. به من گفت: قدرت ما، سازماندهی ما است. من هم با خود گفتم که باید آنچه را که در مورد سازمان مجاهدین خلق ایران می‌دانم به شما بگویم، زیرا سال‌هاست این شانس را داشته‌ام که سازمان مجاهدین را در بسیاری صحنه‌ها در سراسر اروپا همراهی کنم؛ سازمان مجاهدین نمایندگی‌هایی در سوئد، اما هم‌چنین در دانمارک، هلند و البته در بلژیک و فرانسه دارد و نیز در انگلستان و اسپانیا و در همه‌جا دارد. این سازمان، سازمانی متشکل از افرادی است که مانند من و شما محصول اعتقادات و اصولشان هستند. اگر اینجا هستیم، در حالی‌که می‌توانستیم در خانهٔ خودمان باشیم، به این دلیل است که معتقدیم حضور در اینجا چیزی را دربارهٔ خودمان اثبات می‌کند اعمالمان، ما را تعریف می‌کند. خب، تمام افرادی که با آنها طی بیش از ۱۲سال گذشته دیدار کرده‌ام، کسانی هستند که همیشه مثل من از اصول و ارزش‌هایی انگیزه می‌گیرند که برای ما بسیار مهم هستند و موقعیت ما را به‌عنوان دموکرات تعریف می‌کند. و من معتقدم که امروز، در جهان دوقطبی‌های بسیاری وجود دارد و می‌خواهند ما باور کنیم که بین افراد راست یا چپ تقسیم شده‌ایم. ولی من به این تقسیم‌بندی معتقد نیستم. من معتقدم که در دنیا یک تقسیم‌بندی در جهان بین آنهایی وجود دارد که دموکرات هستند و می‌خواهند همه ما از عدالت برخوردار باشیم و همگی تحت پوشش و حمایت قانون باشیم و از آن طرف کسانی که جنایتکارند، خواهان دیکتاتوری هستند و می‌خواهند با خشونت قدرت خود را تحمیل کنند. من فکر می‌کنم جهان این‌چنین تقسیم می‌شود. ایدئولوژی به‌واقع چیزی نیست که ما را از هم جدا کند. مثلا من گهگاهی احساس می‌کنم خیلی چپ هستم و گهگاهی خیلی راست و این بستگی به موضوع دارد. اما همیشه در طرف قانون و دموکراسی هستم. بنابراین در سالی که آغاز می‌شود، چون هنوز در زمان به‌اشتراک‌گذاشتن آرزوهایمان هستیم، معتقدم بهترین آرزویی که می‌توانیم با هم به‌اشتراک بگذاریم این است که فکر کنیم ۲۰۲۴سال سقوط رژیم ایران خواهد بود. این یک هدیه بسیار خوب خواهد بود، نه فقط برای ایرانی‌ها نه فقط برای ایرانی‌ها، بلکه برای تک‌تک ما، برای آلخو، برای همهٔ ما که مانند آلخو باید بسیار، بسیار مراقب باشیم، ولی هم‌چنین برای دموکراسی و صلح در جهان. من معتقدم که هر یک از ما باید نقش خودش را ایفا کند تا اطمینان حاصل کنیم که ۲۰۲۴ این خبر بسیار خوب را برای ما به‌ارمغان بیاورد. متشکرم.

ژان پیر برار

فاشیست‌های حاکم در تهران مخالفان خود را تروریست می‌نامند

اما ما فرانسویان معنی این حرف را خوب می‌فهمیم

نازی‌ها نیز گروه مانوکیان را تروریست می‌نامیدند و اعدام کردند

اما روز بعد گل‌ها برای تجلیل از این قهرمانانی که هنوز خونشان سرد نشده بود سرازیر شد

ژان پیر برار

خانم رجوی! وقتی به شما در حین سخنرانی‌تان نگاه می‌کردم

به خودم گفتم روزی صدای شما نه در سالن ویکتور هوگو

بلکه در پشت تریبون مجلس ملی شنیده خواهد شد

و شما صدای مردم ایران خواهید بود

ژان پیر برار -نماینده پیشین مجلس ملی فرانسه

متشکرم، از همه خانم‌ها و آقایان سپاسگزارم، به‌ویژه از شما خانم ریلاک که بی‌وقفه این پرچم را در دست گرفته‌اید به‌رغم همه فشارهایی که به شما وارد می‌شود و به آن ذره‌ای تسلیم نشده‌اید. من ابایی از بیان آن ندارم: این کمیته توسط هر کسی اداره نمی‌شود و این خیلی مهم است. با گوش دادن به صحبت‌های شما، خانم رئیس‌جمهور، خانم رجوی، و با نگاه کردن به شما، یاد فیلیپ سگن افتادم که سالیان طولانی ریاست مجلس ملی فرانسه را به عهده داشت و تغییراتی را در عملکرد آن به‌وجود آورد. به‌ویژه، به لطف اوست که اکنون مجلس ملی از سران کشورهای خارجی دعوت به‌عمل می‌آورد و این امتیاز را برای آنها قائل می‌شود که از تریبون مجلس سخنانی ایراد کنند. وقتی داشتم به شما در حین سخنرانی‌تان نگاه می‌کردم، به خودم گفتم روزی صدای شما نه در سالن ویکتور هوگو بلکه در پشت تریبون مجلس ملی شنیده خواهد شد و شما صدای مردم ایران خواهید بود.

مبارزه دوستان ایرانی ما مبارزه بسیار سختی است. فاشیست‌های حاکم در تهران مخالفان خود را تروریست می‌نامند. اما ما فرانسویان معنی این حرف را خوب می‌فهمیم. ماه آینده سالگرد اعدام اعضای گروه مانوکیان را گرامی خواهیم داشت. هنگامی‌که آنها توسط نازی‌ها، با حمایت رژیم همدستشان، پِتَن خائن، اعدام شدند، آنها را تروریست می‌نامیدند. حتی یک پوستر به رنگ سرخ هم درست کردند تا به آنها انگ بزنند. این مانع از آن نشد که روز بعد گل‌ها برای تجلیل از این قهرمانانی که هنوز خونشان سرد نشده بود، سرازیر شوند.

اینگرید هم‌چنین در مورد همکار اسپانیایی ما، آلخو ویدال کوادراس صحبت کرد. من اسپانیایی بلد نیستم، امیدوارم زیاد اسمش را بد تلفظ نکرده باشم. او یکی از چهره‌های اصلی حامی مقاومت ایران است. اما آخوندها هیچ پرنسیبی ندارند. تدارک بمب‌گذاری ویلپنت را به یاد بیاورید. نخست‌وزیر بلژیک به‌خوبی اشاره کرد به‌عملکرد آخوندها در چنین شرایطی که عبارت است از این‌که اولین بلژیکی را که به هر دلیل وارد ایران می‌شود را دستگیر کرده، به زندان می‌اندازند، می‌گویند جاسوس است تا آزادی جنایتکارانی که سوءقصد ویلپنت را تدارک دیده بودند را به دست بیاورند. افسوس، هزار افسوس که مقامات بلژیکی تسلیم این فشارها شدند. واقعاً متأسفم. نخست‌وزیر هم‌چنین از مماشات صحبت کرد. می‌توانیم در مورد مماشات صحبت کنیم، می‌توانیم از سیاست جلب رضایت صحبت کنیم.

با نازی‌ها هم همین‌طور بود. آن روزگار شما نبودید، من هم نبودم، اما حتماً در کتاب‌های تاریخ خوانده‌اید. وقتی با نازی‌ها ما مماشات کردیم امتیاز دادن پایانی نداشت. وقتی نازی‌ها ساحل چپ رود «رن» را اشغال کردند، هیتلر می‌دانست که این اقدام ممکن است موجب ایجاد موجی علیه او بشود و به افسران ارتش آلمان دستورالعمل داده شده بود که در صورت واکنش فرانسوی‌ها، پیشروی‌شان را متوقف کنند. ولی فرانسوی‌ها هیچ واکنشی نداشتند. نازی‌ها پیشروی کردند. همین اتفاق بعد از توافق مونیخ نیز رخ داد. مماشات بزدلی‌ای است که همیشه منجر به خطا می‌شود. و برای جلوگیری از چنین خطایی، شما خانم‌رئیس کمیته‌ای که این تنوع فکری را نمایندگی می‌کند مسئولیت دارید که سخنگوی اجماع فکری این کمیته باشید. می‌دانم که همیشه آسان نیست چون می‌توانم گواهی بدهم که ایجاد اتفاق‌نظر بین آندره شاسین و فیلیپ گوسلن کار بسیار بسیار دشواری است. اما در این رابطه شما مشکل زیادی نخواهید داشت. ممنونم و با آرزوی موفقیت برای شما. و خانم رجوی، خانم رئیس‌جمهور، من حتماً در صحن مجلس حاضر خواهم بود در روزی که شما به‌نام مردم ایران با مجلس فرانسه سخن خواهید گفت.

ژان فرانسوا لوگاره

موتور قیام و شور و حرارت این مقاومت از تجربه و روحیه‌ای است

که از مبارزه با دیکتاتوری شاه و آخوندها نسل به نسل منتقل شده است

ژان فرانسوا لوگاره

خامنه‌ای و رهبران رژیم مستمراً انگشت اتهام را به‌سوی مخالفان اصلی خود

یعنی مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت نشانه می‌روند

زیرا فهمیده‌اند که این تنها آلترناتیو ممکن در برابر این رژیم است

شدت سرکوب علیه این سازمان نیز ناشی از همین حقیقت است

ژان فرانسوا لوگاره

رژیم تلاش می‌کند جلوی گرایش مردم به مجاهدین را بگیرد

و این کار را با شیطان‌سازی و توطئه علیه مجاهدین و تنها آلترناتیو سیاسی انجام می‌دهد

ژان فرانسوا لوگاره

آخوندها حق‌دارند که بترسند زیرا شورای ملی مقاومت ایران

با برنامه ۱۰ ماده‌ای خود برای ایران آزاد فردا

تنها آلترناتیوی است که می‌تواند یک حکومت آزادیخواه برقرار کند

ژان فرانسوا لوگاره -شهردار پیشین منطقه یک پاریس، رئیس بنیاد مطالعات خاورمیانه

خانم رئیس‌جمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران، مریم رجوی گرامی، خانم رئیس کمیته پارلمانی برای ایران دموکراتیک، سسیل ریلاک عزیز، و دیگر دوستان پارلمانتر و حضار. از صمیم قلب می‌خواهم از شما تشکر بکنم به‌خاطر برگزاری این کنفرانس در این روز و در این محل سمبلیک، تحت حمایت قانون‌گذاران و آرای عمومی.

از مشاهده سخنرانی‌های تعداد زیادی نمایندگان که به‌اتفاق آرا از مقاومت حمایت کردند تحت تأثیر قرار گرفتم. این نشان می‌دهد که این‌یک مبارزه برحق و زیباست. ژان پیر برار نیز به آن اشاره کرد. ما در این تصاویر چه می‌بینیم؟ مبارزین قهرمان هستند که ما در کنار آنها و فداکاریهایشان ناچیز هستیم و نیز در برابر فجایعی که با آن روبه‌رو هستند پس باید که متحد بمانیم و تا آخر مبارزه را ادامه بدهیم.

می‌خواهم از کار فوق‌العاده کمیته پارلمانی برای ایران دموکراتیک در مجلس فرانسه تمجید کنم. زیرا رژیم ایران، همان‌طور که عنوان این کنفرانس می‌گوید، عامل سرکوب و جنگ‌افروزی است.

این حکومتی است که در آن ۱۲۰هزار تن از مخالفان طی چهار دهه گذشته جان خود را از دست‌داده‌اند. تاریخچه‌ای از اعدام‌های خودسرانه و شکنجه و ناپدید شدنها و قتل‌عام زندانیان که جان هزاران بی‌گناه را گرفته است. ایران تحت حاکمیت آخوندها یعنی اوج دیکتاتوری و شیوه‌های ایجاد وحشت و دروغ‌پراکنی، با تکیه بر دگمه‌ای مذهبی قرون‌وسطایی. اما در برابر این دیکتاتوری آخوندها یک اپوزیسیون و یک مقاومت قهرمانانه وجود دارد که برآمده از جامعه‌یی است که از تمدنی غنی و جوانان و فرهنگ برخوردار است. رژیم آخوندها از آغاز برای جبران بحران مشروعیتی که با آن روبه‌رو بود راه بقای خود را از طریق یک سرکوب سیستماتیک و جنگ‌افروزی و تروریسم جستجو کرد. ایرانیان دیگر این رژیم را نمی‌خواهند آنها به خیابان آمده‌اند و از سال۲۰۱۷ به قیامهای پی‌درپی برخاستند، در بیش از ۱۰۰شهر تظاهرات و قیام عمومی اتفاق افتاد. دو سال بعد در سال۲۰۱۹ بعد از افزایش قیمت بنزین یک قیام دیگر رخ داد که ۵روز ادامه داشت. رژیم فقط با کشتن ۱۵۰۰نفر تظاهر کننده توانست آنها خاموش کند. سپس بحران کرونا اتفاق افتاد که به‌نوعی آرامش اجباری برقرار کرد. اما وقتی اوضاع آرام شد بار دیگر مردم قیام کردند و در سپتامبر ۲۰۲۲ به خیابانهای بیش از ۳۰۰شهر کشور ریختند این قیام چند ماه ادامه داشت.

موتور این قیام و شور و حرارت این مقاومت از کجا ناشی می‌شود؟ باید گفت که این ناشی از تجربه و روحیه‌ای است که نسل به نسل منتقل شده، نسل‌هایی که زمانی مجبور به مبارزه با دیکتاتوری شاه بودند و سپس علیه دیکتاتوری آخوندها مبارزه کنند.

رهبران رژیم و خامنه‌ای مستمراً انگشت اتهام را به‌سوی مخالفان اصلی خود یعنی مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت نشانه می‌روند. آنها همواره از این حرف می‌زنند زیرا فهمیده‌اند که این تنها آلترناتیو ممکن در برابر این رژیم است. شدت سرکوب علیه این سازمان نیز ناشی از همین حقیقت است هزاران کانون شورشی در سراسر کشور در ایران تشکیل شده‌اند. این در حالی است که ۲۰هزار تظاهر کننده هم‌چنان در زندان به‌سر می‌برند و شاید منتظر حکم اعدام خود هستند.

خود رژیم آخوندها به نقطه‌ای رسیده که دیگر وجود این مقاومت را انکار نمی‌کند و با صدای بلند آنها محکوم می‌کند. برای آخوندها مجاهدین اصلی‌ترین تهدید هستند. آنها به‌عنوان یک تهدید برای بقای نظامشان هستند. به این دلیل است که اخیراً نمایش‌هایی تحت عنوان دادگاه در ایران راه انداخته‌اند و ۱۰۴ عضو مجاهدین را محاکمه می‌کنند بر پایه اتهاماتی که ۴۰ سال از آن گذشته است . اما در حکومتی که دهها هزار نفر در دادگاههای چند دقیقه‌ای محاکمه و اعدام‌شده‌اند، چنین دادگاههایی هیچ اعتباری ندارند. اما به‌دلیل فشارهای فزاینده و اعتراضات مردم در ایران، رژیم تلاش می‌کند جلوی گرایش مردم به مجاهدین را بگیرد و این کار را با شیطان‌سازی و توطئه علیه مجاهدین و تنها آلترناتیو سیاسی انجام می‌دهد. آخوندها حق‌دارند که بترسند زیرا شورای ملی مقاومت ایران با برنامه ۱۰ ماده‌ای خود برای ایران آزاد فردا تنها آلترناتیو دموکراتیک محسوب می‌شود. این تنها آلترناتیوی است که می‌تواند یک حکومت آزادیخواه برقرار کند، آزادی برای زنان، آزادی برای ادیان و لغو مجازات اعدام و جدایی دین از دولت، این است آلترناتیو سیاسی و این است دلیل حمایت ما از این جنبش.

 

سرکوب رژیم در داخل و جنگ افروزی در خارج - مجلس ملی فرانسه -سخنرانی اعضای مجلس ملی و شخصیتهای سیاسی-ق آخر-ش۲

سرکوب رژیم در داخل و جنگ افروزی در خارج - مجلس ملی فرانسه -سخنرانی اعضای مجلس ملی و شخصیتهای سیاسی-ق آخر-ش۳

سرکوب رژیم در داخل و جنگ افروزی در خارج - مجلس ملی فرانسه -سخنرانی اعضای مجلس ملی و شخصیتهای سیاسی-ق آخر-ش۴

لطفا به اشتراک بگذارید: