از میان خبرها ـ فساد عظیم «شستا»، محصول کارخانه کلان دزدیهای خامنهای
شستا به زبان ساده
شرکت سرمایهگذاری تأمین اجتماعی بهمنظور سرمایهگذاری و کسب سود از محل ذخایر سازمان تأمین اجتماعی در ۱۳۶۵ تأسیس شد. هدف از تأسیس این شرکت تأمین امکانات مورد نیاز برای ایفای مسئولیتها، تعهدات بیمهای و حقوق بازنشستگان مشمول سازمان تأمین اجتماعی بود. این شرکت در واقع وظیفه سرمایهگذاری از محل حق بیمهای را بهعهده دارد که ماهانه از میلیون ها بیمهشده سازمان تأمین اجتماعی برداشت میشود؛ بخش اعظم پول این حق بیمهها از دسترنج و عرق جبین کارگران پرتلاش کارگاهها و کارخانهها پرداخت میشود.
از قرار معلوم هدف از تشکیل شستا، سرمایهگذاری منابع حاصل از حق بیمههایی است که کارگران و بیمهشدگان به مدت ۳۰سال و بهطور ماهانه پرداخت میکنند. مسئولان شستا در دو دهه اخیر در راستای همین هدف یعنی افزایش سودآوری از محل حق بیمهها اقدام به خرید شمار زیادی شرکتها و کارخانجات کردهاند. اما از آنجا که شستا عملاً زیرمجموعه و تحت اختیار دولت محسوب میشود، تصاحب شمار زیاد شرکتها توسط دولت اگر چه قدرت مانور بالایی در استفاده از منابع این شرکتها به دولت داده، اما دردسرهایی را هم ایجاد کرده است.
از سال ۱۳۷۰ تاکنون با الحاق شرکتهای جدید به زیرمجموعه شستا از طریق رفع دیون به سازمان تأمین اجتماعی، درآمد و سوددهی شستا، افزایش چشمگیری پیدا کرد. بدین ترتیب مجموع داراییهای این شرکت سرمایهگذاری به ۹۸۴۲میلیارد تومان رسید همچنین سود قابل تخصیص این شرکت بیش از ۳هزار میلیارد تومان محاسبه شده است. این در حالی است که مجموع کل سود بیش از ۳۰۰ شرکت فعال در بورس تهران، جمعاً حدود ۱۶هزار میلیارد تومان است. مقایسه این مبلغ با سهم ۳هزار میلیارد تومانی شستا، حجم این شرکت و قدرت مانور آن را در اقتصاد کشور نشان میدهد. البته داراییهای شستا بیشتر خارج بورس بوده و تجدید ارزیابی نشده است. داراییهای واقعی این شرکت بسیار بیشتر از ارقام یاد شده است. بازدهی واقعی شستا که ناشی از سرمایهگذاری در شرکتهاست، بهمراتب بیش از آن میزانی است که بهلحاظ مالی و حسابداری نشان داده میشود.
«شرکتهای تحت پوشش شستا، در ۱۰ هلدینگ تخصصی اداره میشوند. این هلدینگها شامل صنایع داروئی، سیمان، صباتامین، صدر تامین، صنایع پتروشیمیایی و شیمیایی، صنایع عمومی، ساختمان و عمران، نفت و گاز، صنایع نوین و حمل و نقل است. شستا در هر ۱۰ حوزه یاد شده، نقش بزرگی در اقتصاد کشور بازی میکند؛ و سهامدار بیش از ۲۰۰ شرکت بزرگ و کوچک دیگر، از سهام کنترلی بیش از نصف مجموع سهام و قدرت تعیین مدیریت تا سهام غیرکنترلی کمتر از نصف مجموع سهام میباشد. این واقعیت موجب ابراز علاقه همیشگی دولتها به شرکت شستا شده است. نمایندگان مجلس و سایر فعالان سیاسی نیز از این ابراز علاقه، مبرا نیستند بهطوریکه «در دورههای مختلف دیده شده که برخی افراد فرصتطلب برای حضور خود یا نزدیکانشان در هیأت مدیره شرکتهای زیرمجموعه شستا، واردات معاملات و لابیهای نادرست با مدیریت تأمین اجتماعی میشوند».(بصیرت ۲۴مرداد ۹۲)
این مجموعه عظیم که حاصل دسترنج کارگرانی است که ۳۰سال سرمایه مادی و نیروی بازوان خویش را در آن به امانت گذاشتهاند، حال میرود تا با دست به دست شدن سهام آن در بورس تحت کنترل خصولتیهای همپیمان با مدیران دولتیاش، یک ضربه کاری و کمرشکن را به کارگران میهن وارد کند. شستا که بهنام هلدینگ سرمایهگذاری شناخته میشد در حال تبدیل شدن به یک شرکت سهامی عام است.