۲۸ مرداد سالگرد کودتای سیاه شاه و شیخ و استعمار
ادای احترام به نماد دکتر مصدق و سخنرانی خانم مریم رجوی:
. درود میفرستیم به روح پرفتوح دکتر محمد مصدق پیشوای نهضت ملی و ضداستعماری مردم ایران.
. افتخار دارم که خطاب به پیشوای فقید مصدق بزرگ بگویم: همچنان که آرزو داشتی، ملت ایران در مبارزه برای آزادی به پایداری و استقامت مصمم است و «این ملت آنجا که پای شرافت و استقلال مملکت در میان باشد مرگ را بر زندگی آلوده به ننگ و رسوایی ترجیح میدهد».
فهرست خونبار شهیدان آزادی در برابر دیکتاتوری آخوندی از سی هزار سربدار تا آخرین جوان شورشگر شهید و تا شهادت هر عضو کانون شورشی، گواه این پایداری و ایستادگی است.
.اگر در آن روزگار دیکتاتوری شاه مانع از دولت ملی دکتر مصدق نمیشد.
اگر با کودتای ننگین 28 مرداد به نابودی هر گونه آزادیخواهی و ملیگرایی کمر نمیبست.
اگر به زندانی کردن و اعدام یاران مصدق بهویژه «شهید راه وطن» دکتر فاطمی، اقدام نمیکرد، بدون شک چهرهٔ امروز ایران متفاوت بود.
بعد از آن هم در ادامهٔ استبداد سلطنتی، شاه با دستگیری و اعدام رهبران مجاهدین خلق و فداییها، راه را برای خمینی و دارودستهٔ تبهکارش باز و هموار کرد.
و چنانکه مسعود گفته است: «مصدق یک فرد نبود، یک راه بود.
حملاتی هم که از هر سو به او میشد متوجه راه و مرامش بود؛
راه استقلال و آزادی و مرام سازشناپذیری در برابر استعمار خارجی و دیکتاتوری و ارتجاع داخلی.
سلام و درود مردم ایران بر پیشوای فقید نهضت ملی ایران که از زندان و تبعید و تنهایی در احمدآباد نهراسید.
شیطانسازی ارتجاع و استعمار و دروغها و تهمتها را تحمل کرد اما بر موضع آزادی و استقلال وطن ایستادگی کرد.
و اینکه «ملت ایران بر مقدرات خود مسلط شده و هیچ عاملی جز اراده ملت بر مملکت حکومت نکند».
و در اینجا به مصدق بزرگ میگوییم: ما به رسالت و تعهد شکوهمندی که در تاریخ معاصر بر دوش ما گذاشته شده آری گفتهایم.
و پرچم آزادی را بر قله دماوند به اهتزار در میاوریم.
و در آنروز و در آنروز نام تو ای مصدق بزرگ
«نام بزرگ تو، در برگ برگ یاد درختان این دیار
در قصهها و زمزمهها و سرودها
در هر کجا و هر جا، تا جاودان به گیتی خواهد ماند.
صحنهای دردناک از کودتای استعماری و ارتجاعی
۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و در هم کوبیدن خانهٔ مصدق
با همدستی شاه و شیخ و اجنبی
گزارش مستند آسوشیتدپرس از کودتای ۲۸ مرداد
کودتای سال ۱۳۳۲ با هدایت سیا نخستوزیر مصدق را سرنگون کرد
آسوشیتدپرس -۲۵ مرداد ۱۴۰۲
آسوشیتدپرس ۲۵مرداد، گزارش مستندی از وقایع مربوط به کودتای ۲۸مرداد علیه حکومت ملی دکتر مصدق منتشر کرد.
در بخشهایی از این گزارش به تاریخ ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و بهنقل از گزارشگر آسوشیتدپرس آمده است: گزارشات آسوشیتدپرس بهخاطر سانسور عوامل کودتا و با تأخیر چند ساعته مخابره شد. آنها پس از انجام کودتا و سرنگونی دولت اجازه دادند خبرها منتشر شوند.
این کودتا که توسط ترکیبی از نیروهای نظامی و امنیتی انجام شد، پس از ملی کردن نفت توسط دکتر محمد مصدق، نخستوزیر وقت، صورت گرفت. در آن زمان، پالایشگاه آبادان بزرگترین پالایشگاه جهان و منبع کلیدی برای انگلستان بود که بهخاطر دسترسی مجدد به آن، از کودتا حمایت کرد. آمریکا نیز با میلیونها دلار رشوه، اسلحه و سایر امتیازات آن را به پیش برد. کرمیت روزولت، طرح کودتا توسط سیا را از ایران هدایت میکرد.
آسوشیتدپرس در ادامه مینویسد: سپس خبرهای منتشر شده توسط رادیو تهران که در لندن دریافت شده، حکایت از آن دارد که عوامل شاه مصدق را سرنگون کرده و اوباش حداقل هشت ساختمان را در مرکز شهر سوزاندند.
گزارشات میگویند این نابسامانیها ناشی از تلاش نیروهای پلیس برای جلوگیری از ادامه تظاهرات خشمگینانه حامیان ملیگرای مصدق علیه شاه بوده است. شاه و ملکهاش که به رم گریختهاند، در هتل خود مشغول خوردن ناهار بودند که گزارش سرنگونی را شنیدند. سپس شاه گفت اطلاعات بیشتری در مورد تأیید کودتا میخواهد تا بهسرعت به ایران بازگردد.
گزارشگر درباره حمایت مردمی از مصدق و عملکرد کاشانی گفته است: مصدق ملیگرا هنوز در بازارها و محلههای فقیر نشین شهرهای شلوغ ایران از حمایت عظیمی برخوردار است.
کاشانی مانند یک مهره متحرک و لغزنده است. چند ماه قبل، در بهمنماه ۱۳۳۱، زمانی که دعوای مصدق با شاه بر سر حکومت ارتش به اوج رسید، کاشانی در کنار شاه قرار گرفت. اوباش کاشانی مصدق را در لباس خواب تعقیب کردند، اما او توانست خانه اش را ترک کند.
آسوشیتدپرس عکسهایی را از صحنههای تظاهرات مردم و درگیری با کودتاچیان به همراه این گزارش منتشر کرده است.
توئیت سایت تحقیقاتی دیکلاسیفاید -UK ۱۹ اوت۲۰۲۳
۷۰سال پیش انگلیس برای منافع شرکت بریتیش پترولیوم
به سرنگونی دموکراسی ایران کمک کرد
این الگو ادامه دارد
ایران ۱۹۵۳
توطئهٔ امآی سیکس با اسلامگرایان برای سرنگونی دموکراسی
خلاصه گزارش اول اوت ۲۰۲۳
برگرفته از کتاب مارک کورتیس تاریخدان و روزنامهنگار انگلیسی
بهنام «امور مخفی: تبانی بریتانیا با اسلام افراطی»
پروندههای بریتانیایی که از طبقهبندی خارج شدهاند، جنبه کمتر شناختهشدهیی از کودتای مشترک ام آی سیکس و اطلاعات مرکزی آمریکا را علیه دولت منتخب دموکراتیک ایران در اوت ۱۹۵۳ (مرداد ۱۳۳۲) نشان میدهد یعنی اقدام مخفیانهٔ بریتانیا در حمایت از اسلامگرایان تندرو، همان اسلاف آیتالله خمینی.
- مقامات بریتانیایی خواهان یک کودتا در ایران بودند تا یک «دیکتاتور» را سر کار بیاورند که منافع نفتی بریتانیا را تأمین کند.
در بسیاری از گزارشها، سیا بهعنوان محرک اصلی کودتای۱۹۵۳ در ایران در نظر گرفته میشود، با اینحال انگلیس در واقع محرک اولیه بود و منابع قابل توجهی را برای توطئهیی فراهم کرد که طراحان بریتانیا آنرا «عملیات چکمه» نامیدند.
در اوایل دههٔ ۱۹۵۰، شرکت نفت ایران و انگلیس از لندن اداره میشد و مالکیت مشترک دولت بریتانیا و سرمایهداران خصوصی بود. این شرکت منبع اصلی درآمد ایران یعنی نفت را کنترل میکرد و بهگفته یکی از مقامات انگلیسی در سال۱۹۵۱ «در واقع بهیک امپراتوری در داخل یک امپراتوری در ایران تبدیل شده بود».
ملیگرایان ایرانی بهاین امر اعتراض داشتند که درآمدهای شرکت نفت ایران و انگلیس از نفت بیشتر از درآمد دولت ایران است.
یک مقام انگلیسی بعداً بهخاطر آورد: «سیاست ما این بود که هر چه زودتر از شر مصدق خلاص شویم».
مرد قدرتمند نظامی که برای ریاست کودتا انتخاب شد، سرلشکر فضلالله زاهدی بود، شخصیتی که در جریان جنگ جهانی دوم بهدلیل فعالیتهایش در حمایت از نازیها توسط انگلیسیها دستگیر شده بود.
در نوامبر۱۹۵۲، یک تیم از ام آی سیکس و دفتر امور خارجه بهطور مشترک با اطلاعات مرکزی آمریکا پیشنهاد سرنگونی دولت دموکراتیک ایران را ارائه کردند. برای حفظ ارتباط مأموران انگلیسی در ایران با ام آی سیکس، فرستندههای رادیویی در اختیار آنها قرار گرفت، در حالیکه رئیس عملیات ام آی سیکس، کریستوفر وودهاوس، اطلاعات مرکزی آمریکا را با سایر رابطین انگلیسی در کشور در ارتباط قرار داد.
امآی سیکس همچنین شروع بهفراهمکردن تسلیحات برای سران قبایل شمال ایران کرد.
مهمترین شخصیت مذهبی ایران، روحانی ۶۵ساله شیعه، آیتالله سید کاشانی بود. او در سال۱۹۴۴ بهمأموران آلمان نازی در ایران کمک کرده بود.
در اوایل دههٔ ۱۹۵۰، این آیتالله رئیس پارلمان ایران، مجلس و بهیک متحد اصلی مصدق بدل شد.
اما در اوایل سال۱۹۵۳، روابط بین کاشانی و مصدق، بهویژه بهدلیل خواستههای کاشانی برای گسترش اختیاراتش تیره شد و در ژوئیهٔ همان سال، مصدق کاشانی را از ریاست مجلس کنار زد.
تنش بین مصدق و کاشانی و دیگر حامیان مذهبی حزب حاکم جبهه ملی توسط دو تن از عوامل اصلی بریتانیا در کشور بیشازپیش تشدید شد: برادران رشیدیان که از خانوادهیی ثروتمند و دارای ارتباط با خاندان سلطنتی ایران بودند.
رشیدیانها که در جلب حمایت شاه از کودتا نقش تعیینکننده داشتند، بعداً بهعنوان میانجی در میان افسران ارتش عمل کردند که بهقبایل شورشی و سایر آیتاللهها و همچنین برای کاشانی سلاح توزیع میکردند.
در فوریة۱۹۵۳ شورش در تهران آغاز شد و طرفداران زاهدی بهمحل اقامت مصدق حمله کردند و خون نخستوزیر را طلب کردند. استفان دوریل در کتاب خود با عنوان ام آی سیکس: پنجاه سال عملیات ویژه، اشاره میکند که این اوباش توسط کاشانی تأمین مالی شده و با همکاری مأموران بریتانیایی فعالیت میکردند.
پول انگلیس همچنین همکاری افسران ارشد ارتش و پلیس، نمایندگان مجلس و سناتورها، آخوندها، بازرگانان، سردبیر روزنامهها و دولتمردان بزرگ و نیز رهبران اوباش را تضمین کرده بود.
پروندههای از طبقهبندی خارجشده بریتانیا نشان میدهد که دولتهای انگلیس و آمریکا هر دو در فکر نصب کاشانی بهعنوان رهبر سیاسی دستنشانده در ایران پس از کودتا بودند.
آنها احساس میکنند که کاشانی را میتوان خرید، اما در زمانی که او در قدرت باشد، تردید دارند که آیا میتوان او را در یک خط معقول حفظ کرد یا نه؟
برخی مقامات وزارتخارجه در حال تأمل در مورد «ایدهٔ بهکارگیری کاشانی بهعنوان یک راهحل موقت یا پلی بهسمت یک رژیم مطیعتر» هستند.
در اواخر ژوئن۱۹۵۳، ایالاتمتحده مجوز نهایی برای کودتا را صادر کرد و تاریخ آن را برای اواسط اوت معین کرد.
برای راهاندازی یک تظاهرات وسیعتر توسط کودتاچیان، سیا بهروحانیت روی آورد و از طریق برادران رشیدیان با کاشانی ارتباط برقرار کرد. ایالاتمتحده با تهیه طرح این عملیات مشترک انگلیسی و آمریکایی، ۱۰ هزار دلار بهکاشانی داد تا تظاهرات گستردهیی را در مرکز تهران همراه با سایر آخوندها که آنها نیز حامیان خود را بهخیابانها آورده بودند سازماندهی کند.
زاهدی توسط شاه بهنخستوزیری منصوب شد و شاه از ارتش خواست از او حمایت کنند.
سیا همچنین بهبسیج شبهنظامیان فداییان اسلام در این تظاهرات کمک کرد؛
اعتقاد بر این است که بنیانگذار و رهبر فداییان، نواب صفوی، در آن زمان با روحالله خمینی، مقیم شهر مقدس قم در ایران ارتباط داشته است. بهگفته مقامات ایرانی، خمینی که در آن زمان از پیروان کاشانی بود، در میان افراد تحت حمایت ام آی سیکس-سیا بود که در سال۱۹۵۳ علیه مصدق تظاهرات کردند.
پس از سرنگونی مصدق، انگلیسیها گزارشی از سفیر جدید عراق در تهران دریافت کردند که در آن گفته شده بود چگونه شاه و زاهدی با هم بهدیدار کاشانی رفتهاند، «دستهای او را بوسیدهاند و از کمکش در بازگرداندن سلطنت تشکر کردهاند».
شاه بهزودی تمام قدرت را بهدست گرفت و به «دیکتاتور» مورد علاقه سفیر انگلیس تبدیل شد. سال بعد کنسرسیوم جدیدی تأسیس شد که تولید و صادرات نفت ایران را کنترل میکرد و در آن ایالاتمتحده و بریتانیا هر کدام 40درصد سود را تضمین کردند؛ این نشانهیی از نظم جدید بود که در آن، ایالاتمتحده در منطقهای که قبلاً تحت کنترل بریتانیا بوده درگیر شده است.
کاشانی پس از سال۱۳۳۲ از نظر سیاسی محو شد، اما بهعنوان مرشد خمینی عمل میکرد و خمینی بهطور مکرر به خانه او میرفت.