مسعود رجوی جسارت تاریخی و خون جوشان نسل حنیف که مظاهر آن مجاهدین سرموضع هستند

«ایمان می‌بارید از قدم و نفسشان»

سخنان برادر مجاهد مسعود رجوی

۴خرداد ۱۳۷۳ 

مشیت این بود، شاید هم بزرگی و نقش و رسالت حنیف

که روزهای بعدی را ندید، روزهای ماندگاری و رشد و ارتقای همان مجاهدین را

از قضا به‌خاطر همان خونها بود که چیزی چرخید

اگر امام حسینی نمی‌بود و عاشورا، خبری نبود، چیزی نبود

باید خودش نثار شود خیلی سنگین است

ولی اصلاً امام حسین یعنی همین

شکستن بن‌بست یعنی همین

از تیرگی و جهل و لجن درآمدن، یعنی همین

و این سنگین‌ترین بهایی بود که مجاهدین پرداختند 

رژیم شاه نسل اول و نسل بنیانگذار ما را سر برید

و چنین بود که خمینی برنده شد

شاه نقش خودش را البته انجام داد با ساواکش 

امروز ما سه دهه آینده را نمی‌دانیم

ولی یک چیز را حداقل می‌شود گمانه زد

در تاریخ ارتجاع و جاهلیت چیزی شکسته، برگی ورق خورده است 

آن چه که بر جا می‌ماند قدم و نفس صدق است

اگر غیر از این می بود حتماً در لابلای این همه کشاکش حوادث

هیچ اثری از مجاهدین باقی نمی‌ماند

احتمالاً بعد از این ممکن است خیلی هم خطیر باشد

ولی مجاهدین را در مثل اگر به بط تشبیه کنیم

بط را که دیگر از توفان نمی‌ترسانند

بسیاری توفانها را گذرانده است

این‌گونه تاریخ یک خلقی و یک ملتی می‌چرخد

ساعت به ساعت و سانتیمتر به سانتیمترش را با پرداخت بها آمده اید

نه با مفت خوری نه با حقه‌بازی سیاسی و با شارلاتان گری

و همیشه نه فقط از جلو دشمن سینه‌هایمان را دریده است

از پشت هم فراوان به‌ما خنجر زده‌اند

ولی یک مرزهایی را باید حفظ می‌کردیم

 

لطفا به اشتراک بگذارید: