«کودکان کار در ایران» ننگ دیگری برکارنامه حکومت آخوندها
یکی دیگر از پدیدههای شومی که گریبان جامعه ایران را گرفته پدیده «کودکان کار» است. کودک کار کیست؟
تعریف آکادمیک «کودککار»
کودک کار به کودکی گفته میشود که بهدلیل فقر، مشکلات اقتصادی، فرهنگی یا... توسط باند و مافیا به مدت طولانی و مستمر به کار گرفته میشود. کودکان کار معمولاً در معرض آسیبهای جسمی، روحی، روانی و اجتماعی قرار دارند. از تحصیل محروم هستند و به نیازهای کودکی آنان توجهی نمیشود. همچنین خطرات زیادی آنها را تهدید میکند. این کودکان ناچارند در قبال دریافت مبالغ ناچیزی برای گذران زندگی خود و خانوادهشان، کارهای دشواری را انجام دهند که سالهای کودکی آنها را تباه و به رشد جسمی و ذهنی آنها آسیب میرساند.
در میان کودکان کار هم با دودسته از این کودک کار مواجه هستیم
یک دسته کودکانی هستند که خانواده دارند و خیلی از آنها حتی به مدرسه هم میروند، اما بهخاطر وضعیت بد اقتصادی و سایر مسایل مجبور به کار در خیابان هستند و دسته دوم نیز کودکانی هستند که خانواده نداشته و حتی ممکن است بیشتر شبها در خیابان بخوابند. این بچهها به مدرسه نمیروند و در معرض آسیبهای جسمی و روحی بسیاری قرار دارند.
وضعیت کودکان کار در ایران
رژیم حاکم بر ایران هیچگاه آمار دقیقی از کودکان کار ارائه نمیکند اما سال۱۴۰۰ در یک آمار رسمی تعداد کودکان کار ۲میلیون نفر اعلام شد اما بهگفته سارا رضایی یکی از فعالان حقوق کودکان آمار واقعی کودکان ۷میلیون نفر میباشد.
فرانک ایمانی“ رئیس گروه امور آسیب دیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی ”اعلام کرد که در ایران تحت حاکمیت آخوندی تنها یکسوم کودکان کار تحتنظر سازمان بهزیستی قرار دارند.
سوسن مازیارفر یکی از اعضای نهاد حامی حقوق کودکان میگوید، در بعضی ازاستانهای ایران میانگین سنی کودکان زبالهگرد تنها ۱۲سال است و این در حالیست که بر طبق ماده ۷۹ طبق قانون کار رژیم، کار کودکان زیر ۱۵سال ممنوع است و برای کار نوجوانان ۱۵تا ۱۸سال هم شرایط خاصی اعلام کرده است.
بر طبق گزارش سازمان «کودکان را نجات دهید» ایران تحت حاکمیت آخوندها در میان ۱۷۲کشور جهان در رده ۸۰ «کودکیهای دزدیده شده» قرار دارد
علت رشد پدیده کودکان در ایران چیست؟
پاسخ این سؤال در فقر دامنگیر و فزایندهای که جامعه ایران دربر گرفته است میباشد. وقتی آمارهای رسمی از خط فقر ۱۱تا ۱۴میلیونی صحبت میکنند در حالیکه دستمزد اکثریت جامعه ایران یعنی کارگران و کارمندان و اقشار متوسط زیر ده میلیون تومان است، پدیدههای مانند زبالهگردی، شغلهای کاذب و کودکان کار طبیعی است که البته باید به این فهرست ناهنجاریهایی مانند قاچاق مواد مخدر، فحشا و سرقت را نیز اضافه کرد
رسانههای حکومتی از درباره وضعیت فاجعهبار معیشتی خانوارهای ایرانی مینویسند، اگر هر خانواده چهار نفره سه وعده غذایی خود را فقط به تخممرغ اختصاص دهد، هزینه همین وعدههای غذایی ماهیانه آنها معادل دو میلیون و ۸۰۰هزار تومان میشود. با این وضعیت چطور میتوان انتظار داشت که کودکان وارد بازار کار نشوند؟
که این نمونه فقط مشتی از خروار است. درریشهیابی پدیده کودکان کار و رشد آن بنا به اعترافات رژیم دست خود نهادهای حکومتی درکار است زیرا این کودکان معصوم کارگران ارزان قیمتی هستند که توسط باندهای مافیایی حکومت به بیگاری گرفته میشوند. مصطفی اقلیما رئیس انجمن علمی مددکاری اجتماعی ایران در این رابطه میگوید، متأسفانه اکثر کودکان کار بهدلیل مشکلات خانوادگی به خیابانها کشیده میشوند زیرا اکثر آنها یا خانوادههای خود را از دست دادهاند، یا خانوادهها و سرپرستانشان در زندان هستند، و یا برخی از پدرانشان معتاد هستند. . وی افزود: تعداد این کودکان کم نیست و بیش از هفت میلیون کودک کار در ایران وجود دارد. تعداد کودکانی که در پایتخت و جادهها کار میکنند در مقایسه با کودکانی که در کارگاهها و کارخانههای شهرها کار میکنند خیلی کمتر است زیرا این کودکان حاضرند با دستمزد کمتری کار کنند، بنابراین اکثر کارفرمایان با بکارگیری آنها در واقع از آنها سوءاستفاده میکنند.
سوءاستفاده ارگانهای حکومتی از کودکان کار در ایران
رسانههای حکومتی در گزارشات به بخشی از سوءاستفاده نهادهای حکومتی از کودکان کار اعتراف میکنند این رسانهها مینویسند، باندهای جمعآوری زباله در ایران از بزرگترین سندیکاهای جرایم سازمانیافته هستند و بهگفته کارگزاران ررژیم، این کودکان تنها ۵/۲ درصد از درآمد جمعآوری زبالههای قابل بازیافت را دریافت میکنند و بقیه توسط باندها و کسانی که بر آنها نظارت میکنند به جیب زده میشود.
در اکثر مناطق کودکان زبالهگرد برای پیمانکاران شهرداری کار میکنند و این کودکان مانند ابزاری در دست پیمانکاران شهرداری هستند و شهرداریهای رژیم در همدستی با این پیمانکاران به عمد چشم خود را بر تخلفات پیمانکارانی که با آنها قرار دارد میبندد.
کودکان زبالهگرد دارای کارتهای ویژه با مهر شهرداریهای رژیم هستند و این در حالیست که در قراردادهای این پیمانکاران ممنوعیت استخدام افراد زیر ۱۸سال و بالای ۶۰سال تأکید شده است ولی آنچه که در سطح شهرها دیده میشود انبوه کودکان هستند که توسط این پیمانکاران مورد استثمار قرار میگیرند.
چرا پدیده کودکان در ایران گسترش یافته است؟
اکثر کودکانی که بهعنوان زبالهگرد کار میکنند نانآور خانواده خود هستند و این کودکان بهدنبال تأمین مالی خانواده خود هستند. وضعیت سرسامآور گرانی اقلام ضروری زندگی بحدی است که در یک خانواده باید چندین نفر کار کنند تا از پس مخارج زندگی برآیند.
راهحل معضل کودکان کار در ایران چیست؟
راهحل تئوریک پدیده «کودک کار» این است که دولت بتواند از نظر مالی خانوادهها را حمایت کند. اما مشخص است که این قانون برای حاکمیت ولایت فقیه صدق نمیکند.
در حاکمیتی که کارگران ماهها حقوق نمیگیرند و از حداقل حقوق برخوردار نیستند و هر روز شاهد اعتراض اقشار مختلف جامعه ایران بهدلیل وضعیت اسفبار زندگی هستیم انتظار حمایت مالی دولت از خانوادهها سرابی بیش نیست. زیرا رژیم ولایت فقیه آنقدر هزینههای صدور تروریسم و جنگافروز بر گرده مردم ایران سوار کرده که نه میخواهد و نه میتواند چنین حمایت مالی را به خانوادههای ایرانی ارائه دهد. دولتی که الویت بودجه خود را نهادهای سرکوبگر و پشتیبانی از گروههای شبهنظامی دستنشانده و انواع واقسام ارگانهای تبلیغ قرارداد در عمل نشان داده است که سعادت هیچیک از آحاد مردم منجمله کودکان معصوم این وطن مسألهاش نیست.
آری معضل کودکان کار در ایران تا رژیم ولایت فقیه و باندهای تبهکارش درقدرت هستند، نه تنها از بین نخواهد رفت بلکه گسترش پیدا خواهد کرد و چاره کار این مشکل هم مانند سایر مشکلات جامعه ایران، پایان این حکومت ننگین است.